نیک صالحی | پرتال اطلاع رسانی ، سرگرمی ، سینما و …
  • نیک صالحی
    • تماس با ما
  • فال
    • انواع فال و طالع بینی
    • فال روزانه
    • فال روز تولد
    • فال حافظ
    • فال کارت
  • خبر
    • اخبار ایران و جهان
    • اخبار اختصاصی
    • اخبار علمی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار حوادث
    • موبایل و کامپیوتر
  • سینما
    • فرهنگ و هنر
    • استوری چهره ها
    • فرهنگ و سینما
  • سرگرمی
    • چه خبر از کجا ؟
    • اس ام اس مناسبتی
    • کاریکاتور
    • مطالب گوناگون
    • سوژه های خنده دار
    • معما ، ضرب المثل،چیستان
    • گزارش تصویری
    • داستان های کوتاه
    • خودرو
  • گردشگری
  • سلامت
    • شاخص توده بدنی
    • تغذیه و سلامت
    • پزشکی و درمان
    • زناشویی و همسرداری
    • آشپزی و دسر
    • روانشناسی
    • پیشگیری از ایدز
    • مبارزه با اعتیاد
  • سبک زندگی
    • مد روز
    • کاردستی
    • زیبایی و آرایش
    • خانه داری
    • دکوراسیون
  • فیلم
  • احکام
  • تبلیغات
    • درج آگهی در سایت
دوشنبه ۲۴ / ۰۵ / ۰۱
ضرب المثل و معما > ضرب و المثل و معما > ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله

ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله

تاریخ بروزرسانی : 2017-06-17
گردآوری : نیک صالحی
اشتراک گذاری :

ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله , در مورد اشخاصی به کار می‌رود که با طرفین دعوا زدوبند داشته باشند.

ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله

ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله , داستان ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله را در ادامه بخوانید:

مورد استفاده:

در مورد اشخاصی به کار می‌رود که با طرفین دعوا زدوبند داشته باشند. روزی روزگاری، در دوره‌ای که مردم برای تجارت و رفت و آمد بین شهرها و کشورها از حیواناتی مثل شتر استفاده می‌کردند. خطر غارت اموالشان توسط راهزنان زیاد بود. این گروهها در کمینگاه‌هایی در مسیر کاروانیان مخفی می‌شدند و در یک وقت مناسب بر سر راه کاروان‌های تجاری قرار می‌گرفتند و تمامی اموال آنها را غارت می‌کردند. اگر کاروانیان مقاومت می‌کردند و به دستورات آنها گوش نمی‌کردند ممکن بود حتی آنها را بکُشند غارتگران اموال دزدی شده را بین خود و همدستانشان تقسیم می‌کردند و پولی به دست می‌آوردند. یک روز کاروانی متشکل از چند تاجر از شهری به قصد تجارت حرکت کردند و با خود اجناسی که در شهرشان تولید شده بود می‌بردند تا در شهر دیگری بفروشند و اجناسی که لازم دارند از آن شهر بخرند و بیاورند آنها می‌خواستند با این خرید و فروش سود کنند. در میان این تجار، تاجر جوانی هم بود که برای اولین بار قصد سفر برای تجارت را داشت، او تا آن موقع غارتگران را که به کاروانیان حمله می‌کردند ندیده بود. ولی با حرف‌هایی که از همسفرانش شنیده بود به شدت از اینکه توسط غارتگران غافلگیر شود، اموالش به سرقت رود و حتی به خودش حمله شود می‌ترسید. ولی با همه شنیده‌هایش نمی‌توانست از سودی که با این خرید و فروش نصیبش می‌شد چشم بپوشاند چند روزی کاروان به آسودگی حرکت کرد. تا اینکه به جاده‌ای کوهستانی و پرپیچ و خم رسید. در جاده‌های کوهستانی به خاطر اینکه کمین‌گاه‌های بیشتری وجود داشت احتمال غافلگیر شدن توسط راهزنان بیشتر بود. با رسیدن به این مسیر ترس و دلشوره‌ی جوان تاجر هم بیشتر شد.

داستان ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله

غروب بود که به پایین جاده‌ی کوهستانی رسیدند. کاروانیان تصمیم گرفتند شب را آنجا استراحت کنند تا فردا صبح زود با انرژی و توان بیشتری از پیچ و خم آن عبور کنند. آنها بارهایشان را از اسب و حیوانات دیگر پایین آوردند تا حیوان هم استراحتی کند. چون احتمال حضور راهزنان در آن جاده زیاد بود، تجار تصمیم گرفتند کالاهای ارزشمندشان را پنهان کنند تا اگر نیمه شب در خواب مورد حمله‌ی غارتگران قرار گرفتند تمام اموالشان را از دست ندهند. با تاریک شدن هوا تجار شروع به پنهان کردن کالاهای ارزشمندشان در اطراف محل اقامتشان کردند. هرکس مشغول کار خودش بود و حواسش به دیگری نبود. تاجر جوان که خیلی می‌ترسید اموالش را ببرد فکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت به جای اینکه اموالش را پنهان کند، گشتی در کوهستان بزند و غارتگران را پیدا کند و با آنها صحبت کند. همین کار را هم کرد. به مخفی گاه آنها رفت و به رئیس آنها گفت آمده‌ام معامله‌ای با هم بکنیم. دزد گفت: گوش می‌کنم.

ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله

تاجر جوان گفت: ما یک کاروان تجاری هستیم که در پایین کوهپایه اطراق کردیم تا شب را در آنجا استراحت کنیم. دزد گفت: این را که خودم می‌دانم. از معامله‌ات بگو. جوان گفت: من می‌دانم که شما امشب یا فردا صبح به ما حمله می‌کنید. من جوان هستم و این اولین باری است که به قصد تجارت سفر می‌کنم همه‌ی دارایی‌ام را هم با خود آورده‌ام، اگر شما اجناس مرا بدزدید من شکست بزرگی می‌خورم. ولی همراهانم همه از تجار بزرگ شهر هستند آنها امشب از ترس حمله‌ی غافلگیرانه شما همه‌ی اموال و اجناس با ارزششان را پنهان کردند. من می‌روم جای اموال پنهان شده آنها را علامت می‌زنم شما نیمه شب به ما حمله کنید و آنها را بردارید. دزد گفت: خوب در ازاء این اطلاعات از ما چه می‌خواهی؟ تاجر جوان گفت: می خواهم اموال من را دست نزنید و اینکه من هم مثل یکی از افراد گروه شما از تقسیم اموال دزدیده شده یک سهم داشته باشم. راهزن گفت: صبر کن باید با دوستانم مشورت کنم. آنها گفتند: خوب، خیلی راحت بدون درگیری و خونریزی اموال این کاروان را غارت می‌کنیم و یک سهم هم به این تاجر جوان می‌دهیم. راهزن نتیجه‌ی مشورت با گروهش را به تاجر خبر داد و جوان با شادی رفت.

ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله

ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله

جوان به سراغ همراهانش رفت و جای تک تک اموالشان را پیدا کرد، حتی به برخی در پنهان کردن اموالشان کمک کرد ولی خودش خونسرد روکشی روی اموالش انداخت و کنار آنها خوابید. نیمه‌ی شب گذشته بود و نزدیک صبح بود که گروه راهزنان از فرصت استفاده کردند موقعی که کاروانیان خواب بودند به آنها نزدیک شدند و جاهایی که علامت گذاری شده بود گشتند اموال را برداشتند و بردند آنها تقریباً اموال همه‌ی تجار را بردند. تاجر جوان که بیدار شد همراهانش هنوز خواب بودند. سریع خود را به کمینگاه راهزنان رساند، سهم خود را گرفت و به سرعت پایین آمد و آنها را میان اموالش پنهان کرد. تجار دیگر کم کم بیدار شدند و خبردار شدند که دیشب غارتگران به آنها حمله کردند و اموال پنهان شده‌شان را برده‌اند. در نهایت کاروانیان به راه افتادند. در طول مسیر همه از بلایی که بر سر اموالشان آمده بود، ناله می‌کردند. تاجر جوان گفت: شما من را عصبانی می‌کنید همه‌اش ناله می‌کنید. من حوصله شما را ندارم من سریع‌تر می‌روم به شهر بعدی شما را در کاروانسرای شهر می‌بینم. تاجر جوان به سرعت خود را به شهر بعدی رساند و اموالی که سهمش از غارت راهزنان بود را به بازار برد و فروخت.

ضرب المثل شریک دزد و رفیق قافله

چند ساعت بعد کاروانیان به شهر رسیدند بعضی از تجار که قبلاً به آن شهر آمده بودند و در بازار شناخته شده بودند. آمدند تا سری به بازار بزنند و ببینند چه طوری می‌شود پولی به دست آورند که بتوانند به شهر خودشان بازگردند. یکی از این تجار وارد حجره‌ی یکی از دوستانش شد تا از او کمک بگیرد. همین طور که نشسته بود و از بلایی که بر سر او و همراهانش آمده بود تعریف می‌کرد. یک لحظه چشمش به پارچه‌ها و ظروف خودش که دیشب پنهان کرده بود و توسط غارتگران دزدیده شده بود افتاد. رو کرد به دوستش و گفت: این پارچه‌ها و ظروف را از کجا خریدی؟ مرد حجره دار گفت: جوانی غریبه امروز صبح آورد، قیمت خوبی پیشنهاد کرد من هم خریدم. تاجر که دیشب متوجه غیبت همراه جوانش شده بود و رفتار امروز جوان هم برایش عجیب بود. گفت: اگر دوباره او را ببینی می‌شناسی؟ حجره‌دار گفت: بله امروز صبح او را دیدم. تاجر به کاروانسرا بازگشت و ماجرا را برای تجار دیگر تعریف کرد. آنها تصمیم گرفتند همه با هم نزد قاضی شهر روند و از تاجر جوان به خاطر خیانتی که کرده شکایت کنند. قاضی دستور داد او را دستگیر کنند. سپس دادگاه او را محکوم به پرداخت غرامت به تک تک همراهانش کرد. تا تو باشی شریک دزد و رفیق قافله نشوی. جوان که چاره‌ای نداشت مجبور شد تمام اموال و اجناس خودش را بفروشد تا بتواند غرامت را پرداخت کند و از زندان رفتن نجات پیدا کند. راسخون

در ایام قرنطینه در منزل بی نهایت کارتون ببینین
گزارش شاهین صمد پور با خانمی که متاسفانه مورد آزار جنسی قرار گرفته (14+)
برچسب ها: ضرب المثل ضرب و المثل
اخبار مرتبط:
علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد ضرب المثل علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
هنوز دو قورت و نیمش باقی مانده ضرب المثل هنوز دو قورت و نیمش باقی مانده
آش نخورده و دهن سوخته آش نخورده و دهن سوخته
ما پوستین را ول کردیم ضرب المثل ما پوستین ول کردیم ، پوستین ما رو ول نمی کنه!
پیشنهادات ویژه
روف گاردن های رویایی
روف گاردن های رویایی
استخاره برای عقد و ازدواج
استخاره برای عقد و ازدواج
جراحی بواسیر ، سرپایی
جراحی بواسیر ، سرپایی
پشت بام های زیبا و شیک
پشت بام های زیبا و شیک
  • هم اکنون دیگران می خوانند
معمای نسبت مرد با زن
بازی آمیرزا جواب بازی آمیرزا و مراحل بازی آمیرزا
معمای شاه و وزیر معمای شاه و وزیر
معما های جالب فیلی چیستان و معما های فیلی بسیار جالب ، از بهترین مجموعه های معما
ضرب المثل های ایرانی با حرف د ضرب المثل های ایرانی که با حرف د شروع می شوند
کبوتر با کبوتر باز با باز داستان ضرب المثل کبوتر با کبوتر باز با باز
سرم را سَرسَری متراش ای استاد سَلمانی
نکته عکس با پیدا کردن نکته عکس، هوش خود را محک بزنید!
معمای جالب تصادف
دنبال نخود سیاه فرستادن ریشه ضرب المثل دنبال نخود سیاه فرستادن
ضرب المثل چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد
ضرب المثل های ایرانی با حرف ب ضرب المثل های ایرانی که با حرف ب شروع می شوند
تست هوش اشتباه تصویر کجاست تست هوش اشتباه تصویر کجاست
ضرب المثل های ایرانی با حرف ن ضرب المثل های ایرانی که با حرف ن شروع می شوند
۱۰ معمای ساده با پاسخ
معما بشقاب و آب و کبریت
مثلث‌های شکل تست هوش تمام مثلث‌های شکل را بشمارید
ضرب المثل های ایرانی با حرف ت ضرب المثل های ایرانی که با حرف ت شروع می شوند
چیستان و معما های فیلی چیستان و معما های فیلی بسیار جالب (ادامه)، از بهترین مجموعه های معما
ضرب المثل کسی از توپهای خالی شما نمی ترسد ضرب المثل کسی از توپهای خالی شما نمی ترسد
تست هوش جمع اعداد روی توپ ها تست هوش جمع اعداد روی توپ ها
ضرب المثل درویش داستان ضرب المثل اگر می دانستی درویش چقدر بی نانی و بی پارزی کشیده
معمای ملوانان معمای بسیار ساده ملوانان
معمای شباهت متفاوت دختران
هماهنگی چشم و مغز هماهنگی چشم و مغز شما با حل این تست مشخص می شود
ضرب المثل گفتم آدم نمی‌شوی نگفتم شاه نمی‌شوی ضرب المثل گفتم آدم نمی‌شوی نگفتم شاه نمی‌شوی
دعوا سر لحاف ملا بود ضرب المثل دعوا سر لحاف ملا بود
ضرب المثل های ایرانی با حرف ی ضرب المثل های ایرانی که با حرف ی شروع می شوند
گربه رو پیدا کن تست هوش : اگه تونستی گربه را پیدا کنی؟
تست هوش تعداد چهره ها با پیدا کردن چهره ها، تیزبینی خود را محک بزنید؟+ عکس
فال و طالع بینی
فال روزانه
فال حافظ
استخاره با قرآن
فال شیخ بهایی
فال چوب
فال روز تولد
فال کارت
فال قهوه
مروری بر گذشته
تفاوت ها را بیابید تست هوش تصویری: تفاوت ها را بیابید
تست هوش جالب تست هوش: عبور از مسیرهای مربعی!
معمای ملوانان معمای بسیار ساده ملوانان
معمای کرم دایره المعارف معمای کرم دایره‌المعارف ، پاسخ هزاران نفر به این معما اشتباه بوده!!!
logo-samandehi
  • خانه
  • تبلیغات در سایت
  • ویدئو و موزیک
  • تماس با ما
  • تعبیر خواب
  • آر اس اس

©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر

Copyright (c) 2003-2022 Niksalehi.com All Rights Reserved
دکتر طاهریاستخدامویدئودامنه