پس از اینکه یک دختر ایرانی پستی در صفحه شخصی خود منتشر کرد و مدعی شد که او بیش از ۵٠٠ خواستگار داشته است توانست حواشی و سوژه های زیادی درست کند.
یک دختر ایرانی با انتشار پستی مبنی بر اینکه که او بیش از ۵٠٠ خواستگار داشته است جنجال های زیادی درست کرد . کاربران بسیاری در واکنش به صحبتهای او که تقریبا رکورد دار خواستگاری است، این موضوع را در صفحات اجتماعی نشر میدهند و نظرات گوناگون خود را درباره این آداب و رسوم و ا دعا بیان میکنند.
دختر ایرانی رکورد دار خواستگاری
کاربران بسیار زیادی متعجب از تعداد زیاد خواستگارها، او را با عنوان
رکورد دار خواستگاری و ام الخواستگارون و… خطاب کرده و معتقدند
او باید به جرم احتکار خواستگار محکوم شود؛
برخی نیز احتمال میدهند که او به خودشیفتگی مفرط مبتلا باشد.
کاربران بسیار زیادی با نگاه طنز این تعداد خواستگار را توریست عنوان کردند
و درباره این دختر که به زعم خودش رکورد دار خواستگاری است
گمان میکنند که خواستگارها بعد از آمدن منصرف میشدند
به همین دلیل تعداد خواستگارهای این خانم زیاد بوده است، برخی از آنها
نیز ثروتمند بودن پدر او را دلیلی برای وصلت با این خانواده و
حضور خواستگارها در خانهی آنها میدانند،
همچنین این کاربران بسیار متعجب هستند از این که چرا هیچ از این مراسمها
به ثمر نرسیده است و چگونه این قدر دقیق و منظم برای یک روز
در هفته و هر بار سه خواستگار برنامه ریزی شده بود؟!
برخی از کاربران نیز بر این باورند که اگر این خانم، این موضوع را تجاوز
به حریم شخصی خود میدانسته چرا باید اجازه میدادی
که این تعداد خواستگار بیاید تا رکورد دار خواستگاری شود
و او میبایست از ابتدا محترمانه اجازه حضور
به هیچ یک از خواستگارها را نمیداد و خود را تحت فشار نمیگذاشت،
ولی آیا اگر او این مسئله را تجاوز به حریم شخصی خود نمیدانست
تعداد خواستگارهای او چند رقمی میبود؟!
اما تعدادی از کاربران به شکل دیگری به این موضوع نگاه کرده اند و میگویند
این موضوع غیرممکن نیست، چرا که در ایران برای دختر خانمها
از سن بسیار پایین خواستگار میآید و ممکن است او در آمدن یا نیامدن
خواستگارها هیچ نقشی نداشته، بنابراین او حقیقت را گفته است
و دور از انتظار نیست.
چرا خواستگاری ها به نتیجه نمیرسد؟
خیلی از دخترهای این زمانه با اینکه خواستگارهای زیادی هم دارند
اما کارشان به ازدواج ختم نمیشود. از نظر آنها برای این اتفاق اغلب
یک دلیل مهم وجود دارد و آن اینکه «خواستگارها دیگر پیگیر نمیشوند
و به این ترتیب انصراف خودشان را اعلام می کنند».
در این یادداشت درباره علل این مسئله صحبت می کنیم.
من ایده آل گرا نیستم!
«دختری بیست و هشت ساله هستم.
به گفته دوستان و آشنایان بَر و رویم خوب است.
خانوادهای اصیل، خوش نام و با سطح اقتصادی متوسط دارم.
تک دخترم. تحصیلات دانشگاهی دارم. یک دوره خیاطی، آشپزی و کمکهای اولیه هم دیدهام. شاغلم.
روابط اجتماعی خوب و درآمد مستقلی دارم. شش سال هم است
که در باشگاه تنیس بازی میکنم.
از هجده سالگی خواستگار داشتهام و همچنان هم دارم.
با این که نسبت به ازدواج سختگیر نیستم ولی هر خواستگاری
که برایم میآید و با او صحبت میکنم، میرود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نمیکند.
در این سالها خیلی به علت این قضیه فکر کردهام ولی همچنان نمیدانم دلیلش چیست».
این حکایت، حکایت خیلی از دخترهای جوان است که با وجود داشتن
شرایط مناسب برای ازدواج و از آن مهمتر نداشتن معیارهای
عجیب و غریب همچنان مجرد میمانند.
اگر شما هم با این موضوع مواجه بوده باشید و یا کسی
را در اطرافتان داشته باشید که با این موضوع روبرو باشد،
این را هم میدانید که مهمترین چیزی که فکر این دختران را به خود مشغول میکند چرایی آن است. واقعاً چرا این اتفاق میافتد؟
خواستگار، پَر!
این که گهگاه برایتان خواستگاری بیاید و بعد از صحبتهای اولیه منصرف بشود اتفاق مهم و غیر طبیعیای نیست. چرا که همان طور که شما بعضی از خواستگارانتان را رد میکنید آنها هم این حق را دارند. اما اگر به طور مکرر و پشت سر هم این اتفاق برایتان افتاده است، باید دلایل آن را پیدا کنید. در مورد دخترانی که مانند مورد مثالی بالا هستند یعنی شرایطشان خوب است و به دنبال یک ازدواج ایده آلی هم نیستند دو دلیل مهم می توانند مطرح باشند:
۱. واقعیتِ برتر بودن. مسئله کیفیت در ازدواج اهمیت زیادی دارد. گروهی از دخترانی که با انصرافهای مکرر و مداوم خواستگارهایشان مواجه میشوند، در واقع با عدم کیفیت لازم و کافی با خواستگارها روبرو هستند. یعنی بدون اینکه احساس برتری کنند و یا بخواهند برتریِشان را به رخ بکشند، در واقعیت از خواستگارشان بالاترند، مثلاً در زمینههایی مانند هوش، توانمندیهای روانی، کلامی، اجتماعی، مدیریت خود و غیره. طبیعی است که خواستگارانی که خودشان را هم تراز این دختران نمیبینند بعد از چند جلسه پا پس بکشند. چرا که آنها هم به دنبال کسی هستند که در سطح خودشان باشد و آنها بتوانند افکار، رفتارها و انتظاراتش را بفهمند.
۲. توهم برتر بودن. یک گروه دیگر از این دختران هم کسانی هستند که فکر میکنند از خواستگارهایشان بالاترند. اینها هر قدر هم که سعی میکنند با نشان دادن سختگیر نبودن، اتهام خودبرتربینی را از خودشان دور کنند ولی چون فکرشان مدام به پایینتر بودن سطح خواستگارانشان مشغول است، نوعی دافعه در رفتارشان نشان میدهند که خواستگار بینوا را فراری میدهد. مثلاً با وجود داشتن ظاهری متوسط خودشان را از خواستگارانشان سَر میدانند، یا فوق دیپلمشان را طوری برای خواستگار دیپلمهشان چماق میکنند که انگار مدرک دکتری دارند.
باشگاه خبرنگاران / آخرین خبر