
از دست خانم ها روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد.او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم .زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت […]
روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد.او دنبال
توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.قورباغه به او گفت : اگر مرا از این
تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم .
زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : “متشکرم” ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر
آرزویی داشته باشی شوهرت ۱۰ برابر آن را میگیرد.زن گفت :….
اشکال ندارد !زن برای اولین آرزویش میخواست که زیباترین زن دنیا شود !قورباغه اخطار داد که شما متوجه هستید با
این آرزو شوهر شما نیز جذابترین مرد دنیا می شود و تمام زنان به او جذب خواهند شد ؟
زن جواب داد : اشکالی ندارد من زیباترین زن جهان خواهم شد و او فقط به من نگاه
میکند !بنابراین اجی مجی…….و او زیباترین زن جهان شد !
برای آرزوی دوم خود، زن میخواست که ثروتمندترین زن جهان باشد
!قورباغه گفت : این طوری شوهرت ثروتمندترین مرد جهان خواهد شد و او ۱۰ برابر از تو ثروتمندتر می
شود.زن گفت اشکالی ندارد ! چون هرچه من دارم مال اوست و هرچه او دارد مال من است…
بنابراین اجی مجی…….و او ثروتمندترین زن جهان شد !
سپس قورباغه از آرزوی سوم زن سوال کرد و
او جواب داد :من دوست دارم که یک سکته قلبی خفیف بگیرم و شوهرم…
!!!داستانک