روی پلیس جنایی قرار داد.
تجسسهای میدانی ماموران کلانتری۱۸ قرچک ورامین نشان داد مردی ۳۱ ساله با شلوار سیاه، تیشرت قرمز و کاپشن قهوهای رنگ
داخل یک پیکان وانت سفیدرنگ رها شده است، این در حالی بود که درهای ماشین باز بودند.
در این مرحله قاضی فتاحی، رئیس شعبه۱۰۲ دادگاه عمومی بخش قرچک، دستور داد تا تیمی از اداره جنایی پلیس آگاهی
ورامین وارد عمل شوند.
کارشناسان پزشکی قانونی نیز همزمان در معاینه جسد مرد ۳۱ ساله که بهمن نام داشت علت مرگ را خفتگی ناشی
از فشار به گلو و وارد آوردن ضربات میله یا سنگ به سر دانستند.
کارآگاهان ورامین که تحقیق از خانواده بهمن را در دستور کار داشتند به بازجویی از برادرش پرداختند.
وی گفت صبح روز پیدا شدن جسد برادرم وقتی به محل کارم رسیدم، زن داداشم با من تماس گرفت و
گفت بهمن از دیشب برای بردن بار از خانه خارج شده اما هنوز برنگشته است.
من نیز بلافاصله با گوشی تلفن همراه بهمن تماس گرفته ولی خاموش بود تا اینکه برادر بزرگترم با من تماس
گرفت و گفت از پلیس آگاهی ورامین با وی تماس گرفتهاند.»

۳۰ساله پرداختند؛ وی گفت: «ساعت یک تا ۴ بعدازظهر یازدهم اسفندماه به همراه شوهرم در منطقه بازار تهران بودم متوجه
شدم که بهمن به صورت تلفنی در حال صحبت کردن با مردی است و قصد دارد برای وی، باری را
جابهجا کند.
ساعت ۹ شب، بهمن با پیکان وانتش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت؛ حدود ساعت ۲ بامداد با تلفن
همراهش تماس گرفتم اما خاموش بود تا اینکه پلیس خبر باورنکردنیای به من داد.
کارآگاهان که به دنبال انگیزه این جنایت بودند پی بردند بهمن هیچ خصومتی با کسی نداشت اما «طاهره» در داستانسراییهایش
اشتباهاتی داشت که همین باعث شد تجسسها روی وی متمرکز شود.
این زن توطئهگر وقتی دید کارآگاهان وی را گناهکار شناختهاند، گفت: «روز نخست که در پلیس آگاهی حاضر شدم دروغ
گفتم که بهمن برای باربری به خارج از خانه رفته، در صورتی که بهمن در خانه بود.» وی افزود: «یک
سال پیش، پسرعمویم به نام حسام خواست تا از بهمن طلاق بگیرم و با وی ازدواج کنم این درخواستها پیامکی
بود تا اینکه احساس کردم پسرعمویم همان مرد رویاهایم است ۶ ماه پیش تصمیم گرفتیم بهمن را از زندگی خود
خارج کنیم تا اینکه وی را به قتل رساندیم.» طاهره گفت: روز جنایت موقع شام بود که من یک بسته
قرص خوابآور داخل دوغ ریخته و به بهمن دادم وی نیز خورد و زود خوابید؛ منتظر حسام ماندم تا او
نیز به خانه آمد؛ حسام گفت که یک وسیله سنگین برایش بیاورم و من نیز یک کاسه مسی به او
دادم و چند ضربه به بهمن زد؛ ناگهان بهمن از خواب بیدار شد که در همین زمان حسام وی را
خفه کرد؛ نزدیکیهای صبح بود که جسد بهمن را به داخل آسانسور برده و با کمک یکدیگر، جسد را در
پشت وانت پیکان خودش گذاشتیم و به خارج از تهران بردیم تا اینکه جسد را در کنار یک انبار در
نزدیکی پلیس راه قرچک ورامین به همراه خودرویش رها کرده و با خودروی کرایهای به خانه برگشتیم.» اعترافات زن توطئهگر
کافی بود تا حسام که پسری ۱۹ ساله بود در شهرستان نور دستگیر شود و چون هر دو ا عتراف
کردند جنایت در خانهای واقع در خیابان فدائیان اسلام تهران رخ داده است پرونده در اختیار شعبه دوم دادسرای امور
جنایی قرار گرفت و تجسسهای پایانی در اداره ۱۰ پلیس آگاهی ادامه دارد.