بایگانی‌ها حکایت جالب - صفحه 2 از 2 - داستان

حکایت جالب

حکایت جالب: زنی که خرج نداره ، ارج نداره!

حکایت جالب: زنی که خرج نداره ، ارج نداره!

خدا رحمت کنه همه اموات رو ، مادربزرگ دانایی داشتم. تعریف میکرد که دو تا جاری...

حکایت جالب پادشاه و گروه۹۹!

حکایت جالب پادشاه و گروه۹۹!

پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود؛اما...

طنز: پیرمرد زیرک و پسربچه ها!

طنز: پیرمرد زیرک و پسربچه ها!

یک پیرمرد بازنشسته خانه ی جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید.یکی دو هفته ی اول همه...

حکایت آموزنده سنگ و پادشاه!

حکایت آموزنده سنگ و پادشاه!

در روزگار قدیم ، پادشاهی سنگ بزرگی را در یک جاده ی اصلی قرار داد .سپس...

حکایت خواندنی زن زیبا و شوهر بد اخلاقش!

حکایت خواندنی زن زیبا و شوهر بد اخلاقش!

اصمعی (وزیر مامون) می گوید: روزی برای صیادی به سوی بیابان روانه شدیم.من از جمع دور...

عاقبت نخود هر آش شدن!

عاقبت نخود هر آش شدن!

یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه کشاورز دامپزشک میاره.دامپزشک میگه: اگه تا...

میوه ها را لقمان خورده است!

میوه ها را لقمان خورده است!

روزگاری، لقمان حکیم در خدمت خواجه ای بود.خواجه، غلام های بسیار داشت.لقمان بسیار دانا همواره مورد...

داستان جالب تاجری که چهار زن داشت!

داستان جالب تاجری که چهار زن داشت!

روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که ۴ زن داشت. زن چهارم را از همه بیشتر دوست...

داستان بسیار جالب عابد و ابلیس!

داستان بسیار جالب عابد و ابلیس!

در میان بنی اسرائیل عابدی بود.وی را گفتند :فلان جا درختی است و قومی آن را...

داستان جالب بودا و زن زیبارو!

داستان جالب بودا و زن زیبارو!

بودا به دهی سفر کرد. زن زیبایی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست...

داستان خواندنی و بسیار جالب عابد خداپرست!

داستان خواندنی و بسیار جالب عابد خداپرست!

روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا...

داستان جالب زندگی خروسی یک عقاب!

داستان جالب زندگی خروسی یک عقاب!

کوه بلندی بود که لانه عقابی با چهار تخم، بر بلندای آن قرار داشت.یک روز زلزله...