۴ نفر از بهترین نویسندگان کتاب رمان که با دنبال کردن آثار آنها درس زندگی خواهید گرفت

دراین مطلب به معرفی نویسنده معاصر و آثارشان که به ما درس زندگی می آموزد می پردازیم .
رمانها و نویسندگانشان در هم تنیدهاند.
نمیشود کتابی به رشته تحریر دربیاید و موفق شود ؛ مگر آنکه نویسنده به آنچه نوشته اعتقاد داشته باشد
و آن را به واسطه تحقیق یا تجاربش از تمام زوایا بشناسد.
در این مقاله شما را با چهار نویسنده معاصر آشنا میکنیم که نه تنها کتابهایشان؛ بلکه زندگی شخصیشان
هم سرشار از درسهایی است که به زندگی بهتر منجر خواهد شد.
۱ – فردریک بکمن
اگر از هیاهو و شلوغیهای دنیا گریزان هستید و در جزئیات به دنبال معنای زندگی میگردید،
خواندن آثار فردریک بکمن، نویسنده سوئدی با احتمال خیلی زیادی باب سلیقه شما خواهد بود.
این نویسنده جوان ابتلا وبلاگ نویسی میکرد و از این طریق مخاطبان زیادی به دست آورده بود.
بعدها که بازخورد مثبت زیادی از کارهایش دریافت شد، همسر ایرانی و خوانندگانش او را به نوشتن کتاب
و انتشار آن تشویق کردند.
نتیجه این تلاش و تشویقها نوشتن «مردی به نام اوه» شد که خیلی سریع به اثری پرفروش تبدیل شد
و سپس به زبانهای زیادی از جمله فارسی منتشر شد.
از روی این کتاب فیلمی هم ساخته شد و مخاطبان زیادی به دست آورد.
- ریتم آثار بکمن آهسته و پیوسته است؛ او عجلهای برای به پایان رساندن بخشهای مختلف کتابهایش
ندارد و سر صبر به پرداخت شخصیتها و ویژگیهای آن میپردازد؛ نتیجه این آرامش به خواننده
هم منتقل میشود. - او عاشق به نمایش کشیدن زندگی معمولی و ساده است و از خلال همین معمولی بودن درسهایی
میگیرد که گاهی خواننده را متعجب خواهد کرد.
دیدگاه او نسبت به عشق منحصر به فرد است و با خواندن آثار او میتوان
از چند مزیت شگفت انگیز که از خواندن رمان ها با مضمون عاشقانه بهره مند می شوید، لذت برد و درس زندگی گرفت. - جالب اینجاست که مضمون چندین کتاب او پرداختن به افراد مسن است که هر کدام نماد تجارب
یک عمر زندگی هستند؛ شخصیتهای اصلی مردی به نام اوه و بریت ماری اینجا بود؛ هر دو مسن هستند
و آدمهایی که اخلاقیات خاص خودشان را دارند و برون گرا و اجتماعی به نظر نمیرسند؛ اما آدمهایی هستند
به شدت اخلاق مدار، مهربان و داد رس. ویژگیهایی که شاید در سالهای اخیر بیشتر به آنها نیاز پیدا کنیم.
۲ – جی. کی. رولینگ
زندگی جی کی رولینگ به تنهایی درس زندگی است و بدیهی است که خواندن کتابهایش شما را با
مجموعهای شیرین از این درسها آشنا کند.
رولینگ تجربه تلخ افسردگی را دارد.
قبل از انتشار هری پاتر عزادار مادرش شد.
همسرش او را از خانه بیرون کرد و با یک فرزند طلاق داد.
او بی کار و بی پول ماند و ناگهان تمام درها را به روی خودش بسته دید؛ اما با وجود افسردگی نا امید نشد
و تلاشش را برای تغییر اوضاع انجام داد.
نتیجه این تلاش رد شدن هری پاتر توسط ۱۲ انتشاراتی بود.
اما در نهایت یک موسسه انتشاراتی کوچک با دستمزدی کم کتاب او را منتشر کرد و ناگهان ورق برای این نویسنده برگشت.
در حال حاضر گفته میشود ثروت او از ملکه انگلیس هم بیشتر است.
مجموعه کتابهای هری پاتر به عنوان شاهکار این نویسنده هم سرشار از تلاش و امید برای زندگی است.
درسهایی که اساتید هاگوارتز به بچهها میدهند و حتی درسهایی که میتوان از دانش آموزان گرفت؛
همگی درسهایی قدرتمند هستند که هم برای کودکان و نوجوانان و هم برای بزرگسالان به صورت نمادین در دسترس قرار میگیرند.
۳ – مارگارت اتوود
مارگارت اتوود بیش از هشتاد سال سن دارد؛ اما اهل توقف نیست.
او شاهکارهای ادبی زیادی خلق کرده است که از آن میان میتوان به آدم کش کور، چشم گربه،
سرگذشت ندیمه و وصیت نامهها اشاره کرد.
- عمده شهرت او به دو اثر سرگذشت ندیمه و وصیت نامهها برمیگردد.
او سرگذشت ندیمه را ۳۵ سال پیش منتشر کرد؛ اما تازه در قرن بیست و یکم بسیاری متوجه شدند
که او شاهکاری بی نظیر خلق کرده که باید بیشتر دیده شود.
نتیجهاش این شد که از روی این کتاب سریالی ساخته شد که به اعتقاد بسیاری از بهترین سریالهای
سالهای اخیر است. - سرگذشت ندیمه سرشار از درسهای جذاب زندگی است. مقاومت، مبارزه، امید داشتن و زیرکی همگی
در بخشهای مختلف داستان دیده میشود.
خیر و شر به خوبی کنار هم قرار میگیرند و شخصیتها مثل دنیای واقعی نه کاملا سفید هستند
و نه کاملا سیاه. نسبی گرایی در این داستان به خوبی دیده میشود؛ تا جایی که یکی از جملات آن
«خوب به معنی خوب برای همه نیست» به یکی از مشهورترین دیالوگهای این داستان تبدیل میشود. - اتوود بعد از به شهرت رسیدن سرگذشت ندیمه هم بیکار ننشست و دست به کار نوشتن دنباله
این داستان به نام وصیت نامهها شد که سال ۲۰۱۹ به انتشار رسید و حق ساخت سریال آن هم
به تیم قبلی سازنده سرگذشت ندیمه واگذار شد.
از داستانهای اتوود میتوان به عنوان داستانهای بیدار کننده برای نسلهای جدید یاد کرد.
۴- پائولو کوئلیو
رویاها، عرفان و اعتماد به روش طبیعی جهان از گمشدههای قرن حاضر هستند.
بعضی معتقدند از دست دادن این باورها میتواند باعث ناامیدی و پوچ گرایی هر چه بیشتر بشر شود؛
طوری که آدمی ممکن است ناگهان به خودش بیاید و بپرسد همه کارهایی که کردهام برای چه بوده است.
پائولو کوئلیو به دنبال جواب این سوال است.
- کوئلیو به دنبال یادآوری درسهایی که گذشتگان برای ما به جا گذاشتهاند؛ اما شلوغی زندگی روزمره
باعث شده آنها را فراموش کنیم یا اهمیتشان را دست کم بگیریم.
او در هر یک از آثارش سعی میکند به یکی از ابعاد روانشناختی و عرفانی وجود انسان بپردازد.
در یک اثر از اهمیت پیگیری رویاها میگوید؛ از توجه کردن به نشانهها و ناامید نشدن، در دیگری ادعا
میکند هر کس بخش دیگری دارد و وظیفه او در زندگی یافتن بخش دیگرش است تا به کمال برسد
و در کتاب دیگری روایت دختری را تعریف میکند که از زندگی ناامید شده و میخواهد بمیرد؛
اما ناگهان اتفاقاتی روند زندگیاش را عوض میکنند. - زندگی خود کوئلیو هم در نوع خود جالب است؛ او چیزهای زیادی را تجربه کرده، از پیوستن به هیپیها
و سفرهای متعدد گرفته تا ترانه سرایی برای آهنگهای راک و زندانی شدن در زندان و … همگی
تنها بخشهایی از زندگی این نویسنده هستند؛ اما او همیشه از کودکی رویای نویسنده شدن
در سر داشت و در نهایت هم به این رویا رسید.
اگر چه آثار قبل از کیمیاگر برای او موفقیتی در پی نداشتند؛ اما او ناامید نشد و در نهایت کیمیاگر را
به عنوان فصل جدیدی از کارنامه ادبیاش نوشت که امروز در بین لیست بهترین و معروف ترین رمان ها برای خواندن قرار گرفته است.