قتل پسرنوجوان پس از آزار شیطانی ,این ابلیس از اعدام گریخت

فرهاد وقتی به در خانه ام آمد وسوسه شدم او را داخل بردم و با او رابطه شیطانی برقرار کردم.
آزار شیطانی و قتل پسر نوجوان
آزار شیطانی و قتل پسر نوجوان ,مرد مواد فروش که پسرنوجوان را آزار داده و جنازه وی را در خیابان
رها کرده بود پس از جلب رضایت اولیای دم به زندگی برگشت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
بامداد سیزدهم اردیبهشت ۸۹ جنازه یک پسر نوجوان که کارت شناسایی همراهش نشان می داد فرهاد نام دارد در
حاشیه خیابان ابوسعید پیدا شد.
آثار ضرب و جرح روی جسد نمایان نبود و جنازه برای روشن شدن علت مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد.
پلیس در نخستین گام از تحقیقات به بررسی هویت وی پرداخت .
وقتی یک زن و مرد میانسال به کلانتری ۱۵۷ مسعودیه رفتند و ناپدید شدن پسر ۱۱ساله شان را به پلیس
اعلام کردند مشخص شد جنازه ناشناس متعلق به فرزند انهاست.
این پدر و مادر گفتند پسرشان صبح روز قبل از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت.
علت مرگ دلخراش پسر نوجوان
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ پسر نوجوان را خفگی اعلام کرد پرونده رنگ و بوی جنایی به خود گرفت و
تلاش برای ردیابی عامل یا عاملان جنایت هولناک آغاز شد.
در گزارش پزشکی قانوین همچنین روشن شد این پسر قبل از مرگش مورد ازار قرار گرفته بود.
پلیس در تحقیقات محلی دریافت مرد جوانی به نام غلام که قاچاقچی مواد مخدر است در نزدیکی محل پیدا شدن
جنازه سکونت دارد و همسایه ها بارها نسبت به رفت و آمدهای مشکوک به خانه اش از وی شکایت کرده
اند.
به این ترتیب غلام ۳۳ ساله بازداشت شد.
آزار شیطانی و قتل پسر نوجوان
وی که منکر آشنایی با پسر نوجوان بود وقتی فهمید همسایه ها گفته اند
وی را همراه فرهاد دیده اند به ناچار لب به اعرتاف گشود و گفت: پسر نوجوان را در پارک دیدم.
او از من مواد می خواست اما به خاطر سن کم به او مواد ندادم.
اما نیمه شب مقابل در خانه ام آمد.
او که حال طبیعی نداشت با التماس از من مواد خواست.
من هم او را به داخل خانه دعوت کردم.
فرهاد در راه پله ها مشغول مواد کشیدن شد و من در خانه ام خوابیدم.
اما صبح زود متوجه شدم جان سپرده است.
من از ترسم جنازه اش را به خیابان بردم و با اروژانس تماس گرفتم.
چگونگی آزار پسر نوجوان توسط مرد مواد فروش
این متهم درباره آزار شیطانی پسر نوجوان گفت: وقتی فرهاد به خانه مان امد گرسنه بود.
من برایش غذا گرم کردم و به او دادم.
من با میل خودش او را ازار دادم اما وقتی نیمه شب خروپف کرد او را از خواب بیدار کردم
.
می ترسیدم پدر و مادرم که در طبقه بالا زندگی می کردند متوجه حضور او شوند.
اما فرهاد بار دیگر به خواب رفت وباز شروع به خرو پف کرد.
من هم دستم را روی دهانش گذاشتم تا ساکت شود اما یکباره متوجه شدم نفس نمی کشد.
به همین خاطر از ترسم جنازه شا را به خیابان بردم و رها کردم.
به دنبال اعتراف های مرد مواد فروش وی پای میز محاکمه ایستاد و به قصاص و شلاق محکوم شد.
حکم صادره در شعبه ۱۶ دیوان عالی کشورتایید شده بود که پدر و مادر فرهاد با دریافت دیه اعلام رضایت
کردند.
به این ترتیب غلام از یک قدمی چوبه دار به زندگی برگشت و دیروز از جنبه عمویم جرم محاکمه شد.
در ابتدای این جلسه که در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد نماینده دادستان کیفرخواست را خواند
و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی برای غلام مجازات خواست.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: باور کنید قصد کشتن پسر نوجوان را نداشتم.
من فقط برای ساکت شدن او دستم را مقابل دهانش گرفتم اما چون مواد مخدر استفاده کرده بود بیهوش
شد و جان سپرد.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و غلام را به ۸ سال زندان با احتساب روزهای بازداشت
محکوم کرد.
رکنا