ضرب المثل بشنو و باور نکن در جاهایی کاربد دارد که فردی حرف بیهوده می زند به طرف میگویند حرف اش را بشنو ولی باور نکن چون دروغ میگوید
گاهی اوقات لازم است ما حرفی را غیر مستقیم به کسی بزنیم تا متوجه شود و او را ملتفت کنیم در این حال می توان
از ضرب المثل ها استفاده کرد ضرب و المثل های گوناگون و زیبایی در ادبیات ما ایرانی ها وجود دارد و بسیار کاربردی است
مثلا یک فردی که در جمعی حرف دروغ و لاف زیاد می زند و نمیشود حرف هایش را باور کرد در این حال از این مثال
استفاده میکنند می گویند بشنو و باور نکن ،که این ضرب المثل داستان جالبی نیز دارد که در ادامه ماجرای شیرین
این ضرب المثل را در نیک صالحی بخوانید
معنی ضرب المثل بشنو و باور نکن
از آنجا که مرد خسیس بود ، چند باربر را صدا کرد ولی سر قیمت با آنها به توافق نرسید.
چشمش به مرد جوانی افتاد ، به او گفت اگر این صندوق را برایم به خانه ببری ، سه
نصیحت به تو خواهم کرد که در زندگی بدردت خواهد خورد.
باربر جوان که تازه به شهر آمده بود ، سخنان مرد خسیس را قبول کرد. باربر صندوق را بر
روی دوشش گذاشت و به طرف منزل مرد راه افتاد.
کمی که راه رفتند، باربر گفت : بهتر است در بین راه یکی یکی سخنانت را بگوئی.
مرد خسیس کمی فکر کرد. نزدیک ظهر بود و او خیلی گرسنه بود . به باربر گفت : اول
آنکه سیری بهتر از گرسنگی است و اگر کسی به تو گفت گرسنگی بهتر از سیری است ، بشنو و باور مکن.
باربر از شنیدن این سخن ناراحت شد زیرا هر بچه ای این مطلب را می دانست . ولی
فکر کرد شاید بقیه نصیحتها بهتر از این باشد.
همینطور به راه ادامه دادند تا اینکه بیشتر از نصف راه را سپری کردند . باربر پرسید: خوب نصیحت دومت چه است؟
مرد که چیزی به ذهنش نمی رسید پیش خود فکر کرد کاش چهارپایی داشتم و بدون دردسر بارم را
به منزل می بردم . یکباره چیزی به ذهنش رسید و گفت : بله پسرم نصیحت دوم این است ،
اگر گفتند پیاده رفتن از سواره رفتن بهتر است ، بشنو و باور مکن.
باربر خیلی ناراحت شد و فکر کرد ، نکند این مرد مرا سر کار گذاشته ولی باز هم چیزی نگفت.
دیگر نزدیک منزل رسیده بودند که باربر گفت: خوب نصیحت سومت را بگو، امیدوارم این یکی بهتر از
بقیه باشد. مرد از اینکه بارهایش را مجانی به خانه رسانده بود خوشحال بود و به مرد گفت : اگر
کسی گفت باربری بهتر از تو وجود دارد ، بشنو و باور مکن
مرد باربر خیلی عصبانی شد و فکر کرد باید این مرد را ادب کند بنابراین هنگامی که می خواست
صندوق را روی زمین بگذارد آنرا ول کرد و صندوق با شدت به زمین خورد ،
بعد رو کرد به مرد خسیس و گفت اگر کسی گفت که شیشه های
این صندوق سالم است ، بشنو و باور مکن از آن پس، وقتی کسی حرف بیهوده
می زند تا دیگران را فریب دهد یا سرشان را گرم کند ، گفته
میشود که بشنو و باور نکن.
کودکان