پدر بیچاره خواهر و برادر دوقلو که از ناحیه هر دو پا جانباز می باشد در لحظه سقوط دوقلوها به گودال لجنی نتوانست کاری از پیش ببرد و یکی از فرزندانش مقابل چشمانش غرق شد.
پدر جانباز دو کودک تنها نظاره گر مرگ دلخراش فرزندانش بود و تنها توانست با دستانش همسرش را که برای نجات فرزندانش رفته بود نجات دهد و در این حادثه شوم یکی از فرزندانش را از دست داد. در ادامه جزئیات تلخ سقوط خواهر و برادر دوقلو را در نیک صالحی مشاهده کنید.
خواهر و برادر دوقلو
خواهر و برادر دو قلو به نام احسان و ریحانه هنگام بازی به داخل چاه آب شش متری سقوط کردند و در این حادثه احسان غرق شد و جان باخت.
آفتاب از بلندای مزرعه کشاورزی پدر احسان و ریحانه پایین می رفت و صدای خنده های بلند
دوقلوها در صحرا می پیچید.
مادر داشت بار و بنه را جمع می کرد تا بعد از یک روز کاری سخت در زمین کشاورزی راه خانه را در پیش بگیرند و پدر به او کمک می کرد.
در یک لحظه مادر احساس کرد صدای بازی و قهقهه فرزندانش قطع شده است.پشت سرش را نگاه کرد.این سکوت تلخ خبر از یک فاجعه می داد.
ساعتی بعد وقتی دیگر هوا کاملا تاریک شده بود، بالای سر چاه آب جای سوزن انداختن نبود.
|از نیروهای اورژانس و هلال احمر و آتش نشانی گرفته تا پلیس و اهالی روستای خیرآباد تویسرکان؛
همگی دل نگران از سرنوشت احسان بالای چاه آمدند. اما جسد بی جان او که از آب بیرون
کشیده بود،آتش عزا به دامان خانواده افتاد.
سقوط خواهر و برادر دوقلو در چاه
مادر دوقلوها برای نجات جان بچه ها به دل آب زد
خانه شان غلغله است.ریحانه گوشه ای کز کرده است و در آغوش مادرش اشک می ریزد.جای برادر دوقلویش تا ابد در کنار او خالی خواهد بود و صدای خنده هایش هرگز در خانه نمی پیچد.
پدربزرگ احسان زنگنه در توضیح جزئیات این فاجعه گفت: «داماد من در روستای خیرآباد
یک زمین کشاورزی دارد. بعدازظهر پنجشنبه، بعد از اینکه از صبح تا عصر در مزرعه کار کرده
بودند در حال جمع کردن وسایل بودند که یکدفعه دخترم متوجه شده بود صدای بچه هایش نمی آید.
پشت سرش را نگاه کرده و دیده بود دوقلوهای یازده ساله اش در یک چاه آب که وسط زمین
کشاورزی است افتاده بودند.»
چاه آب وسط زمین کشاورزی ۴ متر قطر دارد و عمق آن شش متر است که تبدیل به یک گودال لجنی پر از آب شده است. بچه ها موقع بازی در اطراف آن ناگهان درون گودال سقوط کردند: «وقتی دخترم دیده بود که بچه هایش داخل آب افتاده بودند به حدی شوکه شده و هول کرده بود که خودش هم داخل آب پریده بود تا بتواند آنها را نجات دهد.
او دخترش را به سختی روی سطح خاکی سر داده بود. بعد خودش در آب غوطه ور بود
و فقط سرش بیرون بود که همسرش کمک کرده بود تا او را از آب بیرون بکشد.»
غرق شدن دوقلوها مقابل چشمان پدرشان
پدر جانباز دوقلوها نتوانست جان احسان را نجات دهد
شاید تلخ ترین بزنگاه این ماجرا این است که وقتی پدر دوقلوها دید همسر و فرزندانش در حال
غرق شدن هستند،زندگی اش را در حال متلاشی شدن می دید اما نمی توانست به دل
آب بزند و کاری برای نجات آنها انجام دهد.
سال ها قبل پاهای پدر دوقلوها در جنگ تحمیلی جا مانده است و این مرد جانباز تنها توانست دست همسرش را بگیرد و از آب بیرون بکشد.
بعد سراسیمه خودش را به هلال احمر رساند و با التماس تقاضای کمک کرد تا شاید روزنه امیدی بر زنده ماند احسان بتابد.
نیروهای هلال احمر و آتش نشانی بلافاصله خودشان را به محل حادثه رساندند. پسرک اما دیگر جانی
در بدن نداشت و بر اثر غرق شدگی به کام مرگ فرو رفته بود.
پدربزرگ احسان در آخر گفت:«دامادم حدود ۵۵ سال دارد و از دو پا معلول است. او در جنگ جانباز
شده بود و برای همین نتوانست برای نجات جان احسان وارد آب شود.»
رکنا