یسری ماردینی ستاره تیم مهاجران المپیک ریو زندگی پر ماجرای دارد که از سوریه مهاجرت کرده و اکنون در المپیک توکیو نیز حضور دارد.
دختری که در گروه ورزشی پناهجویان به المپیک توکیو راه یافته زندگی اش سرشار از امید به زندگی است و زمانی به تنهایی قایق پناهجویان را در دریا نجات داده است. در ادامه بیشتر درباره زندگی یسری ماردینی در نیک صالحی مشاهده می کنید.
یسری ماردینی
یسرا با داستان قابل توجهش در ریو ۲۰۱۶ تمام توجهها را به سمت خودش جلب کرد. حالا ماردینی در توکیو ۲۰۲۰ هم دوباره نام خودش را بر سر زبانها انداخته و مسئولیتی دو برابر داشت؛ اگرچه باز هم نتوانست نتیجهای که میخواهد بگیرد. با این حال این شناگر ماده پروانه با ۲۳ سال سن به دورههای بعدی هم امید دارد.
نماینده تمام جهان
مراسم افتتاحیه المپیک با تمام مراسمهای دیگر فرق دارد؛ لحظه استقبال است و جشن و تقدیر.
جمعیت از سر شوق فریاد میزنند چون میدانند که بازی های المپیک آغاز شدهاند.
ورزشکاران برای جمعیت و برای دیگر ورزشکاران کف می زنند. برای ورزشکار پناهندهای
به نام یسرا لحظه ورود در مراسم افتتاحیه المپیک ۲۰۱۶ ریو زیر پرچم تیم المپیک پناهندگان،
لحظه تغییر شگرف زندگیاش بود.
این شناگر جوان در گفتوگو با کتی لدکی که پنج مرتبه قهرمانی المپیک را بدست آورده است گفت: «لحظهای که وارد ورزشگاه شدم تمام طرز فکرم در مورد کلمه پناهنده تغییر کرد. در آن لحظه فهمید که هیچ فرقی با بقیه رقیبانش از دیگر کشورها ندارد.
یسری نماینده مردم خود بود، مردمی فراتر از مرزها: «میدانم که شاید پرچم کشور خودم
را حمل نمیکنم اما پرچم المپیک را در دست دارم که نماینده تمام جهان است.»
ماردینی با راه رفتن در تیم بزرگتری از پناهجویان در المپیک ۲۰۲۰ توکیو دوباره آن حال و هوا را تجربه کرد. او یکی از ۲۹ ورزشکاری بود که برای تیم پناهجویان تابستان امسال انتخاب شد. بازیهای المپیک امسال دستاورد مهم دیگری را در زندگی ماردینی ثبت کرد. دختری که توانایی شنا کردنش باعث نجات زندگیاش شده بود.
داستان زندگی یسری ماردینی
هدف؛ زنده ماندن
یسری در این باره میگوید: «من و خواهر بزرگترم متوجه شدیم که به خاطر جنگ در امان نیستیم.
در مدرسه بمب می انداختند حتی در استخر هم بمبگذاری صورت گرفت.
انگار جز زنده ماندن هیچ هدف دیگری در زندگی نداری.»
داستان سفر ۲۵ روزه ماردینی سرتیتر تمام خبرگزاری های سراسر جهان شد. این سفر شجاعت و سرسختی فوقالعاده او در زندگی را نشان میدهد: «ما سوار لنجی بودیم که ظرفیتش ۷ نفر بود اما ما ۲۰ نفر بودیم. این لنجها اصولاً ۱۰ کیلومتر را در عرض ۴۵ دقیقه طی میکنند.
قایق شکست و موتور متوقف شد و دیگر کار نکرد. خواهرم از یک طرف قایق به داخل آب پرید
و من هم از طرف دیگر پریدم. او عصبانی شد و داد زد که به قایق برگردم با اینکه ما هر دو شناگر بودیم.
سپس دو پسر هم به داخل آب پریدند و ما با یک دست سعی کردیم قایق را با طناب ببندیم و با پا به آن ضربه بزنیم تا قایق در جای درستی قرار بگیرد و کارهایی از این قبیل. سه ساعت و نیم طول کشید تا به ساحل برسیم.»
سفر ماردینی با رسیدن به جزیره لسبوس در یونان به پایان نرسید. تازه شروع ماجرا بود.
او و خانوادهاش به ۷ کشور دیگر هم سفر کردند تا به آلمان یعنی محل اقامت کنونیاش رسیدند.
در حالیکه توجهها بر این است که آیا ماردینی میتواند در المپیک نتایج خوبی بگیرد،
هدف پناهنده سوری بزرگتر از اینهاست.
هدف شخصی او این است که همگان بهتر بتوانند وضعیت پناهندگان را درک کنند، تنها چیزی که آنها به دنبالش هستند امنیت و فرصت است. یسری در این باره هم توضیح داد: «این همان چیزی است که من همیشه سعی دارم به مردم بگویم.
من از ۳ سالگی شناگر بودهام. تمام طول زندگیام روی شنا کردن کار می کردم و چیزی نبود
که از زمان آمدنم به آلمان به آن روی آورده باشم. قضیه این است که در سوریه من این فرصت
را نداشتم. من از حمایت فدراسیون برخوردار نبودم.»
رؤیای پناهجویان در دنیا
کتی لدکی از تیم ایالات متحده آمریکا با به اشتراک گذاشتن بخشی از تاریخچه خانوادگی خود به این ورزشکار سوری پاسخ داد. پدربزرگ پدری لدکی، یارومیر، اهل چکسلواکی بود که بعدها به جمهوری چک و اسلواکی تقسیم شد.
او در سال ۱۹۴۷ بورسیه دریافت کرد تا در ایالات متحده آمریکا به تحصیل بپردازد اما خانواده
او را مجبور کردند تا همانجا بماند و به کشور کمونیستی ناامنشان برنگردد.
او گفت: «من برای آنچه پدربزرگم در زندگی بهدست آورده و سختی های زیادی که در این راه کشیده احترام قائلم. فکر میکنم چنین چیزی باعث شده تا احساساتم پیرامون مسائل پناهندگان و چالش هایی که آنها با آن روبهرو هستند شکل بگیرند.
همه رؤیاهایی دارند. همه اهدافی دارند. وقتی نمیتوانید به اهداف تان برسید باید اول
به فکر امنیت خود و خانواده خود باشید و بعد به فکر دستیابی به اهداف بیافتید.»
ماردینی که تحت تاثیر این داستان قرار گرفت با تصدیق حرف های لدکی گفت: «او یک پناهنده است. اگر چه روزهای سختی داشته است هنوز هم روی رؤیایش کار می کند. برای همین باید به آن احترام بگذاری.»
خیلی جالب است که ماردینی که زمانی شنای لدکی را در صفحه تلویزیونش در سوریه
تماشا می کرد حالا در کنارش ایستاده است. این قدرت دگرگون کننده تیم المپیک پناهندگان
و پیام همبستگی آن هاست.
وی با بازگشتش به میادین المپیک بار دیگر پیغامش در بین هیاهوها و هیجانات بازی های تابستانی را به گوش دنیا رساند.
خبر ورزشی