گم شدن مرموز مادر و دختر ۱۰ ساله
روز ۲۵ شهریور ماه سال گذشته زن جوان و دختر ۱۰ سالهاش برای میهمانی خانهشان را ترک کردند تا به خانه مادربزرگ در رباطکریم بروند.مادر که تازه از بستر بیماری بلند شده بود دخترانش به خانهاش آمدند و تصمیم گرفتند چند روزی در خانه مادر بمانند و کارهای وی را انجام دهند. «مریم کبیری» ۳۵ […]
روز ۲۵ شهریور ماه سال گذشته زن جوان و دختر ۱۰ سالهاش برای میهمانی خانهشان را ترک کردند تا به
خانه مادربزرگ در رباطکریم بروند.
مادر که تازه از بستر بیماری بلند شده بود دخترانش به خانهاش آمدند و تصمیم گرفتند چند روزی در خانه
مادر بمانند و کارهای وی را انجام دهند.
«مریم کبیری» ۳۵ ساله و دخترش «عسل معبودی» که ۱۰ سال دارد دو روز را در خانه مادربزرگ گذراندند تا
اینکه ساعت چهار بعدازظهر ۲۷ شهریورماه زنگ تلفن مریم به صدا درآمد و همسرش خواست به خانه بازگردند.
همین تماس تلفنی کافی بود تا مریم و دخترش با هم به سمت خانهشان حرکت کنند.
ساعت دو ظهر فردای آن روز «کیومرث» که فکر میکرد خانوادهاش هنوز در خانه مادر زنش هستند به آنجا رفت
و زمانیکه وارد خانه شد شنید که زن و بچهاش روز گذشته بعداز تماس تلفنی وی بهخانه بازگشتهاند در
حالی که مریم و عسل کوچولو هیچگاه بهخانه نرفته بودند.
بدین ترتیب سناریوی مرموز ناپدید شدن مادر و دختر به پلیس مخابره شد و بازپرس شعبه دوم دادسرای رباطکریم
دستور داد تیم ویژهای از مأموران پلیس آگاهی برای رازگشایی از سرنوشت این دو گمشده وارد عمل شوند.
کارآگاهان ابتدا به پزشکی قانونی رفتند و پس از اینکه به سرنخی از مادر و دختر جوان در بین اجساد
ناشناس دست نیافتند در گام بعدی به بررسی در بیمارستانها، زندانها و بهزیستی پرداخته و به هیچ سرنخی نرسیدند.
تحقیقات پلیسی در همان مراحل ابتدایی به بنبست خورد و کارآگاهان در گام بعدی خانواده «مریم» و همسرش را تحت
بازجویی قرار دارند.
در این مرحله مشخص شد که مریم و دخترش با کسی اختلاف نداشته و کسی اطلاع ندارد این مادر
و دختر چه سرنوشتی دارند! خواهر «مریم» در این خصوص گفت: مادرم بیمار بود به همینخاطر مریم و دخترش نیز
به خانه مادرم آمدند و با هم در آنجا بودیم که دو روز بعد شوهرخواهرم زنگ زد و خواست آنها
به خانه برگردند.
وی افزود: خواهرم ساعت چهار بعداز ظهر بود که رفت و در حالی که ما فکر میکردیم «مریم» در خانهاش
است، دامادمان بهخانه مادرم آمد و ا دعا کرد از زن و بچهاش بیخبر است.
خواهر جوان ادامه داد: به همه جا سرزدیم و به هرکس که فکر میکردیم زنگ زدیم اما بینتیجه بود و
با گذشت یک سال هنوز ناپدید شدن خواهرم باور کردنی نیست.
وی گفت: خواهرم در شرایط سختی زندگی میکرد اما هیچوقت درباره رفتن صحبت نکرد و حتی اگر خودش نیز رفته
باشد بهخاطر وابستگیای که به مادرمان دارد حتماً زنگ میزد و با هم صحبت میکردند و حتی خانواده «کیومرث» نیز
ابتدا فکر میکردند خواهرم بهخاطر اختلافی که با همسرش داشته در کنار مادرم زندگی میکند که با حضورشان در خانهمان
فهمیدند دروغی در کار نیست و خواهرم و عسل گم شدهاند.
بنابر این گزارش، با گذشت یکسال از تحقیقات پلیسی برای ردیابی این مادر و دختر و در حالی که
پلیس خود را در برابر گرههای کور میدید بازپرس شعبه دوم دادسرای رباطکریم خواستار انتشار عکس مریم و عسل در
شوک روزنامه ایران شد تا کسانی که سرنخی از سرنوشت آنها دارند با شماره ۵۶۷۲۰۳۳۳ پلیس آگاهی رباطکریم تماس بگیرند
یا به دادسرای رباطکریم مراجعه کنند.
ایران