زن جوان تهرانی بعد از بزم مستانه با دوستش که پسر جوانی بوده است با او در خودرو درگیر می شود و بعد از پیاده شدن در بزرگراه تصادف می کنند و جانش را از دست می دهد.
زنی جوان بعد از بزم مستانه با پسری جوان دچار حادثه ای تلخ شد و در دم جان باخت و اکنون پسر جوان مدعی است نقشی در مرگ وی نداشته است. مرگ زن جوان که بعد از مصرف مشروبات الکلی روی داده است و بعد از پیاده شدن از ماشین دوستش با خودرو عبوری در اتوبان برخورد و جانش را از دست می دهد. در ادامه جزئیات این حادثه تلخ را در نیک صالحی بخوانید
مرگ زن جوان در بزرگراه
پسر جوان که به قتل یک زن متهم شده است، وقتی در دادگاه حاضر شد، مدعی شد زن بر اثر برخورد با خودروهای عبوری جانش را از دست داده و او قاتل نیست.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد،
مادر مقتول گفت: فعلا خواستهاش را مطرح نمیکند و خواستهاش از دادگاه با توجه به گفتههای
متهم پرونده است. وقتی پسر جوان در جایگاه قرار گرفت، گفت: من و سیما از مدتها قبل همدیگر
را میشناختیم البته ارتباطی با هم نداشتیم.
من و دوستانم از یکی از اقوام سیما مشروب میخریدیم. روز حادثه با دوستانم به خانه آن فرد رفتیم، او نبود و سیما برای ما مشروب آورد. از آنجایی که همدیگر را میشناختیم، همراه ما شد تا مشروب بخوریم. چندساعتی با هم بیرون رفتیم و کباب خوردیم و مشروب مصرف کردیم. سیما و دو دوست من خیلی مست بودند.
من کمی مشروب خورده بودم و حالت مستی نداشتم، اما سه نفر دیگر خیلی مست بودند.
سیما عصبی و پرخاشگر بود و مدام داد و فریاد میکرد. ما سعی کردیم آرامش کنیم
تا او را به خانه برسانیم، اما نشد. او کنار اتوبان پیاده شد و ما هم حرکت کردیم.
مرگ زن جوان بعد از بزم مستانه در اتوبان
ماشین متعلق به دوستم بود. او چندساعت بعد با من تماس گرفت و گفت: کیف سیما در ماشین جا مانده است. وقتی من خواستم کیف سیما را به خانواده اش برگردانم من را بازداشت کردند.
در ادامه شوهرخواهر متهم که به صورت اتفاقی از محل حادثه عبور میکرده، در برابر قضات حاضر شد و گفت:
من خیلی اتفاقی داشتم از آن اتوبان رد می شدم. یک پراید را دیدم که توقف کرد
و زنی از آن پیاده شد و در حالی که تلوتلو می خورد سعی کرد از عرض بزرگراه عبور کند.
چند ماشین سعی کردند به او برخورد نکنند، اما آینه یک ماشین به آرنجش برخورد کرد
و زن یک دور چرخید. بعد من عبور کردم.
از آینه دیدم که یک ماشین با سرعت زیاد به زن برخورد کرد و صدای ترمز بلند شد. من دوربرگردان را دور زدم و وارد لاین مخالف شدم، چون خانهام در آن سمت بود. ماشین را پارک کردم و به محل رفتم. از دیدن صحنه خیلی ملتهب شدم.
کمک کردم که ماشین ها از لاین دیگری بروند و بعد هم پلیس جسد را برد. من این موضوع
را چند باری برای خانوادهام تعریف کردم، چون حالم خیلی بد بود، چند روز بعد فهمیدم حامد
با این ماجرا در ارتباط بوده است. من تعجب کردم، چون حامد پراید نداشت و اگر او را
می دیدم صبر می کردم تا کمک کنم. برادرزنم گفت: حامد در ماشین دوستش بوده.
سپس مادر مقتول گفت: من آدمی نیستم که مادر دیگری را داغدار کنم، حتی اگر حکم بر قصاص دهید من قصاص نمی کنم، دیه قانونی برای خودم و نوه ام میخواهم. او نه پدر دارد و نه مادر. اما این جوان را به خدا واگذار میکنم. با پایان جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه شرق