
یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه کشاورز دامپزشک میاره.دامپزشک میگه: اگه تا ۳ روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه: بلند شو بلند شو گاو هیچ حرکتی نمیکنه… روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه: بلند شو […]
یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه
کشاورز دامپزشک میاره.
دامپزشک میگه: اگه تا ۳ روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید
گوسفند اینو میشنوه و میره پیش
گاو میگه: بلند شو بلند شو
گاو هیچ حرکتی نمیکنه…
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو
میگه: بلند شو بلند شو رو پات بایست
باز گاو هر کاری میکنه نمیتونه وایسته رو پاش
روز سوم دوباره
گوسفند میره میگه: سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی
گاو با هزار زور پا میشه…
صبح روز بعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده
از
خوشحالی بر میگرده میگه: گاو رو پاش وایساده! جشن میگیریم … گوسفند رو قربونی کنید…
نتیجه اخلاقی: خودتونو نخود هر
آشی نکنید !
شکرستان