بایگانی‌ها داستان طنز - داستان

داستان طنز

داستان طنز عاقبت زن نق نقو!

داستان طنز عاقبت زن نق نقو!

عاقبت زن نق نقو تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش، در مزرعه...

داستان کوتاه طنز: هنر نزد ایرانیان است و بس

داستان کوتاه طنز: هنر نزد ایرانیان است و بس

هنر نزد ایرانیان است و بس ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯿﺎﺩ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﭘﯿﺶ ﭘﺴﺮﺵ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ...

داستان طنز:مهلت خدا برای زندگی

داستان طنز:مهلت خدا برای زندگی

مهلت خدا برای زندگی یک خانم ۴۵ ساله که یک حملهء قلبی داشت و در بیمارستان...

داستان طنز:رستوران مبتکر

داستان طنز:رستوران مبتکر

یکی از غذاخوری های بین راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود: شما...

داستان طنز:کجا هستید؟

داستان طنز:کجا هستید؟

آورده اند روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت و گویی به شرح زیر صورت...

داستان جالب:تلفن های شبانه!

داستان جالب:تلفن های شبانه!

از لحظه ای که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری...

طنز: یک زن و شوهر را چگونه بشناسیم؟!

طنز: یک زن و شوهر را چگونه بشناسیم؟!

زن و مرد از راهی می رفتند، ماموران آنها را دیدند وآنها را خواستند! پرسیدند شما...

طنز: تفاوت مادر قدیم و مادر جدید!!

طنز: تفاوت مادر قدیم و مادر جدید!!

مادر قدیم! گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهان گرفتن آموختشبها بر گاهواره ی من...

طنز:معانی کلمات رایج مورد استفاده خانم ها!

طنز:معانی کلمات رایج مورد استفاده خانم ها!

۱٫خبٌ : این کلمه‏ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه‏ هایی استفاده می‏کنند که...

داستان طنز:درد دل یه مرد متاهل!

داستان طنز:درد دل یه مرد متاهل!

آقا ما یه بار مغز پروانه خوردیم رفتیم زن گرفتیم، ینی شیرین ترین و فرحبخشترین لحظات...

داستان جالب: هیس های مادربزرگم!

داستان جالب: هیس های مادربزرگم!

مادر بزرگ در حالی که با دهان بی دندان، آب نبات قیچی را می مکید ادامه...

یک تلنگر با داستان کوتاه زن جماعت!

یک تلنگر با داستان کوتاه زن جماعت!

_ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﻣﺪﺍﻡ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺭﻭﯾﻢ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ، ﺩﺳﺘﺶﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯽ...

داستان طنز آموزنده: کلاغ و فیل!

داستان طنز آموزنده: کلاغ و فیل!

یه کلاغ و یه فیل سوار هواپیما بودن، کلاغه سفارش چایی میده.چایی رو که میارن یه...

طنز:هوای دونفره در بالاشهر تهران!

طنز:هوای دونفره در بالاشهر تهران!

مجری تلویزیون با آب‌وتاب می‌گفت که در فرمانیه تهران هواپیمای دونفره می‌فروشند.البته فروش این چیزها در...

حکایت طنز:روستایی فقیر و ملا!

حکایت طنز:روستایی فقیر و ملا!

روستایی فقیری که از تنگدستی و سختی معیشت جانش به لب رسیده بود، نزد ملا ده...

طنز: تفاهم جالب زن و شوهری!!

طنز: تفاهم جالب زن و شوهری!!

حاج آقا(قاضی): خودتونو کامل معرفی کنید… – شوهر : کاظم! برو بچ بهم میگن کاظم لب...

طنز:مـــوضــوع انـشــاء:خارجی ها!

طنز:مـــوضــوع انـشــاء:خارجی ها!

پدرم همیشه می‌گوید “این خارجی‌ها که الکی خارجی نشده‌اند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج...

داستان جالب یک زوج خوشبخت و موفق!

داستان جالب یک زوج خوشبخت و موفق!

یک روز از یک زوج موفق سوال کردم: دلیل موفقیت شما در چیست؟ چرا هیچ وقت...

داستان طنز: معضلات پیری!

داستان طنز: معضلات پیری!

دو تا پیرمرد با هم قدم می زدن و ۲۰ قدم جلوتر همسرهاشون کنار هم به...

داستان خنده دار سفر یک انگلیسی به هندوستان!

داستان خنده دار سفر یک انگلیسی به هندوستان!

در آن دورانی که کسی نمی‌توانست به وجود توالت عمومی اطمینان داشته باشد، خانمی انگلیسی سفری...

طنز: پیرمرد زیرک و پسربچه ها!

طنز: پیرمرد زیرک و پسربچه ها!

یک پیرمرد بازنشسته خانه ی جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید.یکی دو هفته ی اول همه...

داستان طنز:آن را که گفتی اسمش را نبر و بردار بیار!

داستان طنز:آن را که گفتی اسمش را نبر و بردار بیار!

می‌گویند در مزرعه ‌ای به نام زیر پل که در ده کیلومتری شمال قلعه «سه» واقع...

عجیجم بیا فارسی را پاس بداریم!

عجیجم بیا فارسی را پاس بداریم!

البته که این فارسی است اما اگر به همین منوال که الان من و شما با...

طنز؛ عواقب گریه کردن در توالت های ایرانی!

طنز؛ عواقب گریه کردن در توالت های ایرانی!

چندتا موقعیت در فیلم های خارجی هست که هیچ وقت ما ایرانی ها نمی توانیم آنها...

داستان طنز:لازمه داشتن ساعت مچی…!

داستان طنز:لازمه داشتن ساعت مچی…!

مرد جوون : ببخشین آقا ،می تونم بپرسم ساعت چنده ؟ پیرمرد : معلومه که نه...

اگر هنوز ازدواج نکردم تقصیر…!!

اگر هنوز ازدواج نکردم تقصیر…!!

اگر هنوز ازدواج نکردم تقصیر… تقصیر ساعت کاری ام است که صبح خروسخوان می روم و...

تفاوت زن قدیم ایرانی با زن جدید ایرانی!

تفاوت زن قدیم ایرانی با زن جدید ایرانی!

صبح ساعت ۵ زن قدیم : به آهستگی از خواب بیدار می‌شود.نماز میخواند و سپس به...

ماجرای من و تخمه و تلویزیون!

ماجرای من و تخمه و تلویزیون!

چندسال پیش یکروز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم، فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم.ناگهان...

مامان تو زنی یا مرد؟!

مامان تو زنی یا مرد؟!

من مشغول تماشای سریال ، دخترم بدو بدو اومد و پرسید.دخترم : مامان تو زنی یا...

داستان بامزه مربی و چکمه کودک!

داستان بامزه مربی و چکمه کودک!

خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های ۴ ساله کار میکرد میخواست چکمه های یه...