نیک صالحی | پرتال اطلاع رسانی ، سرگرمی ، سینما و …
  • نیک صالحی
    • تماس با ما
  • فال
    • انواع فال و طالع بینی
    • فال روزانه
    • فال روز تولد
    • فال حافظ
    • فال کارت
  • خبر
    • اخبار ایران و جهان
    • اخبار اختصاصی
    • اخبار علمی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار حوادث
    • موبایل و کامپیوتر
  • سینما
    • فرهنگ و هنر
    • استوری چهره ها
    • فرهنگ و سینما
  • سرگرمی
    • چه خبر از کجا ؟
    • اس ام اس مناسبتی
    • کاریکاتور
    • مطالب گوناگون
    • سوژه های خنده دار
    • معما ، ضرب المثل،چیستان
    • گزارش تصویری
    • داستان های کوتاه
    • خودرو
  • گردشگری
  • سلامت
    • شاخص توده بدنی
    • تغذیه و سلامت
    • پزشکی و درمان
    • زناشویی و همسرداری
    • آشپزی و دسر
    • روانشناسی
    • پیشگیری از ایدز
    • مبارزه با اعتیاد
  • سبک زندگی
    • مد روز
    • کاردستی
    • زیبایی و آرایش
    • خانه داری
    • دکوراسیون
  • فیلم
  • احکام
  • تبلیغات
    • درج آگهی در سایت
دوشنبه ۱۷ / ۰۵ / ۰۱
داستان > داستان کوتاه > داستان دوست خوب، ثروتی ماناتر از پول, خوندنی و آموزنده و کوتاه

داستان دوست خوب، ثروتی ماناتر از پول, خوندنی و آموزنده و کوتاه

تاریخ بروزرسانی : 2016-12-22
گردآوری : نیک صالحی
اشتراک گذاری :

در زمان های دور مرد ثروتمندی زندگی می کرد که ثروتش را از راه تجارت و بازرگانی در طی سال ها اندوخته بود. ثروتش به ده هزار هزار سکۀ طلا رسیده بود..

دوست خوب، ثروتی ماناتر از پول

داستان دوست خوب، ثروتی ماناتر از پول ,در زمان های دور مرد ثروتمندی زندگی می کرد که ثروتش را از
راه تجارت و بازرگانی در طی سال ها اندوخته بود.ثروتش به ده هزار هزار سکۀ طلا رسیده بود.از قضای روزگار
این مرد روزی سخت بیمار شد و به بستر افتاد.او که مرگ خودش را نزدیک می دید، ده پسرش را
به پیش خود خواند تا به آنها بگوید که قصد دارد ماترکش را چگونه تقسیم کند.او گفت: مجموع ثروت من
ده هزار هزار سکۀ طلا است.به هر کدامتان هزار هزار سکه می رسد.اما یکی از شما باید صد هزار سکه
برای مراسم و کفن و دفن من خرج کند و چهارصد هزار سکۀ دیگر را به نیت من خیرات کند.هر
کدام از شما این شرط را قبول کند، من در عوض ده دوستم را به او معرفی می کنم.

داستان دوست خوب، ثروتی ماناتر از پول

پسر کوچکش این شرط را پذیرفت و پدرش همان طور که قول داده بود، ده تن از صمیمی ترین دوستان
خودش را با او آشنا کرد.وقتی پیرمرد بازرگان مرد، ده پسرش سهم الإرث خود را گرفتند و زندگی شان را
به تنهایی ادامه دادند.آنها که به آسودگی و زندگی تجملی عادت کرده بودند، دیری نگذشت که هر چه پول و
اموال از پدرشان به ارث برده بودند، خرج و تمام کردند.پسر کوچک تر وقتی در ته همیانش هزار سکه باقی
مانده و شدیداً نگران آینده شده بود، به یاد ده دوست پدرش افتاد که قبل از فوتش به او معرفی
کرده بود.او آنها را پیدا کرد و همه را به خانه اش دعوت کرد.

داستان دوست خوب، ثروتی ماناتر از پول

دوستان پدرش که حالا دوستان خود او هم محسوب می شدند، پس از خوردن غذایی که آماده کرده بود، گفتند:
از بین ده برادرت، تو تنها کسی هستی که هنوز ما را فراموش نکرده ای.حالا در این وضعیتی که هستی،
ما می توانیم به تو کمک کنیم.به این ترتیب هر کدام یک رأس گاو شیری باردار خود و یک هزار
سکۀ طلا به او دادند و او را در کارهای تجاری راهنمایی کردند.پسر کوچک تر با کمک دوستان پدرش وارد
کار تجارت شد و کم کم راه ترقی را پیمود و دوستان پدرش را نیز فراموش نکرد.سال ها گذشت و
وقتی مرد موفقی شده بود، یک بار به برادرانش گفت پدرش گفته بود که دوست خوب، ثروتی ماناتر از پول
است و بعد از این تجربه ای که در زندگی ام کسب کردم، فهمیدم که حرف پدرم چقدر درست بوده
است.ثروت ممکن است به انسان حس خوشبختی و رضایت موقت بدهد، اما پول و ثروت مانا نیست و هر اتفاقی
ممکن است برای آن بیافتد.اما حمایت، کمک و پشتگرمی دوستان خوب همیشه برای انسان باقی می ماند و در راه
سعادت راهنمای انسان می شود.شنوندگان گرامی، حال از شما دعوت می کنم به قصۀ دیگری به نام «نتیجه گیری گوسفندی»
توجه کنید.

داستان دوست خوب، ثروتی ماناتر از پول

گوسفندی خواست برای خوردن علف تازه به بالای تپه ای برود.رفت و رفت تا این که خسته شد.به خودش دلداری
داد که خستگی مهم نیست.اگر به سر تپه برسم، علف تازه در انتظار من است.راهش را ادامه داد و دوباره
خسته شد.باز به خودش گفت که برای خوردن علف تازه باید حتماً به بالای تپه برسد.تنها هدف او این بود
که برای خوردن علف تازه به بالای تپه برسد.اما وقتی به آنجا رسید، متوجه شد که نه تنها در آنجا
هیچ علفی وجود ندارد، بلکه در راه رسیدن به بالای تپه، علف های زیادی را نادیده گرفته است.بله، گاه لازم
است اندکی درنگ کنیم و با سنجیدن اهداف خود در زندگی، در صورت لزوم آنها را تعدیل کنیم تا هم
به آنها نزدیک تر شویم و هم به یک باره و دیروقت متوجه از دست رفتن فرصت های زیاد نشویم.

این بازی خیلی خوبه حتما ببینید و انجام بدید
تست تصادف خودروهای برتر دنیا در سال 2022
برچسب ها: داستان
اخبار مرتبط:
درس زندگی داستان کوتاه و آموزنده درس زندگی
لباس نظامی داستان جالب و خواندنی لباس نظامی
حضرت داود و زن نیازمند حکایت خواندنی حضرت داود و زن نیازمند
آخرین اتوبوس داستان جالب آخرین اتوبوس
پیشنهادات ویژه
جراحی بواسیر ، سرپایی
جراحی بواسیر ، سرپایی
استخاره برای عقد و ازدواج
استخاره برای عقد و ازدواج
پشت بام های زیبا و شیک
پشت بام های زیبا و شیک
روف گاردن های رویایی
روف گاردن های رویایی
  • هم اکنون دیگران می خوانند
فال و طالع بینی
فال روزانه
فال حافظ
استخاره با قرآن
فال شیخ بهایی
فال چوب
فال روز تولد
فال کارت
فال قهوه
مروری بر گذشته
نویسنده معاصر ۴ نفر از بهترین نویسندگان کتاب رمان که با دنبال کردن آثار آنها درس زندگی خواهید گرفت
نویسنده برتر ایرانی ۶+۱ نویسنده برتر ایرانی که باید آثارشان را خواند
رمان طنز زندگی ، یک رمان طنز است!
کتاب ایرانی برتر معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان
logo-samandehi
  • خانه
  • تبلیغات در سایت
  • ویدئو و موزیک
  • تماس با ما
  • تعبیر خواب
  • آر اس اس

©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر

Copyright (c) 2003-2022 Niksalehi.com All Rights Reserved
دکتر طاهریاستخدامویدئودامنه