روز دوشنبه ۱۸ دی ماه ۱۳۴۶ پیکر بی جان غلامرضا تختی اسطوره نامدار کشتی کشورمان در کمال ناباوری در اتاق ۲۳ هتل آتلانتیک در خیابان تخت جمشید تهران کشف شد و از آن روز تا کنون حرف و حدیث های زیادی پیرامون مرگ وی مطرح شده است.
۱۸ دی ماه سالروز درگذشت جهان پهلوان کشتی کشورمان می باشد که در چنین روزی درگذشت و دنیا در شوک مرگ وی فرو رفت. در ادامه ناگفته های از زبان همسر غلامرضا تختی را در Niksalehi مشاهده می کنید.
همسر غلامرضا تختی
همیشه میگفت «شکستم به خاطر کمبود نیرویم نبود، روح من شکست خورده.» اصلا این اواخر روحیهاش عوض شده، حساس و زودرنج شده بود و به اجتماع بدبین بود و مدام از دوستهایش گله میکرد که او را تنها گذاشتهاند و از دور و برش پراکنده شدهاند.
او احساس تنهایی، انزوا و شکست میکرد. ناامید و سرگردان و بدبین شده بود و بگومگوهای خانوادگی نیز علتش تزلزل روحی او بود.
پیش از ظهر روز دوشنبه ۱۸ دیماه ۱۳۴۶ پیکر بیجان غلامرضا تختی در اتاق ۲۳ هتل آتلانتیک در خیابان تختجمشید [طالقانی کنونی] پیدا شد. وقتی جهانپهلوان چشم از جهان فروبست درست یک سال و نیم بود که از کشتی کناره گرفته بود.
۵ ماه پس از آن نیز در ۱۲ آبان ۴۵ با شهلا توکلی ازدواج کرد؛ دختری از از خانوادهای متجدد و متمول که دانشجوی رشتهی علوم آزمایشگاهی بود. شکاف طبقاتی و فرهنگی میان دو خانواده از زمین تا آسمان بود.
خواهران اسطوره کشتی ایران
تختی دو خواهر مجرد داشت: یکی در میان دههی ۳۰ و دیگری نزدیک به ۴۰ ساله. مادر غلامرضا هرگز با این ازدواج موافقت نکرد و خواهرانش که خرج زندگیشان را تختی میپرداخت، درس خواندنِ یک زن را بیمعنی و خارج از عرف میدانستند.
از هنگام پیدا شدن جسد تختی، تب شایعات بالا گرفت و فرضیهها یکی پس از دیگری قطار میشدند. خودکشی جهانپهلوان را مردم باور نمیکردند، اصلا در مخیلهشان نمیگنجید که پهلوانشان به جایی رسیده باشد که بخواهد به زندگیاش خاتمه دهد.
اما گمانهی خودکشی هم مطرح بود؛ وصیتنامه برجای گذاشته، و دستخطهای آخرش در هتل از ملال روحیاش خبر میداد، در روزهای آخر نیز با قهر از خانه بیرون آمده بود.
گفته میشد که اختلافات خانوادگی موجب این خودکشی شده؛ اما سرخوردگیهای تختی در اواخر عمر از اجتماع گرفته تا ورزش حرفهای و سیاست آنقدری بود که اختلافات خانوادگی در میان آن همه چندان به چشم نیاید که بخواهد به گرفتن جان خود منتهی شود.
صحبت های همسر غلامرضا تختی درباره وی
اما این همه باعث نشد که خبرنگاران مطبوعات وقت از کنار قضیه بهراحتی گذر کنند و برای اطلاع از چند و چون ماجرا به سراغ خانوادهی داغدیده نروند. منصوره پیرنیا خبرنگار مجلهی زن روز نیز یکی از آنها بود که هشت ساعت پس از پیچیدن خبر درگذشت تختی به خانهی پهلوانِ ناکام رفت و با شهلا همسر او گفتوگویی تقریبا مفصلتر از همکارانش انجام داد.
شهلا در این گفتوگو تاکید کرد که میانهاش با تختی اصلا آنگونه که شایع شده بود بد نبوده که بخواهد به خودکشی او منجر شود و دعواهای آنها فقط در حد دعواهای معمولی زن و شوهری بوده است.
شهلا گفت تختی در اواخر زندگی احساس تنهایی، انزوا و شکست میکرده، ناامید و سرگردان و بدبین شده بوده و علت بگومگوهای خانوادگی نیز همین تزلزل روحی او بوده است.
با این حال دل او از دخالت خواهرشوهرهایش در زندگیشان خون بود و یکی از عوامل خودکشی تختی را نیز همین دخالتهای بیجای آنان میدانست.
خبر انلاین