اعظم ۶۰ ساله بود اما در دام بی حیایی پسر تهرانی افتاد! +عکس

با شکایت زن سالخورده ای از پسر تهرانی او به جرم تجاوز در زندان به سر می برد این پسر ۲۵ ساله ادعاهای این زن را رد کرده است و اعلام کرده که او با پای خود وارد خانه اش شده و آزار و اذیتی در کار نبوده است. این زن برای فروش ماشینش به این پسر جوان مراجعه کرده بود و او با نیت شوم خود این زن را به خانه مجردی خود کشانده است. در ادامه جزئیات نقشه شوم این پسر جوان برای اعظم خانم را در نیک صالحی بخوانید

آزار زن سالخورده توسط پسر تهرانی

رسیدگی به این پرونده با شکایت یک زن ۶۰ ساله به نام اعظم در دستور کار پلیس قرار گرفت .
این زن به ماموران گفت: من سالهاست که از همسرم جدا شده ام و به تنهایی زندگی می کنم.

قصد داشتم ماشینم را بفروشم به همین خاطر برای فروش ماشین آگهی دادم تا اینکه پسر ۲۵ ساله ای به نام امیر با من تماس گرفت و برای بازدید ماشینم قرار گذاشت .وقتی سر قرار رفتم او ماشین را بررسی کرد. سپس از من خواست تا سوار ماشین شود و با آن دور بزند.

وی ادامه داد: امیر پشت فرمان نشست و من در کنار او نشستم تا با هم دور بزنیم. او پس
از دقایقی گفت ماشینم را پسندیده و قصد خرید آن را دارد .سپس مرا به شام دعوت کرد .
من هم پذیرفتم اما یکباره در میان راه تغییر مسیر داد و مرا به خانه اش برد .

اذیت و آزار زن ۶۰ ساله در خانه مجردی پسر تهرانی

او در خانه اش مرا مورد آزار قرار داد .او در خانه را به رویم قفل کرد و مانع خروج
من شد. من که به شدت ترسیده بودم با داد و فریاد از همسایه ها کمک خواستم و با
شنیدن صدای کمک خواهی من مقابل درآمدند و متوجه ماجرا شدند و پلیس را در جریان قرار دادند.

به دنبال شکایت این زن ،پسر جوان که در محل بازداشت شده بود جرمش را انکار کرد
و ادعا کرد آزاری صورت نگرفته است .با این حال و با توجه به اظهارات زن سالخورده و همسایه ها
برای وی کیفرخواست صادر و او دیروز در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای این جلسه زن سالخورده بار دیگر به تشریح ماجرا پرداخت و به اتهام تجاوز از پسر جوان شکایت کرد.

دستگیری پسر تهرانی به جرم آزار و اذیت

وی گفت: بعد از این ماجرا درباره امیر تحقیق کردم و متوجه شدم او خودش صاحب ماشینی مدل بالاست. او اصلا نیازی به خرید ماشین نداشته و احتمالا می خواسته مرا به دام شیطانی اش بیاندازد.

سپس امیر که از زندان به دادگاه منتقل شده بود روبه روی قضات ایستاد و جرمش را انکار کرد. او گفت:
من واقعا قصد خرید ماشین را داشتم.بعد از اینکه ماشین را پسندیدم پیرزن را برای شام دعوت کردم
و او دعوتم را پذیرفت و با میل خودش به خانه ام آمد اما یکباره شروع به داد و فریاد
کرد و از همسایه ها کمک خواست. هیچ تجاوزی صورت نگرفته و او به دروغ مرا متهم به آزار کرده است.

با پایان دفاعیات متهم هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

رکنا