معماها دنیای عجیبی هستند دنیایی که به دنبال جوابی بسیار مبهم باید به پیش پا افتاده ترین کلمات معماهم دقت کنیم تا بتوانیم بهترین پاسخ را برای آن پیدا کنیم
معماها دنیای بسیار مبهمی هستند دنیایی که پر است از علامت سوال های مختلف که باید
بر اساس معمای پاسبان به راه حل و پاسخ درستی دست یافت معمای بسیار جالب پاسبان
که بر اساس کلمات و گفتار ساخته شده و با کمترین دقتی می توان به بهترین نتیجه برای این
معما دست یافت این معما با اندکی هوش و ذکاوت قابل حل است و می توان بر اساس داشته
های ذهنی به بهترین پاسخ برای آن دست یافت . بررسی معمای پاسبان را در نیک صالحی بخوانید.
بررسی معمای پاسبان
معمای جالب پاسبان
پاسبانی از کنار خانه ای می گذشت. صدای جیغ و داد و فریادی را شنید. بی اختیار بسوی آن خانه
رفت و در را گشود. درهمین حال شنید که یکی فریاد می کِشَد: علی مرا مکش. پاسبان سراسیمه
وارد خانه شدو یکراست به سوی اتاقی که از آن سروصدا شنیده می شد رفت. دید جسد خون الودی
روی زمین افتاده و پنج نفر دور آن جمع شده اند.
با اینکه آلت قتاله ای در دست هیچیک از آنان نبود و نام آنان نیز روی لباسشان نوشته نشده بود وپاسبان
هم هیچیک از آن پنج نفر را نمی شناخت، معذلک از میان آنان، قاتل را بزودی شناخت او را دستگیر
کرده با خود به کلانتری برد.
پاسخ دهید پاسبان روی چه قرائنی قاتل را شناخت؟
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
↓↓↓↓
جواب معما:
چون مقتول فریاد کشید: «علی مرا مکش» پاسبان حدس زد که قاتل باید مرد باشد، و وقتی وارد
اتاق شد، دید پنج نفر دور جسد حلقه زده اند که چهار نفرشان زن و یکی از آنها مرد است. لذا
برای او یقین حاصل شد که قاتل باید همان یک نفر مرد باشد
تکفال