نیک صالحی | پرتال اطلاع رسانی ، سرگرمی ، سینما و …
  • نیک صالحی
    • تماس با ما
  • فال
    • انواع فال و طالع بینی
    • فال روزانه
    • فال روز تولد
    • فال حافظ
    • فال کارت
  • خبر
    • اخبار ایران و جهان
    • اخبار اختصاصی
    • اخبار علمی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار حوادث
    • موبایل و کامپیوتر
  • سینما
    • فرهنگ و هنر
    • استوری چهره ها
    • فرهنگ و سینما
  • سرگرمی
    • چه خبر از کجا ؟
    • اس ام اس مناسبتی
    • کاریکاتور
    • مطالب گوناگون
    • سوژه های خنده دار
    • معما ، ضرب المثل،چیستان
    • گزارش تصویری
    • داستان های کوتاه
    • خودرو
  • گردشگری
  • سلامت
    • شاخص توده بدنی
    • تغذیه و سلامت
    • پزشکی و درمان
    • زناشویی و همسرداری
    • آشپزی و دسر
    • روانشناسی
    • پیشگیری از ایدز
    • مبارزه با اعتیاد
  • سبک زندگی
    • مد روز
    • کاردستی
    • زیبایی و آرایش
    • خانه داری
    • دکوراسیون
  • فیلم
  • احکام
  • تبلیغات
    • درج آگهی در سایت
پنج شنبه ۲۰ / ۰۵ / ۰۱
داستان > داستان کوتاه > داستان گل آفتابگردان

داستان گل آفتابگردان

تاریخ بروزرسانی : 2017-03-25
گردآوری : نیک صالحی
اشتراک گذاری :

گل آفتاب گردان رو به نور می چرخد و آدمی رو به خدا . ما همه‌ آفتابگردانیم.

داستان گل آفتابگردان

داستان گل آفتابگردان ,گل آفتاب گردان رو به نور می چرخد و آدمی رو به خدا .
ما همه‌ آفتابگردانیم.اگر آفتابگردان‌ به‌ خاک‌ خیره‌ شود و به‌ تیرگی،دیگر آفتابگردان‌ نیست.آفتابگردان‌ کاشف‌ معدن‌ صبح‌ است‌ و با سیاهی‌
نسبت‌ ندارد.اینها را گل‌ آفتابگردان‌ به‌ من‌ گفت‌ و من‌ تماشایش‌ می‌کردم‌ که‌ خورشید کوچکی‌ بود در زمین‌
و هر گلبرگش‌ شعله‌ای‌ بود و دایره‌ای‌ داغ‌ در دلش‌ می‌سوخت.آفتابگردان‌ به‌ من‌ گفت: وقتی‌ دهقان‌ بذر آفتابگردان‌ را می‌کارد،
مطمئن‌ است‌ که‌ او خورشید را پیدا خواهد کرد.آفتابگردان‌ هیچ‌ وقت‌ چیزی‌ را با خورشید اشتباه‌ نمی‌گیرد؛ اما انسان‌ همه‌
چیز را با خدا اشتباه‌ می‌گیرد.آفتابگردان‌ راهش‌ را بلد است‌ و کارش‌ را می‌داند.او جز دوست‌ داشتن‌ آفتاب‌ و فهمیدن‌
خورشید، کاری‌ ندارد.او همه‌ زندگی‌اش‌ را وقف‌ نور می‌کند، در نور به‌ دنیا می‌آید و در نور می‌میرد.نور می‌خورد و
نور می‌زاید.

داستان گل آفتابگردان

داستان گل آفتابگردان

دلخوشی‌ آفتابگردان‌ تنها آفتاب‌ است.آفتابگردان‌ با آفتاب‌ آمیخته‌ است‌ و انسان‌ با خدا.بدون‌ آفتاب، آفتابگردان‌ می‌میرد؛ بدون‌ خدا،
انسان.آفتابگردان‌ گفت: روزی‌ که‌ آفتابگردان‌ به‌ آفتاب‌ بپیوندد، دیگر آفتابگردانی‌ نخواهد ماند و روزی‌ که‌ تو به‌ خدا برسی، دیگر
«تویی» نمی‌ماند.

داستان عاشقانه گل آفتابگردان عاشق

و گفت‌ من‌ فاصله‌هایم‌ را با نور پر می‌کنم، تو فاصله‌ها را چگونه‌ پُر می‌کنی؟ آفتابگردان‌ این‌ را گفت‌ و
خاموش‌ شد.گفت‌وگوی‌ من‌ و آفتابگردان‌ ناتمام‌ ماند.زیرا که‌ او در آفتاب‌ غرق‌ شده‌ بود.جلو رفتم‌ بوییدمش، بوی‌ خورشید می‌داد.تب‌ داشت‌
و عاشق‌ بود.خداحافظی‌ کردم، داشتم‌ می‌رفتم‌ که‌ نسیمی‌ رد شد و گفت: نام‌ آفتابگردان‌ همه‌ را به‌ یاد آفتاب‌ می‌اندازد،
نام‌ انسان‌ آیا کسی‌ را به‌ یاد خدا خواهد انداخت؟ آن‌ وقت‌ بود که‌ شرمنده‌ از خدا رو
به‌ آفتاب‌ گریستم

این بازی خیلی خوبه حتما ببینید و انجام بدید
در ایام قرنطینه در منزل بی نهایت کارتون ببینین
برچسب ها: داستان داستان کوتاه
اخبار مرتبط:
داستان چوپان و مار داستان آموزنده چوپان و مار
داستان فامیل خدا داستان خواندنی فامیل خدا
داستان عابد و شیطان داستان آموزنده عابد و شیطان
داستان میخانه داستان مفهومی میخانه و مسیحیان
پیشنهادات ویژه
روف گاردن های رویایی
روف گاردن های رویایی
استخاره برای عقد و ازدواج
استخاره برای عقد و ازدواج
پشت بام های زیبا و شیک
پشت بام های زیبا و شیک
جراحی بواسیر ، سرپایی
جراحی بواسیر ، سرپایی
  • هم اکنون دیگران می خوانند
فال و طالع بینی
فال روزانه
فال حافظ
استخاره با قرآن
فال شیخ بهایی
فال چوب
فال روز تولد
فال کارت
فال قهوه
مروری بر گذشته
نویسنده معاصر ۴ نفر از بهترین نویسندگان کتاب رمان که با دنبال کردن آثار آنها درس زندگی خواهید گرفت
نویسنده برتر ایرانی ۶+۱ نویسنده برتر ایرانی که باید آثارشان را خواند
رمان طنز زندگی ، یک رمان طنز است!
کتاب ایرانی برتر معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان
logo-samandehi
  • خانه
  • تبلیغات در سایت
  • ویدئو و موزیک
  • تماس با ما
  • تعبیر خواب
  • آر اس اس

©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر

Copyright (c) 2003-2022 Niksalehi.com All Rights Reserved
دکتر طاهریاستخدامویدئودامنه