نیک صالحی | پرتال اطلاع رسانی ، سرگرمی ، سینما و …
  • نیک صالحی
    • تماس با ما
  • فال
    • انواع فال و طالع بینی
    • فال روزانه
    • فال روز تولد
    • فال حافظ
    • فال کارت
  • خبر
    • اخبار ایران و جهان
    • اخبار اختصاصی
    • اخبار علمی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار حوادث
    • موبایل و کامپیوتر
  • سینما
    • فرهنگ و هنر
    • استوری چهره ها
    • فرهنگ و سینما
  • سرگرمی
    • چه خبر از کجا ؟
    • اس ام اس مناسبتی
    • کاریکاتور
    • مطالب گوناگون
    • سوژه های خنده دار
    • معما ، ضرب المثل،چیستان
    • گزارش تصویری
    • داستان های کوتاه
    • خودرو
  • گردشگری
  • سلامت
    • شاخص توده بدنی
    • تغذیه و سلامت
    • پزشکی و درمان
    • زناشویی و همسرداری
    • آشپزی و دسر
    • روانشناسی
    • پیشگیری از ایدز
    • مبارزه با اعتیاد
  • سبک زندگی
    • مد روز
    • کاردستی
    • زیبایی و آرایش
    • خانه داری
    • دکوراسیون
  • فیلم
  • احکام
  • تبلیغات
    • درج آگهی در سایت
جمعه ۲۱ / ۰۵ / ۰۱
داستان > داستان کوتاه > داستان:روی شانه های خود چه چیزهایی حمل می کنید؟

داستان:روی شانه های خود چه چیزهایی حمل می کنید؟

تاریخ بروزرسانی : 2016-10-12
گردآوری : نیک صالحی
اشتراک گذاری :

روی شانه های خود چه چیزهایی حمل می کنید؟ همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز می‌گشت، تعدادی از اوباش شهر فکر کردند که اگر بتوانند بزغاله آن فرد از بگیرند می‌توانند برای خود جشن بگیرند و از خوردن گوشت تازه آن بزغاله لذت ببرند.اما چگونه می‌توانند این کار را عملی کنند؟ مرد […]

روی شانه های خود چه چیزهایی حمل می کنید؟

همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز می‌گشت،
تعدادی از اوباش شهر فکر کردند که اگر بتوانند بزغاله آن فرد از بگیرند می‌توانند برای خود جشن بگیرند و
از خوردن گوشت تازه آن بزغاله لذت ببرند.اما چگونه می‌توانند این کار را عملی کنند؟ مرد روستایی قوی و درشت
هیکل بود و این اوباش ضعیف نمی‌توانستند و نمی‌خواستند که به صورت فیزیکی درگیر شوند.برای همین فکر کردند و تصمیم
گرفتند که از یک حقه استفاده کنند.

وقتی مرد روستایی داشت شهر را ترک می‌کرد یکی از آن اوباش جلوی او آمد و گفت: «سلام، صبح بخیر»
و مرد روستایی هم در پاسخ به وی سلام کرد.بعد آن ولگرد به بالا نگاه کرد و گفت: «چرا این
سگ را بر روی شانه‌هایت حمل می‌کنی؟»

مرد روستایی خندید و گفت: «دیوانه شده‌ای؟ این سگ نیست! این یک
بز است.»

ولگرد گفت: «نه اشتباه می‌کنی، این یک سگ است و اگر با این حیوان بر روی دوش وارد
روستا شوی مردم فکر می‌کنند که دیوانه شده‌ای.»

مرد روستایی به حرف‌های آن ولگرد خندید و به راه خود ادامه
داد.در راه برای اطمینان خود، پاهای بز را لمس کرد و خیالش راحت شد که حیوان روی دوشش بزغاله است.در
پیچ بعدی اوباش دوم وارد عمل شد و دوباره سخنان دوست اوباش خود را تکرار کرد.مرد روستایی خندید و گفت:
«آقا این بزغاله است و نه یک سگ.»

ولگرد گفت: «چه کسی به تو گفته است که این بزغاله است؟
به نظر می‌رسد کسی سر تو کلاه گذاشته باشد.این یک بز است؟» و به راهش ادامه داد.

روستایی بز را از دوشش پایین آورد تا ببیند موضوع چیست؟ اما آن قطعاً یک بزد بود.فهمید هر دو نفر
اشتباه می‌کردند اما ترسی در وجودش افتاد که شاید دچار توهم شده است.آن مرد همانطور که داشت به سمت روستای
خود برمی‌گشت نفر سوم را دید که گفت: «سلام، این سگ را از کجا خریده‌ای؟»

مرد روستایی دیگر شهامت نداشت
تا بگوید که این یک بز است.برای همین گفت: «آن را از شهر خریده‌ام.»

مرد روستایی پس از جدا شدن
از نفر سوم، ترسی وجودش را گرفته بود.با خود فکر کرد که شاید بهتر باشد این حیوان را با خود
به روستا نبرد چرا که شاید مورد سرزنش قرار بگیرد.اما از طرفی برای خرید آن حیوان پول داده بود.در همین
زمان که دودل بود، اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت: «عجیب است! من تا به حال
کسی را ندیده‌ام که سگ را بر روی دوش خود حمل کند.نکند فکر می‌کنی که این یک بز است؟»

مرد
روستایی دیگر واقعاً نمی‌دانست که این حیوان بز است و یا یک سگ.برای همین ترجیح داد خود را از شر
آن حیوان خلاص کند.اطراف را نگاه کرد و دید کسی نیست.بز را که فکر می‌کرد دیگر سگ است آنجا رها
کرد و به روستا برگشت.ترجیح داد از پول خود بگذرد تا اینکه اهالی روستا او را دیوانه خطاب کنند.با این
حقه اوباش‌ها توانستند بز را به راحتی و بدون هیچ گونه درگیری تصاحب کنند.

شما روی شانه‌های خود چه چیزهایی حمل می‌کنید؟ آیا به آنها باور دارید؟ چگونه به آن باور رسیده‌اید؟

یکی بود

تست تصادف خودروهای برتر دنیا در سال 2022
در ایام قرنطینه در منزل بی نهایت کارتون ببینین
برچسب ها: داستان داستانهای جذاب
اخبار مرتبط:
درس زندگی داستان کوتاه و آموزنده درس زندگی
لباس نظامی داستان جالب و خواندنی لباس نظامی
حضرت داود و زن نیازمند حکایت خواندنی حضرت داود و زن نیازمند
آخرین اتوبوس داستان جالب آخرین اتوبوس
پیشنهادات ویژه
جراحی بواسیر ، سرپایی
جراحی بواسیر ، سرپایی
روف گاردن های رویایی
روف گاردن های رویایی
پشت بام های زیبا و شیک
پشت بام های زیبا و شیک
استخاره برای عقد و ازدواج
استخاره برای عقد و ازدواج
  • هم اکنون دیگران می خوانند
فال و طالع بینی
فال روزانه
فال حافظ
استخاره با قرآن
فال شیخ بهایی
فال چوب
فال روز تولد
فال کارت
فال قهوه
مروری بر گذشته
نویسنده معاصر ۴ نفر از بهترین نویسندگان کتاب رمان که با دنبال کردن آثار آنها درس زندگی خواهید گرفت
نویسنده برتر ایرانی ۶+۱ نویسنده برتر ایرانی که باید آثارشان را خواند
رمان طنز زندگی ، یک رمان طنز است!
کتاب ایرانی برتر معرفی ۵ کتاب ایرانی برتر از میان صدها اثر داستانی برگزیده جهان
logo-samandehi
  • خانه
  • تبلیغات در سایت
  • ویدئو و موزیک
  • تماس با ما
  • تعبیر خواب
  • آر اس اس

©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر

Copyright (c) 2003-2022 Niksalehi.com All Rights Reserved
دکتر طاهریاستخدامویدئودامنه