
بعضی ها هنگام احسان و نیکوکاری هم دست از تعصب و تقید برنمی دارند و از کیش و آیین و سایر معتقدات مذهبی سائل مستمند پرسش می کنند به قسمی که آن بیچاره به جان می آید تا پشیزی در کف دستش گذارند در حالی که نوع پروری و بشر دوستی از آن نوع احساسات […]
بعضی ها هنگام احسان و نیکوکاری هم دست از تعصب و تقید برنمی دارند و از کیش و آیین و
سایر معتقدات مذهبی سائل مستمند پرسش می کنند
به قسمی که آن بیچاره به جان می آید تا پشیزی در
کف دستش گذارند در حالی که نوع پروری و بشر دوستی از آن نوع احساسات و عواطف عالیه است
که
ایمان و بی ایمانی را در حریم حرمتش راهی نیست به راه خود ادامه می دهد و هر افتاده ای
را که بر سر راه بیند دستگیری می کند
احسان و نیکوکاری با دین و مسلک تلازمی ندارد و بیچاره
در هر لباس بیچاره است و گرسنه به هر شکلی قابل ترحم می باشد
وقتی که آدمی را قادر حکیم
علی الاطلاق به جان مضایقت نفرمود افراد متمکن و مستطیع مجاز نیستند به نان دریغ ورزند
اگر چنین موردی احیاناً
پیش آید جواب این زمره از مردم را با استفاده از عبارت مثلی بالا می دهند و می گویند :
نانش بده ، ایمانش مپرس
داستانک