
رساله شیخ جعفر شوشتری با عنوان منهج الرشاد بارها و بارها چه در زمان حیاتش چه بعد از وفات ایشان چاپ و انتشار یافت
شیخ جعفر شوشتری (ره) یکی از علمای اعظم اسلام و مسلمین بود. از وی کتاب های زیادی به تالیف رسیده است . شیخ جعفر شوشتری اولین امام جمعه مسجد سپهسالار تهران بود و برخی می گویند که ناصر الدین شاه لباس مبدل به تن کرده و پای منبر این شیخ بزرگوار می نشست. داستان تو همانی هستی که می گویند درباره برخورد شیخ با یکی از لات های محل است که در ادامه آن را می خوانید
داستان تو همانی
روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه میکند.
شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده که
اینگونه اشک میریزید؟ آیا کسی به شما چیزی گفته؟»
شیخ جعفر در میان گریهها گفت: «آری، یکی از لاتهای این اطراف حرفی
به من زده که پریشانم کرده.»
همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟»
شیخ در جواب میگوید او به من گفت: «او به من گفت شیخ جعفر، من همانی هستم
که همه در مورد من میگویند. آیا تو هم همانی هستی که همه میگویند؟!
و این سئوال حالم را عجیب دگرگون کرد.» این بود حکایت داستان تو همانی هستی که همه میگویند؟!!!
بد نیست درباره شیخ جعفر شوشتری (ره) بیشتر بدانید
«شیخ جعفر شوشتری» فرزند «شیخ حسین»، فرزند «حسن»، فرزند «ملا علی»، فرزند «علی»، فرزند «حسین شوشتری» مشهور به «نجّار» است. شیخ جعفر از اعاظم علمای اسلام، عالمی عامل و واعظی متّعظ بود و چون در میان مجتهدان و مراجع تقلید، وعظ و خطابه چندان معمول نبوده و آن جناب دست به چنین کاری می زده و منبر می رفته معروف به واعظ شده و جنبه وعظ و ارشادش مقام اجتهادش را تحت ااشعاع قرار داده تا آنجا که بعضی وی را به فقاهت و اجتهاد نشناسند و او را واعظی مبرّز و سخنرانی بی همتا بدانند
ولی حقیقت این است که وی مقدم بر بسیاری از مجتهدان عصر خویش بوده و رساله علمیه اش به نام «منهج الرشاد» در حیات وی و پس از وفات بارها چاپ و منتشر شده است و تا قبل از رواج «عروه الوثقی»، تألیف آیت الله «سید محمد کاظم طباطبایی»، آن رساله محور فتاوای مراجع تقلید بوده است و بر آن حاشیه زده اند.
«علاّمه تهرانى» که یکى از بزرگان جهان علم و عمل بود، در مورد شیخ جعفر مى نویسد:
“مرحوم حاج شیخ جعفر شوشترى رحمه الله فرزند حسین شوشترى، از بزرگان علما
و اجلاّء فقها و مشاهیر دانشمندان و از فراخوانان به سوى خدا ودعاه الى اللّه در عصر خود بوده است.”
صاحب المأثر و الاثار درباره اش می نویسد:”مجتهدی جلیل القدر و متفقهی عظیم الشأن بود…
در تقوی و قدس و ورع و زهد او از متأخرین و معاصرین کسی دیده و شنیده نشده است”
سرگذشت شیخ جعفر شوشتری
شیخ جعفر به سال ۱۲۲۰ه.ق در «شوشتر» متولد شد و پس از دوران کودکی و خواندن مقدمات و ادبیات به «نجف اشرف» مهاجرت کرده و در اوائل با «علامه شیخ محمد حسن آل یاسین» شاگرد «سید عبدالله شُبّر» بوده و شرح مختصر عضدی را نزد «شیخ اسماعیل کاظمی» خوانده و در سنه ۱۲۴۶ه.ق از ترس وَبا به شوشتر پناهنده شده و سپس به کربلا بازگشت و از صاحب «فصول و شریف العلماء» مازندرانی استفاده کرده و بعد به نجف اشرف رفته و از محضر صاحب جواهر استفاده نموده و در سال ۱۲۵۵ه.ق به شوشتر مراجعت نموده و در زمان ریاست و مرجعیت «شیخ مرتضی انصاری»(قدّس سرّه) به نجف اشرف بازگشته و چند سالی از محضر درس شیخ مرتضی انصاری استفاده کرد.
بعد از معاودت به شوشتر، مرجع تقلید مردم خوزستان شده و ریاست تامّه پیدا کرده و برای عمل مقلّدین خود، کتاب منهج الرشاد را به به رشته تحریر در آورد. سرانجام بواسطه منافرتی که از حشمت الدوله(حاکم خوزستان و عموی ناصرالدین شاه) پیدا کرده بود ابتدا امر به بستن درب حسینیه کرده و بعد با اهل بیت خویش قهراً از شوشتر به نجف اشرف مهاجرت نمود و به وظایف دینی خود از اقامه جماعت و تدریس و وعظ و ارشاد پرداخت.
نمونه ای از سخنان شیخ جعفر(ره)
«آیت اللّه العظمى اراکى»، از مرحوم «آیت اللّه العظمى حائرى»، مؤسس حوزه علمیّه قم آورده اند که: روزى پاى منبر مرحوم حاج شیخ جعفر شوشترى بودم که در اوج سخن به ناگاه خطاب به انبوه مردم گفت: “هان اى مردم! مى خواهم شما را بیازمایم که آیا اهل ایمان هستید یا نه؟ چرا که خدا در قرآن مى فرماید:
اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ اِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَاِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ ایمانا وَعَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون(آیه دوم سوره انفال)
ایمان آوردگان تنها کسانى هستند که چون نام خدا برده شود خوف بر دلهایشان چیره مى گردد و هنگامى که آیات خدا بر آنان تلاوت شود ایمانشان افزون مى گردد و بر پروردگار خویش اعتماد مى کنند. اینک، آیاتى از قرآن را براى شما تلاوت مى کنم تا با دیدن اثرگذارى قرآن یا عدم اثرپذیرى شما معلوم گردد که به راستى اهل ایمان هستید یانه؟”
«آیت اللّه حائرى» مى افزایند: با سخن مرحوم شوشترى، من سخت بر خود لرزیدم و به فکر فرو رفتم که اگر آیاتى تلاوت کرد و در من اثر و انعکاسى نداشت، چه خاکى بر سر کنم؟ در این حال خویشتن را جمع و جور کردم و آماده نشستم، تا آیات را آنگونه که شایسته گوش جان سپردن به قرآن است، بشنوم. آنگاه او به تلاوت قرآن پرداخت و آیاتى چند با شور وصف ناپذیرى تلاوت کرد و خداى را سپاس که آن آیات در من اثرى عمیق نهاد.
یکی بود و شیعه لیدر