طبیعی است که برخی موارد از قلم افتاده باشند اما تلاش شده فراز و فرودها و نقاط عطف در آن رعایت شود و حاصلش چیزی است که در نمونه مانتو های آمده می بینید.
و آمار و کتابی وجود ندارد تا نشان بدهد لباس های ما ایرانی ها در دهه های گذشته دستخوش
چه تغییراتی شده.
بنابراین مانتو هم از این قاعده مستثنا نیست و مثلا این طور نیست که شما توی گوگل به فارسی سرچ
کنید و بعد تایم لاین آن را مشاهده کنید.
برای همین این روند تغییرات کاملا بر پایه مشاهدات و خاطرات خود ما شکل گرفته و طبیعی است که برخی
موارد از قلم افتاده باشند اما تلاش شده فراز و فرودها و نقاط عطف در آن رعایت شود و حاصلش
چیزی است که در نمونه مانتو های آمده می بینید.
مانتو با این استفاده گسترده کنونی تا قبل از انقلاب چندان رایج نبود.
اگر فیلم های تظاهرات را هم ببینید تنها قشر اندکی که اکثرا دانشجو و از خانواده های مذهبی بوده اند
از این پوشش استفاده کرده اند.
بقیه یا کلا حجاب نداشته اند یا چادر های رنگی سرشان بود اما بعد از سال ۶۱ و
انقلاب فرهنگی اوضاع کاملا عوض شد و استفاده از مانتو فراگیرتر از قبل شد.
مانتوهای دهه۶۰
سال های دهه ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰ ایران که با دهه ۸۰ میلادی مقارن بود، مثل همه جای
دنیا شاهد یکی از بدترین تیپ های لباس پوشی بود و به خاطر همین است که الان وقتی
ویدئوهای مربوط به آن سال ها را تماشا می کنید از خنده روده بر می شوید.
بیشتر مانتوها هم در این سال ها رنگ های تیره داشتند و شادترین رنگ شان کرم بود.
اندازه شان معمولا با پاچه های شلوار یکی بود و کوتاه ترین هایشان هم زیر زانوها بودند.
این مانتوها همگی گل و گشاد دوخته می شدند و اپل های بزرگ از دیگر نمادهای مانتوهای این سال ها
هستند که شباهت زیادی به بارانی داشتند.
مانتوهای اوایل دهه۷۰
نیمه اول دهه ۷۰ مانتوهای خفاشی به بازار آمدند که انتهای نوآوری حساب می شدند.
البته الان هم نمونه مانتو هایی به این شکل وجود دارند که نام پانجو به خود گرفته اند و در
نگاه اول شباهت زیادی به هم دارند اما مانتوهای خفاشی قدیمی تنها آستین های یال مانندی داشتند که در زمان
خودشان با استقبال از سوی قشر مرفه به خصوص بازیگران روبرو شدند و قشر متوسط به پایین همان مدل های
قدیمی را استفاده می کردند.
مانتوهای میانه و اواخر دهه۷۰
نیمه دوم دهه ۷۰ یک جورهایی نقطه عطف تاریخ مانتوپوش هاست و مانتوها به صورت گسترده کوتاه تر شدند و
به روی زانوها آمدند؛ اتفاقی که فقط «مانتو کوتاه» را تولید کرد.
البته این مانتوها هم اکنون هم استفاده می شوند و اصلا کوتاه به نظر نمی رسند و یک جورهایی خیلی
هم بلند هستند ولی در زمان خودشان تغییرات قابل توجهی به حساب می آمدند.
در این سال ها کمی از عرض مانتوها هم کم شد و جمع و جورتر شدند.
اواخر دهه ۷۰ بود که حضور رنگ های شاد و تند نمود بیشتری پیدا کرد و تولیدکنندگان و مصرف کنندگان
جرأت کردند مانتوهای قرمز و نارنجی و زرد و …
تولید و استفاده کنند.
از همین سال ها بود که مانتوهای تنگ و اندامی مد شدند و اولین چالش ها با کسانی که چنین
پوششی داشتند، آغاز شد.
مانتوهای اوایل دهه۸۰
سال های آغازین دهه ۸۰ اوج دوران مانتوهای تنگ بود و ظاهرا هر چه این لباس سخت تر به تن
می رفت، بیشتر با مد سازگار بود.
در این سال ها به تدریج ارتفاع مانتوها هم کمتر می شد و سانتیمتر به سانتیمتر بالاتر می رفت.
رنگ سفید و پارچه های نازک و خنک تر در همین سال ها مد شدند و درگیری مخالفان و موافقان
این نوع پوشش بیشتر و بیشتر شد.
در همین زمان مد شدن نوعی پارچه معروف به لیزری باعث شد خیل عظیمی از کسانی که مانتو می پوشیدند
به سمت این نوع بروند؛ پارچه ای که رنگ و بافته اش شبیه به جین بود اما رگه های طلایی
خاصی هم در خود داشت.
این مانتوها چندان کوتاه نبودند اما کاملا جذب بدن بودند.
مانتوهای میانه دهه۸۰
سال های میانی دهه ۸۰ دوران اوج مانتوهای تنگ و کوتاه بود.
اوج واکنش با چنین پوشش هایی در همین سال ها اتفاق افتاد.
وقتی برخورد با مانتوهای کوتاه شدت گرفت، تولیدکنندگان دست به یک نوآوری دیگر زدند.
مانتوها به صورت بلند وارد بازار شدند اما نکته این بود که دکمه های پایینی حذف شدند و تنها سه
چهار دکمه بالا باقی ماندند.
در همین زمان بود که آستین مانتوها هم کوتاه شد و اندک اندک بالاتر رفت.
نمونه مانتو های بلند بدون دکمه های پایین خیلی زود با مانتوهایی با پایین تنه دامن مانند همراه شدند.
در این نمونه مانتو ها قسمت پایینی شبیه به دامن های پلیسه و پرچین بود.
آستین ها هم به آرنج رسیده بودند.
در تمام این سال ها غیر از پایین تنه، یقه مانتوها هم دچار تغییرات زیادی شده بودند.
از یقه مانتوهای قدیمی بگیرید که خیلی پت و پهن بودند, تا یقه های گرد معمولی و یقه هایی که
بعدها بازتر شدند و هم در عرض هم در ارتفاع.
مانتوهای اواخر دهه ۸۰
اواخر نیمه دوم دهه ۸۰ مانتوهای کشی هم به بازار آمدند؛ نمونه مانتوهایی که در ظاهر تنگ نبودند اما کاملا
به بدن می چسبیدند.
در این مانتوها برش های کناری بالا و بالاتر آمدند تا جایی که تقریبا به کمر رسیدند.
این مانتوها در رنگ های بسیار مختلفی در بازار عرضه می شدند.
نمونه مانتو های دهه ۹۰
دهه ۹۰ که از راه رسید، مانتوها به سمت راحتی بیشتر رفتند؛ نمونه مانتو هایی که کوتاه خوانده می شدند
عملا تبدیل شدند, به پیراهن های بلند و مانتوهایی که بلند بودند با دکمه های اشان خداحافظی کردند.
هوای گرم تابستان ها، نازک شدن این مانتوها را موجه می کرد.
حالا مانتو دیگر آن کارکرد قبلی را از دست داده و تقریبا تبدیل شده به یک ردا و روپوشی روی
لباس های دیگر.
در همین یکی دو سال اخیر مانتوهای معروف به شیشه ای و مانتوهایی با پارچه هایی تور مانند, وارد بازار
شده اند و بیشترین برخورد هم با همین ها صورت می گیرد , ظاهرا مدل های قبلی مورد پذیرش قرار
گرفته اند.
اما آخرین نمونه مانتو ها, همین مانتوهای روزنامه ای و نوشته دار است , اگر به ظاهرشان نگاه کنید, شاید
از نظر پوشش مشکل چندانی نداشته باشند و نه کوتاه هستند نه تنگ , اما حالا مشکل طرح دار بودن
آنهاست .
باید دید چند سال دیگر هم استفاده مردم از همین مانتوها عادی می شود یا نه.
همشهری