مرد کودک ربا به خاطر ۵ میلیون تومان اقدام به کودک ربایی کرده بود و زمانی که در حال فرار بود با شلیک گلوله پلیس دستگیر و روانه زندان می شود
ماجرای ربودن نیمای ۵ ساله که آدم ربا او را بعد از ربودن رها کرده بود عجیب به نظر می رسد. این مرد کودک ربا از خانواده پسر بچه تقاضای ۱۰۰ میلیون تومان پول نقد کرده بود و بعد از اینکه این ماجرا طولانی می شود او تصمیم می گیرد که کودک را رها کند او در طول مدتی که نیما در کنار او بود او را به جاهای مختلف برده و اجازه نداده بود که کودک از ماجرای آدم ربایی خبر دار شود. این مرد ا دعا کرده بود که فقط به خاطر ۵ میلیون تومان اقدام به این کار کرده است.
مرد کودک ربا
عقربه ها ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه یکشنبه ۲۴ تیرماه امسال را نشان می داد که خانواده ای سراسیمه پای در کلانتری ۱۴۷ گلبرگ گذاشتند و از ماجرای ربوده شدن پسر ۵ ساله شان به نام نیما خبر دادند.
همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره ۱۱ پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران برای رهایی این پسربچه وارد عمل شوند.
کارآگاهان در تحقیقات ابتدایی پی بردند که آدم رباها درخواست ۱۰۰ میلیون تومان پول برای رهایی نیما کرده اند و در صورت نپرداختن پول خانواده را تهدید به مرگ پسرشان کرده اند.
نحوه دستگیری مرد کودک ربا
تیم جنایی در ادامه متوجه شدند که خواهر ۱۱ ساله نیما مرد موتور سوار را که برادرش سوار بر موتور ربوده بارها با مرد همسایه مشاهده کرده است.
همین کافی بود تا مرد همسایه که حسین نام دارد دستگیر شود اما این متهم ادعا کرد که در نقش کودک ربایی نیما نقشی نداشته است، این ادعاها در حالی بود که ماموران متوجه شدند که کودک ربوده شده در شرق تهران آزاد شده است.
ماموران در این مرحله احتمال دادند که همدست سعید با اطلاع از دستگیری وی برای ردگم کنی و بسته شدن پرونده کودک را رها کرده است که تا سعید آزاد شود.
حسین سعی داشت با داستانسرایی خود را بیگناه معرفی کند اما وقتی در تناقض گویی هایش گرفتار شد به ناچار لب به سخن باز کرد و سعید ۴۱ ساله را لو داد.
کاراگاهان با ردیابی های فنی و تخصصی روز چهارشنبه ۲۷ تیرماه وقتی برای دیدن پسرش در زمین فوتبال حاضر شد در برابر ماموران قرار گرفت اما سعی داشت سوار بر موتور پا به فرار بگذارد که از ناحیه پای چپ هدف ۲ گلوله قرار گرفت.
گفتگو با مرد کودک ربا در شرق تهران
سعید ۴۱ ساله که نیما ۵ ساله را با موتور سیکلتش ربوده بود پس از دستگیری ادعا می کند تنها به خاطر ۵ میلیون تومان پیشنهاد مرد همسایه را برای آدم ربایی پذیرفته است.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
کودک ربایی.
طعمه تان را چطور شناسایی کردی؟
پسر همسایه یکی از دوستانم بود و به پیشنهاد خود او من دست به کودک ربایی زدم.
سابقه داری؟
بله، ۲ بار بخاطر درگیری و مواد مخدر دستگیر شدم .
آخرین بار چه زمانی زندان بودی؟
۷ ماه قبل بود که از زندان آزاد شدم.
شنیدم تحت تعقیب بودی؟
بله، با قرار وثیقه آزاد شده بودم اما دیگر به زندان نرفتم و تحت تعقیب بودم.
چطور به فکر آدم ربایی افتادی؟
حسین پیشنهاد داد که پسر همسایه شان را بدزدیم و از این طریق پول خوبی به جیب بزنیم.
چطور نیما را سوار بر موتور کردی؟
از قبل حسین پسر همسایه شان را به من نشان داده بود و روز کودک ربایی به سراغ پسر بچه رفتم و به بهانه موتور سواری او سوار بر موتور کردم .
۳ ساعت بیشتر در اختیار من نبود که بعد از آن پسربچه را رها کردم تا به آغوش خانواده اش برود.
در این مدت زمان پسربچه را کجا زندانی کرده بودی؟
زندانی نبود، با هم درخیابان می چرخیدیم، اسباب بازی برایش خریدم و حتی سفارش پیتزا داد که شام را با هم خوردیم.
نیما هیچ اعتراضی نمی کرد؟
من هیچ بدی به پسربچه نکردم و مرا در این مدت کوتاه عمو صدا می زد و حتی شنیدم که نیما وقتی در برابر قاضی قرار گرفت خواسته تا من به سراغش بروم تا با هم بیرون برویم و بازی کنیم.
چرا بچه را رها کردی؟
چون دیدم کار خراب شده است، به همین خاطر نیما را رها کردم تا دستم رو نشود.
چطور متوجه شدی حسین دستگیر شده؟
همسرش اطلاع داد که حسین پیغام داده تا سمت خانه نروم، به همین خاطر متوجه شدم که دستمان رو شده است.
خانواده هایتان از ماجرای کودک ربایی اطلاع داشتند؟
نه.
چقدر درخواست پول کردید؟
ابتدا ۱۰۰ میلیون تومان اما وقتی دیدیم پوی در بساط ندارند به آنها تخفیف دادیم و حاضر بودیم در قبال دریافت ۱۰ میلیون تومان بچه را آزاد کنیم.
قرار بود چطور پول ها را تحویل بگیرید؟
حسین یک کارت بانکی به من داده بود و قرار بود پول ها به این شماره حساب واریز شود.
بعد از رهایی نیما کجا رفتی؟
۳ روز در خیابان ها می چرخیدم و حتی خانواده ام نیز از من اطلاعی نداشتند.
فکر می کردی دستگیر شوی؟
نه، چون طرح و برنامه ای که حسین کشیده بود خیلی کامل بود و اصلا فکر دستگیری نمی کردم.
می دانی حکم کودک ربایی چیست؟
اگر به من رحم کنند نزدیک به ۷ سال اما اگر بخواهند سختگیری کنند باید ۱۵ سال زندان بروم.
حسین را از کجا می شناسی؟
همسرانمان با هم دوست هستند و حسین نیز می دانست من به تازگی از زندان آزاد شدم و نیاز به پول دارم به همین خاطر پیشنهاد کودک ربایی را به من داد.
ناگفته های مرد کودک ربا از ربودن پسر بچه تهرانی
خانواده نیما از وضعیت مالی خوبی برخوردار بودند؟
چند وقت پیش از خانه آنها سرقت شده بود و حسین که در همسایگی آنها زندگی می کرد شنیده بود که پول و طلاهای زیادی از خانه سرقت رفته و با همین طرز فکر احتمال می داد که آنها خانواده پولداری هستند اما بنده خداها شرایط مالی شان انقدر هم خوب نبود.
بخاطر چی تصمیم به کودک ربایی گرفتی؟
به پول نیاز داشتم.
چقدر پول نیاز داشتی؟
۵ میلیون تومان پول نیاز داشتم.
با ۵ میلیون تومان چه کار می خواستی بکنی؟
راستش قصد داشتم موتورم را بفروشم و با ۵ میلیون تومانی که به دست می آورم
یک پراید بخرم و در تاکسی های اینترنتی کار کنم.
چرا از خانواده یا دوستانت پول قرض نگرفتی؟
به خاطر سابقه دار بودن و زندان رفتنم کسی به من اعتماد نداشت به همین خاطر کسی پولی قرض نمی داد.
شغل؟
قبلا در خیابان عارف در کار خرید و فروش خودرو بودم اما ۱۰۰ میلیون تومان از ارث پدری ام را خوردند به همین خاطر زندگی ام خراب شد.
در زمان دستگیری چرا تیراندازی شد؟
برای دیدن پسرم به زمین فوتبال رفته بودم که ماموران را در آنجا دیدم و زمانیکه خواستم فرار کنم هدف ۲ گلوله پلیس قرار گرفتم.
شنیدم خانواده نیما را تهدید کردی اگر پول ندهند پسرشان را می کشی؟
نه، من تهدید کردم اگر پول را ندهند پسرشان را مجبور می کنم تا در خیابان گدایی کنند و اصلا
تهدید به مرگ نکرده بودم چون خودم پسر دارم و اصلا دلم نمی آید به کسی آسیب برسانم.
حرف آخر؟
پشیمان و شرمنده همه هستم.
بنا به این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس شعبه ۸ دادسرای ناحیه ۲۷ تهران در اختیار ماموران اداره ۱۱ پلیس آگاهی تهران قرار دارند.
رکنا