نیک صالحی | پرتال اطلاع رسانی ، سرگرمی ، سینما و …
  • نیک صالحی
    • تماس با ما
  • فال
    • انواع فال و طالع بینی
    • فال روزانه
    • فال روز تولد
    • فال حافظ
    • فال کارت
  • خبر
    • اخبار ایران و جهان
    • اخبار اختصاصی
    • اخبار علمی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار حوادث
    • موبایل و کامپیوتر
  • سینما
    • فرهنگ و هنر
    • استوری چهره ها
    • فرهنگ و سینما
  • سرگرمی
    • چه خبر از کجا ؟
    • اس ام اس مناسبتی
    • کاریکاتور
    • مطالب گوناگون
    • سوژه های خنده دار
    • معما ، ضرب المثل،چیستان
    • گزارش تصویری
    • داستان های کوتاه
    • خودرو
  • گردشگری
  • سلامت
    • شاخص توده بدنی
    • تغذیه و سلامت
    • پزشکی و درمان
    • زناشویی و همسرداری
    • آشپزی و دسر
    • روانشناسی
    • پیشگیری از ایدز
    • مبارزه با اعتیاد
  • سبک زندگی
    • مد روز
    • کاردستی
    • زیبایی و آرایش
    • خانه داری
    • دکوراسیون
  • فیلم
  • احکام
  • تبلیغات
    • درج آگهی در سایت
جمعه ۰۴ / ۰۱ / ۰۲
یادگیری، همیشه، همه جا با فرادرس
داستان > داستان کوتاه > داستان طنز شنوایی همسر!

داستان طنز شنوایی همسر!

تاریخ بروزرسانی : 2014-07-11
گردآوری : نیک صالحی
اشتراک گذاری :

مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است. به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد.ولی نمیدانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد.به این خاطر نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت. دکتر گفت:برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که […]

مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است.

به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد.ولی نمیدانست این موضوع را چگونه با او در

میان بگذارد.به این خاطر
نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت.

دکتر گفت:برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان شنوایی همسرت چقدر است ، آزمایش

ساده ای وجود دارد.این
کار را انجام بده و جوابش را به من بگو./….

ابتدا در فاصله ی ۴ متری او بایست و با صدای معمولی ، مطلبی را به او بگو.اگر نشنید، همین

کار را در فاصله ی ۳ متری تکرار کن.بعد در ۲ متری و به همین ترتیب تا هنگامی که جواب

بدهد..

آن شب همسر ان مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه ی شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته

بود.
مرد به خودش گفت:الان فاصله ی ما حدود ۴ متر است.بگذار امتحان کنم.

سپس با صدای معمولی از همسرش پرسید:

عزیزم شام چی داریم؟؟؟؟؟؟

جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به
جلوتر به سمت اشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره

پرسید و بازهم جوابی نشنید.بازهم به جلوتر رفت و به
درب اشپزخانه رسید.سوالش را تکرار

کرد و بازهم جوابی نشنید.این بار جلوتر رفت و درست پشت سر همسرش گفت

عزیزم
شام چی داریم؟؟؟

و هسرش گفت:

مگه کری ؟؟؟!! برای چهارمین بار میگم :

خوراک مرغ!

داستانک

گزارش شاهین صمد پور با خانمی که متاسفانه مورد آزار جنسی قرار گرفته (14+)
این بازی خیلی خوبه حتما ببینید و انجام بدید
برچسب ها: داستان طنز داستان کوتاه
اخبار مرتبط:
داستان چوپان و مار داستان آموزنده چوپان و مار
داستان فامیل خدا داستان خواندنی فامیل خدا
داستان عابد و شیطان داستان آموزنده عابد و شیطان
داستان میخانه داستان مفهومی میخانه و مسیحیان
پیشنهادات ویژه
  • هم اکنون دیگران می خوانند
فال و طالع بینی
فال روزانه
فال حافظ
استخاره با قرآن
فال شیخ بهایی
فال چوب
فال روز تولد
فال کارت
فال قهوه
یادگیری، همیشه، همه جا با فرادرس
مروری بر گذشته
نویسنده معاصر ۴ نفر از بهترین نویسندگان کتاب رمان که با دنبال کردن آثار آنها درس زندگی خواهید گرفت
نویسنده برتر ایرانی ۶+۱ نویسنده برتر ایرانی که باید آثارشان را خواند
رمان طنز زندگی ، یک رمان طنز است!
کتاب ایرانی برتر معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان
logo-samandehi
  • خانه
  • تبلیغات در سایت
  • ویدئو و موزیک
  • تماس با ما
  • تعبیر خواب
  • آر اس اس

©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر

Copyright (c) 2003-2023 Niksalehi.com All Rights Reserved
آرون گروپدامنهاستخدامویدئو