بعد از شش سال که از ماجرای شکنجه وحشیانه بنفشه زن ایرانی در آلمان می گذرد عامل شکنجه وحشیانه وی در ایران دستگیر شده و محاکمه می شود
مرد شیطان صفت در اقدامی وحشیانه زن جوان ایرانی را در آلمان مورد شکنجه وحشیانه قرار داده است و بعد از ان از آلمان به ایران گریخته است. این مرد با قطع کردن اعضای بدن زن جوان او را تا سرحد مرگ کتک زده و گریخته بود و زن ایرانی به طور معجزه آسایی از مرگ حتمی نجات یافته و اکنون این مرد بی رحم در ایران دستگیر شده است. در ادامه جزئیات تلخ شکنجه وحشیانه این مرد پلید به زنان ایرانی در نیک صالحی بخوانید
شکنجه وحشیانه زن جوان ایرانی
نهم آبان ماه سال ۹۱ پلیس برلین آلمان باخبر شد یک زن ۳۶ ساله ایرانی تبار به نام بنفشه در خانه اش در محله شونه برگ مورد حمله وحشیانه قرار گرفته است.
رسیدگی ویژه به پرونده در دستور کار پلیس قرار گرفت و بنفشه که تا سر حد مرگ مورد شکنجه
قرار گرفته بود به بیمارستان منتقل شد و معجزه آسا زنده ماند. با توجه به مدرک های مکشوفه در محل
درگیری ، پلیس دریافت بنفشه از سوی یک مرد ۴۵ ساله ای به نام عبدا… شکنجه شده است.
پلیس برلین تابعیت عبدا… را هلندی و اصلیتش را ایرانی – عراقی اعلام کرد و از ساکنان آلمان خواست برای دستگیری وی همکاری کنند.پلیس برلین همچنین در اطلاعیه ای مطرح کرد که این مرد از طریق اینترنت با زنان ایرانی تبار ارتباط برقرار می کرد و آنان را به تله می انداخت.
با انتشار این خبر در رسانه های ایران ، پلیس آگاهی تهران متوجه شد عبدا… از آلمان خارج و از مرز ترکیه وارد ایران شده است.
پس از تایید این موضوع ، پلیس آگاهی پیگیر ماجرا شد و با اطلاعاتی که از اینترپل گرفت به تعقیب
مرد شکنجه گرپرداخت.به این ترتیب عصر بیست و ششم آبان۹۱ مرد شکنجه گردر مسیر تهران
بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت.
آدم ربایی و شکنجه وحشیانه زن جوان ایرانی
وی گفت : بسیاری از خبرهایی که در روزنامه ها و خبرگزاری ها منتشر شده دروغ است. می خواستم با بنفشه ازدواج کنم اما به خاطر اختلاف شدید خانوادگی با چاقو به جانش افتادم و اعضای بدنش را قطع کردم.
این مرد در شعبه ۱۱۳دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در آن جلسه وکیل شاکی گفت: موکلم و دخترش که حالا ۱۲سال دارد در آلمان هستند
و من پیگیر پرونده شان هستم. عبدا… که پیش تر به خاطر انتشار تصویر های خصوصی همسرش
در اصفهان به زندان محکوم شده و تحت تعقیب پلیس بود به آلمان می رود و به بهانه کمک
به موکلم و دختر ۱۰ساله اش که در برلین ساکن بودند و به زبان آلمانی تسلط کامل نداشتند
با آنها طرح دوستی می ریزد و به خانه آنها رفت و آمد می کند. تا اینکه یک روز مقابل خانه بنفشه کمین می کند و هنگامی که دخترش قصد رفتن به مدرسه را داشته مانع او می شود.
این وکیل دادگستری ادامه داد: عبدا… دست و پای موکلم و دخترش را با چسب می بندد و آنها را
با چاقو تهدید می کند. سپس دختربچه را در اتاق زندانی کرده و موکلم را تا سر حد مرگ
شکنجه می دهد.این مرد اعضای بدن موکلم از جمله بینی او را با چاقو و قیچی قطع می کند و می گریزد.
حالا با توجه به مدرک های موجود در پرونده و همچنین تحقیقات پلیس آلمان به اتهام شروع به قتل بنفشه ، جرح عمدی منجر به نقص عضو، مخفی کردن دختر خردسال موکل و همچنین آزار بنفشه برای عبدا… اشد مجازات می خواهم. در ادامه جلسه و با توجه به درخواست وکیل شاکی مبنی بر قصاص پرونده برای بررسی به پزشکی قانونی فرستاده شد.
وقتی پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد فقط در صورت معاینه شاکی می تواند در مورد امکان قصاص متهم
اظهار نظر کند پرونده برای دومین بار در شعبه ۱۱۳دادگاه کیفری استان تهران تحت رسیدگی قرار گرفت.
درآن جلسه وکیل شاکی گفت: موکلم تحت درمان و حمایت کشور آلمان است و به خاطر وضعیت جسمانی اش امکان سفر به ایران را ندارد و نمی تواند برای معاینه به پزشکی قانونی بیاید.
به این ترتیب بنفشه که به خاطر درمانش امکان بازگشت به ایران را نداشت درخواستش مبنی بر قصاص
را به دریافت دیه تغییر داد. به این ترتیب قضات دادگاه عبدالله را به پرداخت دیه و ۲۵سال زندان
به جرم آدم ربایی و شکنجه محکوم کردند.
حکم صادره اما در دیوان عالی کشور تایید نشد و عبدالله این بار در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان
تهران پای میز محاکمه ایستاد. وی در آن جلسه گفت:می دانم اشتباه کرده ام و باید تاوانش را بدهم
ولی از قضات دادگه تقاضای بخشش دارم. من کنترل اعصابم را از دست داده بودم
که با چاقو و قیچی به جان بنفشه افتادم.
در پایان جلسه هیات قضایی وی را به پرداخت دو نیم برابر دیه کامل و زندان محکوم کردند.این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.ولی چون عبدالله توان پرداخت دیه را نداشت در زندان ماند. وی نامه ای به قضات دادگاه نوشت و درخواست کمک کرد. به این ترتیب دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه عبدالله درخواست اعسار را مطرح کرد. وی گفت: من توان پرداخت دیه را به صورت یکجا
ندارم و اگر چندین سال دیگر هم در زندان باشم نمی توانم این مبلغ را بپردازم. به همین خاطر
از قضات دادگاه تقاضا دارم با تقسیط دیه موافقت کنند.من اگر آزاد شوم کار می کنم و دیه را قسطی می پردازم.
وی همچنین دو شاهد را به دادگاه معرفی کرد تا درباره وضعیت مالی وی شهادت دهند. دو شاهد گفتند :عبدالله اموالی ندارد که بتواند دو و نیم برابر دیه را به صورت یکجا پرداخت کند. در پایان جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند تا درباره درخواست این متهم اظهار نظر کنند.
رکنا