نیک صالحی | پرتال اطلاع رسانی ، سرگرمی ، سینما و …
  • صفحه اصلی
  • تماس با ما
  • احکام
  • فیلم
  • فال
    • انواع فال و طالع بینی
    • فال روزانه
    • فال روز تولد
    • فال حافظ
    • فال کارت
  • خبر
    • اخبار ایران و جهان
    • اخبار اختصاصی
    • اخبار علمی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار حوادث
    • موبایل و کامپیوتر
  • سینما
    • فرهنگ و هنر
    • استوری چهره ها
    • فرهنگ و سینما
  • سرگرمی
    • چه خبر از کجا ؟
    • اس ام اس مناسبتی
    • کاریکاتور
    • مطالب گوناگون
    • سوژه های خنده دار
    • معما ، ضرب المثل،چیستان
    • گزارش تصویری
    • داستان های کوتاه
    • خودرو
  • گردشگری
  • سلامت
    • شاخص توده بدنی
    • تغذیه و سلامت
    • پزشکی و درمان
    • زناشویی و همسرداری
    • آشپزی و دسر
    • روانشناسی
    • پیشگیری از ایدز
    • مبارزه با اعتیاد
  • سبک زندگی
    • مد روز
    • کاردستی
    • زیبایی و آرایش
    • خانه داری
    • دکوراسیون
  • تبلیغات
    • درج آگهی در سایت
جمعه, ۱۲ خرداد , ۱۴۰۲
درخواست تبلیغات
یادگیری، همیشه، همه جا با فرادرس
داستان > داستان کوتاه > داستان قلب کوچک

داستان قلب کوچک

تاریخ بروزرسانی : 2017-02-11
گردآوری : نیک صالحی
اشتراک گذاری :

مادربزرگم می‌گوید: قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، ‌مثل گلدان خالی زشت است و آدم را اذیت می‌کند..

داستان قلب کوچک

داستان قلب کوچک ,مادربزرگم می‌گوید: قلب آدم نباید خالی بماند.اگر خالی بماند، ‌مثل گلدان خالی زشت است و آدم را
اذیت می‌کند.من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو؛ خیلی خیلی کوچولو.مادربزرگم می‌گوید: قلب آدم نباید خالی بماند.اگر خالی بماند، ‌مثل گلدان
خالی زشت است و آدم را اذیت می‌کند.برای همین هم، مدتی ست دارم فکر می‌کنم این قلب کوچولو را به
چه کسی باید بدهم؛ یعنی، راستش، چطور بگویم؟ ‌دلم می‌خواهد تمام این قلب کوچولو را مثل یک خانه قشنگ کوچولو،
به کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم…
یا…
نمی‌دانم…
کسی که خیلی خوب است، کسی که واقعا حقش است توی قلب خیلی کوچولو و تمیز من خانه داشته باشد.خب
راست می‌گویم دیگر.
نه؟ پدرم می‌گوید:‌ قلب، مهمان خانه نیست که آدم‌ها بیایند، دو سه ساعت یا دو سه روز توی
آن بمانند و بعد بروند.قلب، لانه‌ی گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود و در پاییز باد آن را با
خودش ببرد…
قلب، راستش نمی‌دانم چیست، اما این را می‌دانم که فقط جای آدم‌های خیلی خیلی خوب است.برای همیشه…
خب…
بعد از مدت‌ها که فکر کردم، تصمیم گرفتم قلبم را بدهم به مادرم، تمام قلبم را تمام تمامش را بدهم
به مادرم، و این کار را هم کردم اما…
اما وقتی به قلبم نگاه کردم، دیدم، با این که مادر خوبم توی قلبم جا گرفته، خیلی هم راحت است،
باز هم نصف قلبم خالی مانده…

داستان قلب کوچک

خب معلوم است.من از اول هم باید عقلم می‌رسید و قلبم را به هر دوتاشان می‌دادم؛ به پدرم و مادرم.پس،
همین کار را کردم.بعدش می‌دانید چطور شد؟ بله، درست است.نگاه کردم و دیدم که بازهم، توی قلبم، مقداری جای خالی
مانده…
فورا تصمیم گرفتم آن گوشه‌ خالی قلبم را بدهم به چند نفر؛ چند نفر که خیلی دوستشان داشتم؛ و این
کار را هم کردم: برادر بزرگم، خواهر کوچکم، پدر بزرگم، مادر بزرگم، یک دایی مهربان و یک عموی خوش اخلاقم
را هم توی قلبم جا دادم…
فکر کردم حالا دیگر توی قلبم حسابی شلوغ شده…
این همه آدم، توی قلب به این کوچکی، مگر می‌شود؟

داستان قلب کوچک

داستان قلب کوچک

اما وقتی نگاه کردم،‌خدا جان! می‌دانید چی دیدم؟
دیدم که همه این آدم‌ها، درست توی نصف قلبم جا گرفته‌اند؛ درست نصف! با اینکه خیلی راحت هم ولو شده
بودند و می‌گفتند و می‌خندیدند.و هیچ گله‌یی هم از تنگی جا نداشتند…
من وقتی دیدم همه‌ی آدم‌های خوب را دارم توی قلبم جا می‌دهم، سعی کردم این عموی پدرم را هم ببرم
توی قلبم و یک گوشه بهش جا بدهم…
اما…
جا نگرفت…
هرچی کردم جا نگرفت…
دلم هم سوخت…
اما چکار کنم؟ جا نگرفت دیگر.تقصیر من که نیست حتما تقصیر خودش است.یعنی، راستش، هر وقت که خودش هم، با
زحمت و فشار، جا می‌گرفت، صندوق بزرگ پول‌ هایش بیرون می‌ماند و او، دَوان دَوان از قلبم می‌آمد
بیرون تا صندوق را بردارد…
عصرایران

این بازی خیلی خوبه حتما ببینید و انجام بدید
در ایام قرنطینه در منزل بی نهایت کارتون ببینین
برچسب ها: داستان
اخبار مرتبط:
درس زندگی داستان کوتاه و آموزنده درس زندگی
لباس نظامی داستان جالب و خواندنی لباس نظامی
حضرت داود و زن نیازمند حکایت خواندنی حضرت داود و زن نیازمند
آخرین اتوبوس داستان جالب آخرین اتوبوس
پیشنهادات ویژه
  • هم اکنون دیگران می خوانند
فال و طالع بینی
فال روزانه
فال حافظ
استخاره با قرآن
فال شیخ بهایی
فال چوب
فال روز تولد
فال کارت
فال قهوه
یادگیری، همیشه، همه جا با فرادرس
مروری بر گذشته
نویسنده معاصر ۴ نفر از بهترین نویسندگان کتاب رمان که با دنبال کردن آثار آنها درس زندگی خواهید گرفت
نویسنده برتر ایرانی ۶+۱ نویسنده برتر ایرانی که باید آثارشان را خواند
رمان طنز زندگی ، یک رمان طنز است!
کتاب ایرانی برتر معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان
logo-samandehi
  • خانه
  • تبلیغات در سایت
  • ویدئو و موزیک
  • تماس با ما
  • تعبیر خواب
  • آر اس اس

©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر

Copyright (c) 2003-2023 Niksalehi.com All Rights Reserved
دامنهاستخدامویدئو