نیک صالحی | پرتال اطلاع رسانی ، سرگرمی ، سینما و …
  • نیک صالحی
    • تماس با ما
  • فال
    • انواع فال و طالع بینی
    • فال روزانه
    • فال روز تولد
    • فال حافظ
    • فال کارت
  • خبر
    • اخبار ایران و جهان
    • اخبار اختصاصی
    • اخبار علمی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار حوادث
    • موبایل و کامپیوتر
  • سینما
    • فرهنگ و هنر
    • استوری چهره ها
    • فرهنگ و سینما
  • سرگرمی
    • چه خبر از کجا ؟
    • اس ام اس مناسبتی
    • کاریکاتور
    • مطالب گوناگون
    • سوژه های خنده دار
    • معما ، ضرب المثل،چیستان
    • گزارش تصویری
    • داستان های کوتاه
    • خودرو
  • گردشگری
  • سلامت
    • شاخص توده بدنی
    • تغذیه و سلامت
    • پزشکی و درمان
    • زناشویی و همسرداری
    • آشپزی و دسر
    • روانشناسی
    • پیشگیری از ایدز
    • مبارزه با اعتیاد
  • سبک زندگی
    • مد روز
    • کاردستی
    • زیبایی و آرایش
    • خانه داری
    • دکوراسیون
  • فیلم
  • احکام
  • تبلیغات
    • درج آگهی در سایت
دوشنبه ۱۷ / ۰۵ / ۰۱
داستان > داستان کوتاه > داستان جالب:پول دود کباب

داستان جالب:پول دود کباب

تاریخ بروزرسانی : 2016-02-21
گردآوری : نیک صالحی
اشتراک گذاری :

دود کباب فقیری از کنار دکان کباب فروشی میگذشت.مرد کباب فروش گوشت ها را در سیخها کرده و به روی آتش نهاده باد میزند و بوی خوش گوشت سرخ شده در فضا پراکنده شده بود.بیچاره مرد فقیر چون گرسنه بود و پولی هم نداشت تا از کباب بخورد تکه نان خشکی را که در توبره […]

دود کباب

فقیری از کنار دکان کباب فروشی میگذشت.مرد کباب فروش گوشت ها را در سیخها کرده
و به روی آتش نهاده باد میزند و بوی خوش گوشت سرخ شده در فضا پراکنده شده بود.بیچاره مرد فقیر
چون گرسنه بود و پولی هم نداشت تا از کباب بخورد تکه نان خشکی را که در توبره داشت
خارج کرده و بر روی دود کباب گرفته به دهان گذاشت.او به همین ترتیب چند تکه نان
خشک خورد و سپس براه افتاد تا از آنجا برود ولی مرد کباب فروش به سرعت از دکان خارج شده
دست وی را گرفت و گفت:

کجا میروی پول دود کباب را که خورده ای بده.از قضا
ملا از آنجا میگذشت جریان را دید و متوجه شد که مرد فقیر التماس و زاری میکند و تقاضا مینماید
او را رها کنند.

ولی مرد کباب فروش میخواست پول دودی را که وی خورده است بگیرد.ملا دلش برای مرد فقیر سوخت و جلو
رفته به کباب فروش گفت: این مرد را آزاد کن تا برود من پول دود کبابی را که او
خورده است میدهم.کباب فروش قبول کرد و مرد فقیر را رها کرد.

ملا پس از رقتن فقیر چند سکه از جیبش خارج کرده و در حال که آنها را یکی پس از
دیگری به روی زمین میانداخت به مرد کباب فروش گفت: بیا این هم صدای پول دودی که آن مرد خورده،
بشمار و تحویل بگیر.مرد کباب فروش با حیرت به ملا نگریست و گفت: این چه طرز پول دادن است
مرد خدا؟ ملا همان طور که پول ها را بر زمین میانداخت تا صدایی از آنها بلند شود گفت: خوب
جان من کسی که دود کباب و بوی آنرا بفروشد و بخواهد برای آن پول بگیرد باید به جای
پول صدای آنرا تحویل بگیرد.

داستانک

تست تصادف خودروهای برتر دنیا در سال 2022
گزارش شاهین صمد پور با خانمی که متاسفانه مورد آزار جنسی قرار گرفته (14+)
برچسب ها: داستان داستان آموزنده داستان جالب داستان کوتاه
اخبار مرتبط:
داستان رفتار انسان داستان جالب عجیب ترین رفتار انسان ها
داستان شکار مرغابی داستان جالب شکار مرغابی وحشی
داستان چوپان و مار داستان آموزنده چوپان و مار
داستان پسرک واکسی داستان جالب پسرک واکسی
پیشنهادات ویژه
استخاره برای عقد و ازدواج
استخاره برای عقد و ازدواج
روف گاردن های رویایی
روف گاردن های رویایی
پشت بام های زیبا و شیک
پشت بام های زیبا و شیک
جراحی بواسیر ، سرپایی
جراحی بواسیر ، سرپایی
  • هم اکنون دیگران می خوانند
فال و طالع بینی
فال روزانه
فال حافظ
استخاره با قرآن
فال شیخ بهایی
فال چوب
فال روز تولد
فال کارت
فال قهوه
مروری بر گذشته
نویسنده معاصر ۴ نفر از بهترین نویسندگان کتاب رمان که با دنبال کردن آثار آنها درس زندگی خواهید گرفت
نویسنده برتر ایرانی ۶+۱ نویسنده برتر ایرانی که باید آثارشان را خواند
رمان طنز زندگی ، یک رمان طنز است!
کتاب ایرانی برتر معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان
logo-samandehi
  • خانه
  • تبلیغات در سایت
  • ویدئو و موزیک
  • تماس با ما
  • تعبیر خواب
  • آر اس اس

©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر

Copyright (c) 2003-2022 Niksalehi.com All Rights Reserved
دکتر طاهریاستخدامویدئودامنه