ضرب المثل ها در زندگی روزمره ما کاربرد زیادی دارند و حین
مواجهه با مسئله ی شبیه به آن ضرب المثل را مطرح می کنیم
همچنین نکات آموزنده ی ضرب المثل هاو حکایات نیز زیاد به کارمان
می آیند اکنون در قسمت زیر حکایت هنوز دو قورت و نیمش باقی مانده را
بیان کرده ایم برای خواندن این ضرب المثل ما را در سایت نیک صالحی دنبال کنید.
ضرب المثل هنوز دو قورت و نیمش باقی مانده
می گویند حضرت سلیمان زبان همه جانداران را می دانست ،
روزی از خدا خواست تا یک روز تمام مخلوقات خدا را دعوت کند .
از خدا پیغام رسید ، مهمانی خوب است ولی هیچ کس نمی تواند
از همه مخلوقات خدا یک وعده پذیرائی کند .
حضرت سلیمان به همه آنها که در فرمانش بودند دستور داد تا برای
جمع آوری غذا بکوشند و قرارگذاشت که فلان روز در ساحل دریا وعده مهمانی است .
روزی که مهمانی بود به اندازه یک کوه خوراکی جمع شده بود .
در شروع مهمانی یک ماهی بزرگ سرش را از آب بیرون آورد
و گفت : خوراک مرا بدهید .
یک گوسفند در دهان ماهی انداختند . ماهی گفت : من سیر نشدم .
بعد یک شتر آوردند ولی ماهی سیر نشده بود .
حضرت سلیمان گفت : او یک وعده غذا مهمان است آنقدر به او غذا
بدهید تا سیر شود .
کم کم هر چه خوراکی در ساحل بود به ماهی دادند ولی ماهی
سیر نشده بود . خدمتکاران از ماهی پرسیدند : مگر یک وعده غذای
تو چقدر است ؟
ماهی گفت : خوراک من در هر وعده سه قورت است و این چیزهائی
که من خورده ام فقط به انداره نیم قورت بود و هنوز دو قورت ونیمش
باقی مانده است .
ماجرا را برای سلیمان تعریف کردند و پرسیدند چه کار کنیم هنوز
مهمانها نیامده اند و غذاها تمام شده و این ماهی هنوز سیر نشده .
حضرت سلیمان در فکر بود که مورچه پیری به او گفت : ران یک ملخ را
به دریا بیاندازید و اسمش را بگذارید آبگوشت و به ماهی بگوئید دو قورت
و نیمش را آبگوشت بخورد .
از آن موقع این ضرب المثل بوجود آمده و اگر فردی به قصد خیر خواهی
به کسی محبت کند و فرد محبت شونده طمع کند و مانند طلبکار رفتار کند
می گویند : عجب آدم طمعکاری است تازه هنوز دو قورت ونیمش هم باقی است .
کودکان