دلنوشته دکتر فریبا فراهی متخصص طب اورژانس در بیمارستان کامکار قم و مبتلا شدن خانم دکتر به کرونا
فریبا فراهی متخصص طب اورژانس در بیمارستان کامکار قم است که به تازگی به بیماری کرونا مبتلا شده
است و نسخه بستری شدنش را خودش امضا کرد. این پزشک فرزند شهید است که به تازگی
دلنوشته ای را منتشر کرده است. وی نوشته است که پدرم خودش را جلو گلوله سپر کرد که جوان
مردم پس از سال ها درس خواندن بخاطر یک ماسک جان ندهد. در قسمت زیر دلنوشته دکتر فریبا فراهی که
ریه هایش درگیر کرونا شده است را قرار داده ایم. برای افزایش اطلاعاتتان در این زمینه در نیک صالحی همراه
ما باشید.
دکتر فریبا فراهی
پدرم خودش را جلو گلوله سپر کرد که جوان مردم به خاطر یک ماسک و یک لباس بعد
از سالها درس خواندن روی تخت بیمارستان جان ندهد. این دلنوشته دکتر فریبا فراهی
فرزند شهید و متخصص طب اورژانس در بیمارستان کامکار قم است که خود نسخه بستری
شدنش را امضا کرده است. متن استوری وی از خط مقدم مبارزه با کرونا را در ادامه
می خوانید:«این روزا من کوچکترین گلایهای از ویروسی که دنیا رو فتح کرده ندارم. بالاخره
دردا و مصیبتا و عفونتا و ویروسا تقریبا تنها چیزی هستن که تحریم نشدن و راحت وارد
کشور ما میشن. خود به خود هم وارد نمیشن به دست یه سریی با پرواز … میان. من
و همکارام هم الان موظف به استفاده از علم بر علیه کروناییم. ما با علممون شکستش
میتونیم بدیم. ولی با جونمون نه.
ما هم ریه داریم. بدن داریم. باور کنید با حتی فقط یک
دست لباس مناسب میشه یک پزشک و پرستار رو نجات داد. که همون پزشک و پرستار
از پس مدیریت درمان چندین و چندین بیمار بر میاد. حداقل من که اینطورم …
من در حسرت آغوش پدرم درس خوندم که مردم رو نجات بدم تا دیگه هیچ دختری حسرت
آغوش و نوازش پدر رو شبونه گریه نکنه. مخصوصا الان که دم دمای روز پدره. پدرم هم خودش
رو جلو گلوله سپر کرد که جوون مردم به خاطر یه ماسک و یه لباس بعد از سالها درس خوندن
رو تخت بیمارستان جون نده.
آسیب ریه از دردناکترین و تدریجیترین انواع مرگه. خفگی تو آب استخر رو تصور کنین، این حال
ما بیماران کروناست. حال همکارام. همینایی که تا دیروز تا آخرین لحظه که یارای ایستادن داشتن
کنار من بیمار تحویل گرفتیم …
پست جدید دکتر فریبا فراهی
الان که این پست رو میخونین کلیشه ی اسکن ریههای درگیرم با کرونا رو میزه. و چندین پزشک
به خاطر نداشتن سادهترین و ابتدایی ترین امکانات محافظتی رو تخت مراقبتهای ویژه. شاید جون
پدرم کافی نبوده برای فقط یک دست لباس
یک دست لباس
یک دست لباس …
نظام پزشکی و وزارت بهداشت که ندید. یعنی دید و کاری نکرد. اما رفیق و پناهگاهمون حتما دید
و میبینه ….
أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى
پ.ن. من اهل اخبار نیستم. ولی شنیدم که از زمین و هوا کمک های سازمان های جهانی و داخلی
شامل لباس و تجهیزات به کشور اومده. هزاران هزار هم از انبارهای به قول خودشون احتکاری کشف
شده. کاش به ما کادر درمانی هم میرسید از این تجهیزات …»
ویدیوی آموزش طریقه پوشش لباس مخصوص کرونا توسط دکتر فراهی را مشاهده کنید
دکتر فریبا فراهی سه روز پیش ویدئو بدون صدایی را در صفحه اش منتشر کرد که طریقه پوشش
لباس مخصوص حفاظتی را آموزش میداد. با انتشار این ویدئو نوشت:«از اعلام رسمی شیوع کرونا
در ایران قریب به دوهفته میگذره، و از روزهای اول تا به الان که در بیمارستان کامکار قم بودم، مرتباً
در حال دریافت پیامهای مختلف هستم، پیامهای محبت آمیز و انگیزه بخش، پرسش و پاسخهای
پزشکی، سوالاتی ناشی از دلهره و اضطراب، و ترس از آینده، در انواع شبکه های مجازی و در قالب
پیامک و پیام صوتی، که بعد از اتمام شیفتام، سعی میکنم به تک تکشون جواب بدم…
از توجه و همکاری و همدلی تک تک شما بزرگواران تشکر میکنم و خواهش میکنم در جهت کنترل
اضطراب و مدیریت افکار مزاحم تلاش کنید…
ما چه در جریان باشیم، چه دلمون نخواد، فرزندان انقلابی هستیم به وسعت اضطرابمون….
دلنوشته دکتر فریبا فراهی
ما مفهوم جنگ رو درک کردیم، تنهایی مادرانمون رو بعد از شهادت پدران و غیورمردان تاریخمون
شاهد بودیم و همچنان بدنبال روزهای روشنیم، همواره امیدوار…
شاید خیلی وقتها منم احساساتی شدم چرا که وقتی پای ویدئوکال مادرم منو در حال پوشیدن
لباس مخصوص حفاظتی میدید، براش تمام خاطرات روز خداحافظی آخر پدرم برای رفتن به جبهه،
تداعی شد اما محکم و پر امید با لبخند فقط آرزوی سلامتی برای من و همکارام کرد و صدالبته
نگرانیهای مادرانه، « خیلی مواظب خودتون باشین، خدا بهمراهتون»… اون روز مطمئن شدم عشق
مادران سرزمینم، برنده ی این تلاشهاست… تمام روزهای سخت، از ما، انسانهایی جسورتر و باهوشتر
ساخت، ما تن به شکست علیه این ویروس نمیدیم، هرچند که #کرونا مفاهیم بزرگ اخلاقی و انسانی
رو به همه ما تابحال آموخته، اما ما در این برهه ی سخت، دوشادوش همیم…
بدنبال مقصر نگردیم چون راه چاره نیست…
اضطراب بیماری قرن ماست اما ما قوی تر شدیم… بدونید زمانی باید ازین ویروس بترسید که مراقبت
نکنید و خطا کنید،این ویروس از نظر من بسیار بسیار هم هوشمنده، بی توجهی مساویه ابتلا، حتی
اگر در منه کادر درمان ناشی از کمبود تجهیزات یا بی توجهی به مراقبت بهداشت فردیم باشه … پس
نگرانی رو از خودتون دور کنید و به سیستم دفاعی بدنتون اعتماد کنید و در کنارش به پکیجهای بهداشتی
توجه کنید و به دیگران هم یاد بدین تا هرچه زودتر این چند هفته بگذره، یادمون باشه که نام ما بازماندگان
هشت سال جنگ و چندین دهه فشار چندجانبه، در تاریخ ایران ثبت شده… این روزها، برگه های تاریخ ایرانن
که باید پایانی به زیبایی هرچه تمامتر داشته باشه…
پایانی به نهایت سپیدی لباس همکارانم، به نهایت امید و نهایت روشنی قلب پاک همکارانم…
آخرین خبر