بایگانی‌ها حکایت خواندنی - داستان

حکایت خواندنی

حکایت جالب:بهلول و مرد مجرد!

حکایت جالب:بهلول و مرد مجرد!

شخصی می گفت: می خواهم مردی خردمند و فرزانه را بیابم تا در مشکلات زندگیم با...

داستان آموزنده:سالن غذاخوری دانشگاه!

داستان آموزنده:سالن غذاخوری دانشگاه!

ما در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا هستیم.یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهره‌اش...

داستان جالب:همه چیز به خودتان بر میگردد!

داستان جالب:همه چیز به خودتان بر میگردد!

مرﺩ ﻓﻘﯿﺮﻯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮐﺮﻩ ﻣﻰ ﺳﺎﺧﺖ، ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﯾﺮﻩ...

حکایت خواندنی سختی روزگار!

حکایت خواندنی سختی روزگار!

مردی از دست روزگار سخت می‌نالید.پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی...

ازدواج ملا نصر الدین!

ازدواج ملا نصر الدین!

روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟...

کریم تر از حاتم کیست؟!

کریم تر از حاتم کیست؟!

حاتم را پرسیدند که :«هرگز از خود کریمتر دیدی؟» گفت: «بلی، روزی در خانه غلامی یتیم...

حکایت بهلول شکم سیر!

حکایت بهلول شکم سیر!

روزی از روزها هارون الرشید از بهلول دیوانه پرسید : ای بهلول بگو ببینم نزد تو...

از بدخواهت کمک بگیر!

از بدخواهت کمک بگیر!

مرد برنج فروشی بود که به درس های شیوانا بسیار علاقه داشت.اما به خاطر شغلی که...