
داستان تفاوت در نگاه , دهقان پیر، با ناله میگفت: ارباب! آخر درد من یکی دو تا نیست…
داستان تفاوت در نگاه
داستان تفاوت در نگاه , با وجود این همه بدبختی، نمیدانم دیگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را«چپ» آفریده است؟! دخترم همه چیز را دو تا میبیند! ارباب پرخاش کرد و گفت: بدبخت !
چهل سال است نان مرا زهر مار میکنی! مگر کور هستی، نمیبینی که چشم دختر من هم «چپ» است؟! دهقان گفت: چرا ارباب اما دختر شما همهی این خوشبختی ها را دوتا میبیند ولی دختر من این همه بدبختی را… پایان داستان، بازآفرینش رویدادها و حوادثِ به ظاهر واقعی است، داستان واگویی و تکرار واقعیت نیست. داستان فراوردهای است تخیلی که در جهان خود واقعی نمایانده میشود. عصرایران
پیشنهادات ویژه