همراه یکی از دوستانم به نام سارا سوار خودرو شدیم و برای تفریح به اطراف تهران رفتیم.
تجاوز به دو دختر جوان تهرانی
تجاوز به دو دختر جوان تهرانی ,همراه یکی از دوستانم به نام سارا سوار خودرو شدیم و برای تفریح به
اطراف تهران رفتیم.
در بین راه برای شستن دستهایم به باغ گلابی در همان نزدیکی رفتم، وقتی وارد باغ شدم، دو برادر به
نامهای ساسان و حمید با تهدید مرا در یک اتاق زندانی کردند و … ۲۲فروردین ۹۴ دختری جوان به نام
نسترن با مراجعه به یکی از کلانتریهای پایتخت از حبس غیرقانونی و تجاوز دو برادر شکایت کرد و گفت:
«ساعتی قبل همراه یکی از دوستانم به نام سارا سوار خودرو شدیم و برای تفریح به اطراف تهران رفتیم.
در بین راه برای شستن دستهایم به باغ گلابی در همان نزدیکی رفتم، وقتی وارد باغ شدم، دو برادر به
نامهای ساسان و حمید با تهدید مرا در یک اتاق زندانی کردند و مورد آزار و اذیت قرار دادند.
آنها چوبی را بالای سرم گرفتند و تهدیدم کردند اگر به حرفشان گوش ندهم با آن مرا مورد ضرب و شتم قرار میدهند.
دو ساعت بعد، رهایم کردند و من هم خودم را به کلانتری رساندم.» سارا، دوست شاکی نیز به ماموران گفت:
«وقتی برگشتن نسترن از باغ طول کشید، نگرانش شدم.
میخواستم دنبالش بروم اما مردی غریبه از باغ بیرون آمد، در ماشین را قفل کرد و گوشیام را هم به
زور از من گرفت.»
تجاوز به دو دختر جوان تهرانی
با ثبت این شکایت، کارآگاهان به باغ محل حادثه اعزام
شدند و هر دو برادر را دستگیر کردند.
آنها در بازجوییها خود را بیگناه دانستند، با این حال کیفرخواست پرونده با اتهام تجاوز به عنف صادر شد و
برای رسیدگی در اختیار شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.
قضات این شعبه براساس شکایت نسترن و سایر مدارک موجود ساسان را به جرم حبس غیرقانونی و ارتباط نامشروع به سه سال حبس، دو سال تبعید و صد ضربه شلاق محکوم کردند.
حمید نیز به جرم ارتباط نامشروع به دو سال تبعید و صد ضربه شلاق محکوم شد.
این احکام با اعتراض ساسان به دیوان عالی کشور ارسال شد و قضات با تردید در وقوع حبس غیرقانونی، خواستار
بررسی مجدد سه سال حبس صادره برای متهم شدند و پرونده را به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به
ریاست قاضی محسن زالی فرستادند.
در جلسه دادگاه، شاکی بار دیگر مدعی وقوع آزار و اذیت شد و درخواست مجازات کرد.
سپس ساسان گفت: «شاکی و دوستش برای تهیه مواد مخدر به باغ میآمدند.
آن روز من و برادرم مهمان داشتیم و وقتی نسترن و دوستش وارد شدند، از آنها خواستیم باغ را ترک
کنند اما گوش نکردند.
عصبانی شدم و از باغ بیرونشان انداختم.
من هیچ جرمی مرتکب نشدهام و شاکی و دوستش به دروغ ماجرای حبس و آزار و اذیت و قفل کردن
در ماشین را مطرح کردهاند.» در پایان دادگاه، قضات وارد شور شدند و با مردود دانستن وقوع جرم حبس غیرقانونی،
حکم سه سال حبس متهم را رد کردند.
او و برادرش در پایان رسیدگی به دو سال تبعید و صد ضربه شلاق محکوم شدند.
رادیو سهام