انتخاب عشق با چشم های بسته پیامدهایی را به دنبال دارد. برای داشتن یک زندگی مشترک حتما باید معیار هایی را داشته باشید ما در این مجموعه به علت های اشتباه در انتخاب همسر اشاره کرده ایم.
از مهمترین اتفاق زندگی میتوان به ازدواج اشاره کرد. از جمله انتخاب های فردی به شمار میرود و میتواند زتدگی وی را تغییر دهد. ما در این مجموعه تمام معیار های یک همسر خوب را به ان اشاره کرده ایم. اگر قصد ازدواج را دارید مطالب ما را دنبال کنید تا بتواتید یک ازدواج موفقی داشته باشید. چند اشتباه در انتخاب همسر را در نیک صالحی ببینید.
اشتباه در انتخاب همسر
اولین اصل انتخاب همسر این است که جوانان ما معمولا به هفت دلیل مهم اشتباه میکنند که به ترتیب دلایلاشتباه در انتخاب همسر به شرح ذیل میباشند.
۱- تصمیم عجولانه برای ازدواج تحقیقات زیادی در مورد رابطه بین مدت آشنایی و میزان موفقیت در زندگی زناشویی انجام شده است و اکثر این تحقیقات نشان داده اند که هر قدر مدت آشنایی بیشتر باشد احتمال موفقیت زناشویی بیشتر میباشد.اکثریت ازدواجهای عجولانه از روی رویا و خیال و بدون توجه به واقعیتها میباشند.همه ی میدانیم که انسان، موجودی بسیار پیچیده است.
سالها با یک فرد رابطه دوستی و همکاری داریم اما هنوز موفق به شناخت کامل او نشده ایم و درمشکلات و سختی هاست که میتوانیم تا حدودی شخصیت طرف مقابل را بشناسیم.حال چگونه ممکن است که دوستیهای یک ماهه یا دو ماهه و آن هم فقط در موقعیتهای مساعد زندگی، بتواندبه ازدواج موفقی منجر شود؟ اکثر این دوستیها و روابط فقط در محدوده تفریحات و تعریف و تمجید از یکدیگر خلاصه میشود و هرگز برای دو طرف، فرصت اینکه در موقعیتهای واقعی همدیگر را بشناسیم به وجود نمیآید.
متاسفانه ازدواجهای عجولانه و بدون شناخت، فقط به ازدواجهای اول خلاصه نمیشوند.بسیاری از افراد که در ازدواج خود شکست خورده و از هم جدا شده اند بار دوم نیز برای رهایی
از تالمات روحی انتخاب عجولانه دیگری انجام میدهند و به این ترتیب دوباره خود را در زندان روحی گرفتار میکنند.اگر میخواهید یکی از بزرگترین دلایل شکست ازدواجها را از میان بردارید، آنقدر صبر کنید تا دقیقا از هدفهای خود در زندگی مطلع شوید و بدانید که از ازدواجتان چه میخواهید
۲- ازدواج در سنین کم اشتباه دوم به علت ازدواج در سنین کم میباشد زیرا معیارهای انسان برای انتخاب همسر در طول سالهای اولیه جوانی پیوسته تغییر میکند امادر حوالی سنین ۲۴ و۲۵ سالگی معمولا این معیارها تثبیت میشوند.کسانی که در سنین کم ازدواج میکنند، اکثریت آنها از انتخاب خود پشیمان میشوند.اکثر این افراد بعد از اتمام دوره دبیرستان ازدواج کرده اند و با بالاترین سن و ورود به دانشگاه معیارهایآنها تغییر کرده و با افراد هم سطح خود آشنا شده و از ازدواج خود پشیمان شده اند.اما پشیمانی دراین سن چه سودی دارد؟ نرخ طلاق در زوجهای زیر ۲۰ سال بسیار بالاست و دانشمندان علوم اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که کسانی که در سنین کم ازدواج میکنند، به ندرت آمادگی آن را دارند که مسئولیتهای زندگیزناشویی را عهده دار گردند.
معیارهای اشتباه در انتخاب همسر
و جوانها تا زمانی که خودشان را به خوبی نشناخته اند، نمیتوانند همسر آنقدرها مناسبی برای خود انتخاب کنند.بهترین سن ازدواج کدام است؟ باید گفت که به عوامل مختلفی بستگی دارد.
بلوغ فکری، توانایی کسب درآمد،پیشرفت تحصیلی و غیره.اما از لحاظ آماری میدانیم که اگر جوانها قبل از ۲۰ سالگی ازدواج نکنند ثبات زندگی زناشوئیشان بیشتر است.اگر میخواهید یکی از بزرگترین دلایل شکست ازدواجها را از میان بردارید، آنقدر صبر کنید تا دقیقا از هدفهای خوددر زندگی مطلع شوید و بدانید که از ازدواجتان چه میخواهید.
۳- اشتیاق بیش از حد دختر، پسر، یا هر دو به ازدواج اشتیاق بیش از حد به ازدواج، یکی ازدلایل شکست ازدواج هاست.ازدواج تصمیمی است برای تمام عمر.تصمیمی است که به تفکر و تامل و مشورتهای بسیار زیادی نیاز دارد اما وقتی فرد بیش از اندازه ازخود هیجان و شوق نشان بدهد، توانایی تفکر و مطالعه را از دست میدهد.بسیاری از کسانی که به مراکز مشاوره مراجعه میکنند، بی صبرانه در انتظار دریافت جواب مثبت برای ازدواج خود هستندو در اکثر موارد نشانههای هشدار دهنده کاملا جدی را نادیده گرفته و به ازدواج اقدام میکنند.اشتباه شدید اشخاص به ازدواج، دلایل مختلف دارد.
بعضیها نگرانند که طرف مقابل تغییر عقیده بدهد.این نگرانی سرعت ضربان قلب آنها را بالا میبرد و به اقدام سریعتشویقشان میکند.از سوی دیگر ممکن است این اشخاص از تنهایی خسته شده باشند واز این رو شتاب به خرج میدهند.ازدواج، ماجرایی جالب و هیجان انگیز است اما کسانی که بیش از حد تحت تاثیر هیجان ازدواج قرار میگیرند،متوجه مسئولیتسنگینی که ازدواج بر دوش آنها میگذارد نیستند.
۴- انتخاب همسر برای راضی کردن دیگران برای بعضی از افراد مشورت و نظرخواهی از دیگران بویژه والدین معنای دیگری پیدا کرده و از والدین خود میخواهند که برای آنها همسر انتخاب کند و یا اینکه اگر والدین به آنهافردی را پیشنهاد کردند حاضر نیستند از خواسته آنها سرپیچی کنند.اطاعت از اوامر و دستورات والدین، امری پسندیده و مثبت میباشد.اما این که فرد برای راضی کردن آنها از معیارهای خود بگذرد و براساس معیارهای والدین، همسر خود را انتخابکند، عواقب وخیمی به دنبال دارد.باید هشدار دهیم که: اگر اجازه بدهید دیگران به جای شما تصمیم بگیرند، یک عمر رنج و تالم را برای خود خریده اید.
مشورت های پدر و مادر درباره ازدواج
پدر و مادر باهوش و مدبر، میتوانند راهنما و مشاور خوبی در زمینه ازدواج باشند؛ با فرزندانشان مشورت کنند وتجربیات و مطالب مهم را در اختیار آنها قرار دهند اما انتخاب در هر صورت به عهده کسی است که قصد ازدواج دارد.در غیر این صورت مشکلاتی پیش میآید.لذا اگر والدین با ازدواج شما مخالفت میکنند، ابتدا دلایل آنها را گوش کنیدو عمیقا در مورد آن فکر کنید؛ زیرا به هر حال والدین تجاربی دارند که به دست آوردن آنها به زمان زیادی نیاز دارد.
اما اگر شما را برای ازدواج با فردی که تمایلی به اوندارید اجبار میکنند، باید سعی کنید با دلایل منطقی و موجه مخالفت خود را اعلام نمائید و آنها را با نظر خود هماهنگ نمائید.یعنی اینکه هرگز بنا به خواسته و تمایل والدین و خانواده تن به یک ازدواج اجباری ندهید از سوی دیگرهمیشه سعی کنید روابط صمیمی خود را نیز با والدین و برادر و خواهرها حفظ کنید، زیرا ازدواج استرسها و
مشکلات خاصی به دنبال دارد که فرد در مواجهه با آنها شدیدا به کمک خانواده و اقوام نیازمند میباشد.همچنین جشن ازدواج وقتی لذت بخش خواهد بود که همه اقوام و خویشان و پدر و مادر کنار هم حضور داشته باشند.
۵- شناخت ناکافی از یکدیگر دانشجویانی که سالهای آخر تحصیلات خود را میگذرانند معمولا از بین همکلاسیهای خود همسر آینده را انتخاب میکنند.این افراد چهارسال در یک کلاس درس خوانده اند و تا حدود زیادی در موقعیتهای مختلف رفتار همدیگر را مشاهدهکرده اند و براساس شناخت متقابل همدیگر را انتخاب نموده اند.به این نوع ازدواجها تا حدود زیادی میتوان امیدوار بود، اما متاسفانه تعداد زیادی از دانشجویان تا سال آخر صبرنمیکنند و در ترمهای اول و دوم و بدون شناخت واقعی از همکلاسیهای خود خواستگاری میکنند.
ازدواج در دوران دانشجویی
دانشجویانی که بدون شناخت و در سالهای اول دانشگاه تصمیم به ازدواج میگیرند عقیده دارند که اگر مدتی صبر کنندتا شناخت حاصل شود، ممکن است فرد دیگری از دختر مورد علاقه آنها خواستگاری کند و به اصطلاح یک موردخوب را از دست بدهند.اما آگاه باشید که موردهای خوب به یک یا دو مورد خلاصه نمیشوند.در هر گوشه دنیا شما میتوانید دختری مناسب برای ازدواج پیدا کنید.مهم این است که با چه فردی تفاهم بیشتری داشته باشید و بتوانید به یک عشق و علاقه پایدار برسید.ازدواج شما هر قدر خوب به نظر برسد با دهها مشکل روبه رو میشوید که باید فکری به حال آن بکنید.هر تصوری جز این، ازدواج شما را به زحمت میاندازد
۶- انتظارات غیر واقع بینانه اکثر کسانی که برای مشاورهازدواج مراجعه میکنند اشتیاق و شوقی وصف ناشدنی برای ازدواج دارند.وقتی از آنها علت اشتیاق را میپرسیم جواب میدهند که با ازدواج همه چیز حل میشود، تمام مشکلات ازبین میروندو ازدواج شادی و آسایش دائمی را به اومغان میآورد.اما به زندگی زوج هایی که قبلا ازدواج کرده اند نگاه کنید.آیا همه چیز آنها حل شده است؟ تمام مشکلات از بین رفته اند و شادی و آسایش دائمی دارند؟ وقتی فرد با تصوری غیر معمول زندگی را آغاز کند، معمولا تحمل مشکلات جزئی نیز برای او سختتر میشوند.
به همه آنها یادآور میشوم درست است که ازدواج،صمیمیت ها، شادی، لذتها و تفریحات خاص خود را دارد، اما مشکلاتزیادی هم دارد که باید خود را برای تحمل مشکلات و سختیهای آن آماده کنیم.
برای بسیاری از زوجها تحمل مشکلات ازدواج به این علت دشوار است که خود را برای آن آماده نکرده اند.در هر زمینه ای مشکلی پیش روی شماست.ازدواج شما هر قدر خوب به نظر برسد با دهها مشکل روبه رو میشوید که باید فکری به حال آنبکنید.هر تصوری جز این، ازدواج شما را به زحمت میاندازد.ازدواج برای شما استقلال به همراه دارد، قرار است با کسی زندگی میکنید که همفکر شماست و به شما عشقمیورزد، یک مونس و همدم برای خود پیدا میکنید که احساس تنهایی شما را از بین میبرد.و نکته دیگر اینکه نیاز جنسی شما ارضاء میشود؛ اما فقط به اینجا خلاصه نمیشود بلکه مشکلاتی نیز به همراه دارد.
۷- مسایل رفتاری و شخصیتی حل و فصل نشده برخی از زوجها در سالهای اول زندگی عقیده دارند که میتوانندبه تدریج بعضی صفات را در همسرشان از بین ببرند؛ اما این تصوری کاملا اشتباه و به دور از واقعیت است.شخصیت همسر شما در این سنین کاملا شکل گرفته و امکان ایجاد هر تغییری در آن غیر ممکن و یابسیار مشکل میباشد.قبل از ازدواج به دلیل شدید بودن عواطف و احساسات ایجاد تغییرات تا حدودی قابل قبول است اما بعد ازازدواج امکان تغییر بسیار مشکل میباشد.چون بعد از ازدواج، احساسات فروکش میکند و زوجین به خوبی از یکدیگر حرف شنوی
ندارند.ثانیا مشکلات زندگی بیشتر میشوند و استرس حاصل از آنها باعث تشدید این رفتار میشوند.
تبیان