نیک صالحی | پرتال اطلاع رسانی ، سرگرمی ، سینما و …
  • نیک صالحی
    • تماس با ما
  • فال
    • انواع فال و طالع بینی
    • فال روزانه
    • فال روز تولد
    • فال حافظ
    • فال کارت
  • خبر
    • اخبار ایران و جهان
    • اخبار اختصاصی
    • اخبار علمی
    • اخبار ورزشی
    • اخبار حوادث
    • موبایل و کامپیوتر
  • سینما
    • فرهنگ و هنر
    • استوری چهره ها
    • فرهنگ و سینما
  • سرگرمی
    • چه خبر از کجا ؟
    • اس ام اس مناسبتی
    • کاریکاتور
    • مطالب گوناگون
    • سوژه های خنده دار
    • معما ، ضرب المثل،چیستان
    • گزارش تصویری
    • داستان های کوتاه
    • خودرو
  • گردشگری
  • سلامت
    • شاخص توده بدنی
    • تغذیه و سلامت
    • پزشکی و درمان
    • زناشویی و همسرداری
    • آشپزی و دسر
    • روانشناسی
    • پیشگیری از ایدز
    • مبارزه با اعتیاد
  • سبک زندگی
    • مد روز
    • کاردستی
    • زیبایی و آرایش
    • خانه داری
    • دکوراسیون
  • فیلم
  • احکام
  • تبلیغات
    • درج آگهی در سایت
شنبه ۱۱ / ۰۴ / ۰۱
حوادث > حوادث > سکوت تلخ ترلان دختر کرمانشاهی از اسارتگاه شیطانی پسر عمو

سکوت تلخ ترلان دختر کرمانشاهی از اسارتگاه شیطانی پسر عمو

تاریخ بروزرسانی : 2018-11-12
گردآوری : نیک صالحی
اشتراک گذاری :
دختر کرمانشاهی

ترلان دختر نوجوان کرمانشاهی به مدت شش سال قربانی آزار های وحشیانه پسر عمو خود شده است و بعد از اینکه کسی از او حمایت نکرد از خانه فرار کرد

دختر کرمانشاهی و باید گفت دختر نوجوانی که قربانی سهل انگاری خانواده اش شده است و اکنون به امید آینده ای مبهم با تنها مونسش عروسکش به راه افتاده تا سرنوشتی شیرین را برای خود رقم زند در حالی که تنها سراب پیش روی او می باشد.ترلان دختر ۱۴ ساله روستایی قربانی نیت شوم پسر عموی شیطان صفت خود شد و روزها برده او شده است و اکنون مایه ننگ خانواده ای که کوچکترین اشتباهی را متوچه خود نمی دانند. در ادامه ناگفته های تلخ این دختر نوجوان را در نیک صالحی بخوانید

تجاوز به دختر کرمانشاهی

«ترلان» ۱۴ سال داشت که عروسک و ساک کوچک لباسش را برداشت و در حالی که بدنش زیر مشت و لگد پدر و برادرانش سیاه و کبود شده بود، از خانه فرار کرد. این آغاز سرگردانی‌های دختر نوجوان بود. هیچ جایی برای رفتن نداشت و از طرفی می‌ترسید به کسی اطمینان کند. با گام‌های آهسته از گوشه خیابان حرکت می‌کرد که ناگهان خودروی گشت پلیس کنارش متوقف شد.

«ترلان» نمی‌دانست باید چه واکنشی نشان دهد، اگر همراه مأموران می‌رفت احتمال اینکه او را به خانواده‌اش
تحویل دهند زیاد بود اگر هم فرار می‌کرد بیشتر گرفتار می‌شد. در حالی که اشک‌هایش سرازیر شده بود،
به ناچار همراه افسر پلیس سوار خودرو شد. وقتی مأموران دریافتند
وی از خانه فرار کرده او را تحویل مرکز مشاوره دادند.

دخترک مقابل کارشناس مشاور نشست، دست‌هایش هنوز می‌لرزید و صدایش در میان هق هق گریه محو بود. در حالی که عروسکش را در آغوش می‌فشرد گفت: «پدر و برادرانم می‌گویند من آبرویشان را برده‌ام. هر چه توضیح دادم من مقصر نیستم هیچ کس حرفم را باور نمی‌کرد. پسر عمویم داوود هم که ناپدید شده است.

فقط عروسکم شاهد اتفاقات سیاهی بود که برایم رخ داده اما او هم که همه چیز را دیده نمی‌تواند
حرف بزند. چند ماه است که پدر و برادرانم نمی‌گذارند از خانه بیرون بیایم و تا حرف می‌زنم مرا
به باد کتک می‌گیرند. می‌گویند تو آبروی خانواده را برده‌ای اما من هیچ گناهی ندارم.
هیچ‌کس باورش نمی‌شود.»

ناگفته های تلخ آزارجنسی دختر کرمانشاهی

دخترک در شرح ماجرا می‌گوید: ۸ سال داشتم که آن اتفاق تلخ رخ داد. آن زمان درکم از دنیای اطراف در حد تعریف‌های مادر و خواهرانم بود. همیشه همه می‌گفتند آبرو مهم است. دو خواهرم با گرفتن چند سکه طلا به خانه بخت رفته بودند. همه فکرم آن بود که روزی بزرگ شوم و مانند آنها سکه طلا بگیرم و در زندگی خوشبخت شوم.

تازه آن موقع مجبور نبودم از صبح تا غروب سر زمین کشاورزی کار کنم. در حاشیه شهر کرمانشاه با پدربزرگ
و مادربزرگمان در یک خانه زندگی می‌کردیم. بعد از ازدواج خواهرانم تنها مانده بودم.
پدر و مادرم از صبح تا غروب روی زمین کار می‌کردند و مادربزرگ تنها مونس و همدمم بود.

اما بعد از مرگ عموی معتادم و ازدواج مجدد همسر او، دو پسرعمویم نیز به خانواده ما اضافه شدند و وظایفم سنگین‌تر از قبل شد. اما بدبختی‌ها از آنجا شروع شد که پدر بزرگ و مادربزرگم نیز به فاصله کوتاهی از یکدیگر فوت کردند و من ماندم و پسر عموهایی که دیگر عضو رسمی خانواده شده بودند.

پدرم به برادرزاده‌هایش اطمینان کامل داشت و روزها که همراه مادرم و برادرانم به سر مزرعه و زمین کشاورزی
می‌رفت مرا به امید آنها در خانه می‌گذاشت غافل از اینکه…

ترلان دختر کرمانشاهی قربانی تجاوز وحشیانه

«ترلان» که کابوسی قدیمی را مرور می‌کرد، بی‌محابا اشک می‌ریخت: «پسر عمو داوود ۱۰ سال از من بزرگتر بود. او همیشه مراقبم بود اما گاهی وقتی هیچ کس در خانه نبود، کارهایی می‌کرد که مرا آزار می‌داد. می‌دانستم که او نباید تا این حد به من نزدیک شود اما کسی نبود که به من بگوید باید چه کار کنم.

هر روز وقتی خانواده‌ام آماده رفتن می‌شدند، از ترس به خود می‌پیچیدم. حتی چند باری از مادرم خواستم
مرا نیز با خود ببرند اما پدرم دعوایم کرد و در خانه ماندم و… هر روز که می‌گذشت آزارهای داوود بیشتر می‌شد.

یک روز عروسکی برایم خرید و به من داد. می‌گفت اگر به کسی راجع به رفتارش حرفی بزنم آبروی خانواده‌ام می‌رود. من هم که از بچگی یاد گرفته بودم آبروداری کنم به سکوتم ادامه دادم. از آن روز تنها محرم اسرارم عروسک کوچکی بود که پسر عمو داوود برایم خریده بود.

چند هفته بعد یک روز پسر عمویم مرا ترک موتورش نشاند و به خانه دیگری برد. فیلمی را گذاشت
و مرا به زور کنارش نشاند و مجبورم کرد نزدیکش بمانم. آن روز بلایی سرم آمد که به جز عروسکم
هیچ کس باور نمی‌کند. کم کم تبدیل به یک آدم عصبی شده بودم .هر چه می‌گذشت
بیشتر احساس می‌کردم با همکلاسی‌هایم فرق دارم. نمی‌توانستم مانند آنها بازی کنم و شاد باشم.
اما هیچ کس از من نمی‌پرسید که چرا گوشه‌گیر شدم، چرا نمی‌خندم و…

دختر کرمانشاهی تجاوز پسر عمو شیطان صفت و دوستانش به دختر کرمانشاهی

۶ سال تمام مانند عروسکم سکوت کرده و تنها اشک می‌ریختم تا اینکه یک روز پسر عمو داوود مرا
به خانه‌اش برد و در یکی از اتاق‌ها زندانی‌ام کرد. نمی‌دانستم قرار است چه بلایی سرم بیاید.
هوا تاریک شده بود که به نظرم رسید افرادی به خانه وارد شدند. هر چه صدای قهقهه خنده پسر عمو
داوود و دوستانش بیشتر می‌شد، ترس من هم چند برابر می‌شد.

گوشه‌ای کز کرده بودم. هیچ راه فراری نبود که ناگهان متوجه چرخیدن کلید در قفل در شدم. دوست پسر عمو داوود در چارچوب در ظاهر شد و در را پشتش بست و…

حدود ۴ روزی در آنجا محبوس بودم. باید راهی برای فرار پیدا می‌کردم. فریاد می‌زدم
و به در و پنجره می‌کوبیدم. بعد از چند ساعت همسایه‌ها وارد خانه شدند و مرا پیدا کردند.

خبری از پسر عمو داوود نبود. پدرم وقتی مرا دید صورتش پر از خشم و نفرت بود. هیچ کس از من نپرسید چه بلایی سرم آمده. پدر و برادرانم با مشت و لگد به جانم افتادند و… دیگر چیزی نفهمیدم.

از آن روز به بعد حتی حق نداشتم پایم را از خانه بیرون بگذارم. آنها مرا مایه ننگ خانواده می‌دانستند
اما من جز عروسکم هیچ شاهدی برای اثبات بیگناهی‌ام نداشتم. چند ماهی فقط ناسزا شنیدم،
کتک خوردم و تحقیر شدم. دیگر نمی‌توانستم شرایط را تحمل کنم به همین خاطر از خانه فرار کردم.
فکر می‌کنم این‌طوری خانواده‌ام هم کمتر عذاب می‌کشند…»

رکنا

در ایام قرنطینه در منزل بی نهایت کارتون ببینین
این بازی خیلی خوبه حتما ببینید و انجام بدید
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
مادر افسرده در کرمان اعتراف مادر افسرده به قتل فاطمه و آنیسا کوچولو و گفتگو با پدر کودکان
قتل دختر نوجوان جزئیات قتل دختر نوجوان با شلیک مرگبار پدر عصبانی در ممسنی نورآباد فارس
کودک ربایی در تهران جزئیات عجیب ترین کودک ربایی در تهران که زن جوان چاقو زیر گلوی دختربچه گذاشت
مراسم جن گیری قتل هولناک دختر بچه ۳ ساله در مراسم جن گیری + عکس بدون پوشش جنایتکاران
پیشنهادات ویژه
پشت بام های زیبا و شیک
پشت بام های زیبا و شیک
استخاره برای عقد و ازدواج
استخاره برای عقد و ازدواج
روف گاردن های رویایی
روف گاردن های رویایی
جراحی بواسیر ، سرپایی
جراحی بواسیر ، سرپایی
  • هم اکنون دیگران می خوانند
قتل دختر نوجوان جزئیات قتل دختر نوجوان با شلیک مرگبار پدر عصبانی در ممسنی نورآباد فارس
مادر افسرده در کرمان اعتراف مادر افسرده به قتل فاطمه و آنیسا کوچولو و گفتگو با پدر کودکان
مراسم جن گیری قتل هولناک دختر بچه ۳ ساله در مراسم جن گیری + عکس بدون پوشش جنایتکاران
کودک ربایی در تهران جزئیات عجیب ترین کودک ربایی در تهران که زن جوان چاقو زیر گلوی دختربچه گذاشت
سرقت گردنبند طلا ماجرای گردنبند قاپی کارگردان تئاتر از پیشکسوت پرسپولیس در تهران
پدرکشی در تهران پدرکشی هولناک با همدستی مادر در تهران و کشف جسد در بیابان
همسرکشی مرد مشهدی این مرد مشهدی گلوی همسر خود را کنار سفره وحشیانه از هم درید! +عکس
قتل پسربچه تهرانی جزئیات قتل پسر بچه ۶ ساله به دست نامادری سنگدل تهرانی
قتل دختر شهید جزئیات جدید از قتل دختر شهید تنکابنی و کشف جسد نیمه دفن شده وی در کلاردشت
حامد سلطانی جزئیات تصادف خونین حامد سلطانی مجری برنامه اعجوبه‌ ها در اصفهان +تصاویر
قتل خانم دکتر زیبایی جزئیات تازه از شلیک مرگ به خانم دکتر زیبایی در مطب یوسف آباد
قتل ناموسی در تهران قتل ناموسی یاشار به دست مرد قصاب به خاطر زن خیانتکار در تهران
قتل عارف حبیبی جزئیات دلخراش قتل عارف حبیبی به خاطر خواستگاری از فاطمه در شیروان + عکس
مرگ پزشک آبادانی ماجرای مرگ مشکوک دکتر پیوند علامه پزشک آبادانی چیست؟ +عکس
مرگ کودک 4 ساله ماجرای تلخ مرگ دردناک سایدا دختر ۴ ساله در پی خودکشی یکی از اقوامش
حادثه متروپل آبادان برای اولین بار انتشار عکس های ۳۵ جانباخته حادثه متروپل آبادان!
مادر بابک خرمدین اعلام حکم مادر بابک خرمدین و واکنش او به رأی نهایی دادگاه
گم‌ شدن نوجوانان ماجرای گم شدن سه پسر نوجوان تهرانی از ۴ خرداد ماه +عکس
جنایت در برج نگین ستارخان ایرانگردی قاتل آتش افروز و بی رحم پس از جنایت در برج نگین ستارخان
درگیری مسلحانه آبادان انگیزه قاتل بی رحم از قتل سه مرد در درگیری مسلحانه آبادان +عکس
جنایت بالابان شهریار گفتگویی غم انگیز با خانواده های مقتولان جنایت بالابان شهریار+ تصاویر
فال و طالع بینی
فال روزانه
فال حافظ
استخاره با قرآن
فال شیخ بهایی
فال چوب
فال روز تولد
فال کارت
فال قهوه
مروری بر گذشته
مادر افسرده در کرمان اعتراف مادر افسرده به قتل فاطمه و آنیسا کوچولو و گفتگو با پدر کودکان
قتل دختر نوجوان جزئیات قتل دختر نوجوان با شلیک مرگبار پدر عصبانی در ممسنی نورآباد فارس
کودک ربایی در تهران جزئیات عجیب ترین کودک ربایی در تهران که زن جوان چاقو زیر گلوی دختربچه گذاشت
مراسم جن گیری قتل هولناک دختر بچه ۳ ساله در مراسم جن گیری + عکس بدون پوشش جنایتکاران
logo-samandehi
  • خانه
  • تبلیغات در سایت
  • ویدئو و موزیک
  • تماس با ما
  • تعبیر خواب
  • آر اس اس

©باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت niksalehi.com مجاز میباشد . طراحی سایت با آنلاینر

Copyright (c) 2003-2022 Niksalehi.com All Rights Reserved
دکتر طاهریاستخدامویدئودامنه