کاش برگردیم به دورانی که مشکلات رو آجیل مشکلگشا حل میکرد. چیه این تراپی و مشاوره.
عکس های خنده دار از لیوان های مقاومتی در دهه شصت و طراحی صورت روی ماسک را در نیک صالحی ببینید.
لیوان های مقاومتی
شعر طنز درباره کرونا
در کوچه و بازار هم اکنون خبری نیست
در خانه بمانید که بیرون خبری نیست
عید است علیرغم غم و غصه بخندید
امسال شمال و لب کارون خبری نیست
هر جور شده جور نمائید که فردا
از پنبه و از روغن و صابون خبری نبست
از مسجد و از مدرسه فعلاً بگریزید
در کعبه و در معبد آمون خبری نیست
المنه لله که درِ میکده باز است
از محکمه و قاضی و قانون خبری نیست
ای شیخ درین برههی حساس کنونی
یک ماه نرو پشت تریبون خبری نیست
هرکس خبری دارد ازو باز بگوید
دیریست از آقای فریدون خبری نیست
مسلم حسن شاهی
شعر درباره قرنطینه
شنیدم کرونا از ایران زمین
فرستاد پیکی به دربار چین
رسید و زبان پیش خاقان گشود
به چینی خدا را ستایش نمود
اوهاهی اوهاهو هیامی هیو
هوه هو مهاهی هیاوی تیو
قضا خواست ما را به ایران برد
و البته همراه ،، ماهان،، برد
همان روز در قم فرود آمدیم
و مابین مردم فرود آمدیم
لیوان های مقاومتی
چنان گرم ما را پذیرا شدند
گمانم که دلبسته ی ما شدند
نزد دست رد هیچ برسینه مان
نکردند حتی قرنطینه مان
ز تهران و تبربز تا شهر ری
نکردند الکل به ما اسپری
ندیدم مریضی خطابم کنند
به ضلعِ چپ خود حسابم کنند
وزیران به ما مبتلا گشته اند
ولی در شگفتم چرا گشته اند
هدف ابتلای وزیران نبود
جسارت به قشر مدیران نبود
ولی سالها مانده تا همچنان
درارم سر از کار ایرانیان