دادگاه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد امروز در تهران برگزار و محاکمه محمدعلی نجفی شهردار سابق به صورت علنی و با حضور اولیای دم میترا استاد آغاز شده است
امروز اولین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد همسر دوم محمد علی نجفی شهردار سابق تهران برگزار شده است و در طی این جلسه سه ساعته مسائل مختلفی بررسی شده بود. گفتنی است مهیار پسر میترا استاد نیز در دادگاه درباره روز جنایت صحبت کرده بود. در ادامه جزئیات صحبت های زهرا دختر نجفی درباره روز و صحنه قتل میترا و همچنین صحبت های درگوشی نجفی با برادر میترا را در ادامه در نیک صالحی می خوانید
اولین جلسه محاکمه نجفی در پرونده قتل میترا استاد
«در طول یک سال و اندی گذشته تمام سعی خود را کردم تا بدون خونریزی مشکلات را با
میترا استاد حل کنم، اما او هیچ نصیحتی را پذیرا نبود حتی پیشنهاد دادم که تمام حق
و حقوقت را پرداخت میکنم؛ اما او به من میگفت در وهله اول برای گرفتن انتقام از همسر
و دخترت آمدهام و تا خیانت نکنم و با مردهای اجنبی رابطه برقرار نکنم دست بر نمیدارم.»
اینها بخشی از دست نوشتهی کشف شده از محمدعلی نجفی در صحنه است که امروز محمد شهریاری، نماینده دادستانی آن را در اولین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد قرائت کرد.
دادگاه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد صبح امروز شنبه، ۲۲ تیرماه به صورت علنی
و به ریاست قاضی محمدرضا محمدیکشکولی در شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.
میترا استاد همسر محمد علی نجفی، شهردار پیشین تهران بود که روز هفتم خرداد به ضرب گلوله در خانهاش به قتل رسید. چند ساعت پس از وقوع قتل آقای نجفی با حضور در اداره آگاهی تهران به قتل همسرش اعتراف کرد.
توضیحات دختر نجفی از ماجرای قتل میترا استاد
درادامه قاضی از زهرا نجفی دختر محمدعلی نجفی به عنوان نخستین افرادی که پس از وقوع قتل
در صحنه حاضر شده بود، درخواست کرد تا در جایگاه حاضر شود و توضیحاتی ارائه کند.
زهرا نجفی دختر محمدعلی نجفی با حضور در جایگاه اظهار کرد: در تاریخ ۷ خرداد آقای آقازاده با دو کیف به خانه ما آمد. در کیف نامهای ۳ صفحهای بود که سبب شد من با همسرم تماس بگیریم و در نهایت با آقای آقازاده به منزل پدرم در برج دوبرال شهرک غرب رفتیم.
زهرا نجفی با بیان اینکه هنگام رسیدن از آقای آقازاده خواستم که چند بار زنگ منزل را بزند،
تصریح کرد: پس از آن که چند بار زنگ زدیم و کسی پاسخگو نبود، در نهایت با کلید
در را باز کردیم و همانجا از آقای آقازاده خواستم که خانم استاد و پدرم را صدا بزند
که همان لحظه پسر خانم استاد از راه رسید و آقای آقازاده به سمت اتاق خواب و سرویس بهداشتی رفت.
وی افزود: در همین حال همسر من به دنبال آقای آقازاده رفت و من هم به دنبال او رفتم
که سرانجام با جسد خانم استاد مواجه شدیم که وقتی به بدن او دست زدم فهمیدم بدنش سرد است.
زهرا نجفی در پاسخ به درخواست قاضی کشکولی مبنی بر اینکه نحوه اطلاع از موضوع را تشریح کند، گفت: حدود ساعت ۱۲ به منزل پدرم رسیدیم و پسر خانم استاد هم همان موقع رسید و به ترتیب آقای آقازاده، همسرم و من با جسد روبرو شدیم و بر اساس دست نوشته پدرم که گفته بود انالله و انا الیه راجعون ترجیح دادم فوراً به منزل او بروم، زیرا میترسیدم که خودش را کشته باشد.
دختر نجفی با بیان اینکه من و همسرم با یک خودرو و آقای آقازاده هم با خودرویی دیگر به
سوی منزل پدرم رفتیم، تصریح کرد: آقای آقازاده به ما گفته بود که پدرم را با شلوارک
خونی دیده و نگران بود که برای او اتفاقی افتاده باشد.
در ادامه قاضی با اشاره به عکسی که از صحنه جرم گرفته شده از دختر نجفی پرسید:
طبق این عکس جسد به هم نخورده، اما پس از آن جسد جابجا شده و شما
باید بگویید که چه کسی عکس را گرفته است.
زهرا نجفی در پاسخ به قاضی گفت: هنگامی که همسرم به بالین خانم استاد رسید، متوجه تیر خوردن او نشده بود، لذا با اورژانس تماس گرفت که اورژانس گفت او را به روی زمین بخوابانید و در این هنگام من عکس گرفتم تا نشان دهم خانم استاد در حالت نشسته بوده و ما به خاطر اعلام اورژانس او را جابجا کردهایم.
زهرا نجفی با تأکید بر اینکه همسرم در ابتدا متوجه تیر خوردن خانم استاد نشده بود،
تصریح کرد: برای همین طبق دستور اورژانس شروع به ماساژ قلبی کرد و من روی سینه خانم استاد
نقطه گردی را دیدم که در حین ماساژ از آن خون خارج میشد و دیدم که دو پوکه
بر زمین افتاده و در این لحظه بود که متوجه تیر خوردن خانم استاد شدم و از همسرم
خواستم که ماساژ را ادامه ندهد.
دختر نجفی با تأکید بر اینکه کسی غیر از ما جسد را ندید، گفت: پسر خانم استاد تلاش زیادی کرد تا جسد مادرش را ببیند، اما همسرم مانع شد تا مهیار این صحنه را نبیند و من هم از او خواستم که پسر استاد را به بیرون ببرد.
وی افزود: مقداری خون داخل وان و کف حمام وجود داشت که البته خشک شده بود
و زمانی که اورژانس رسید گفت این اتفاق مربوط به ۲ تا ۳ ساعت قبل است.
در ادامه قاضی از دختر نجفی پرسید که آیا جسد برهنه بود؟ که او در پاسخ گفت: حوله سفیدی روی جسد کشیده شده بود.
قاضی کشکولی در ادامه به زهرا نجفی گفت: در عکس بالشت روی جسد است.
زهرا نجفی در پاسخ به او گفت: بالشت روی جسد نبود و در کف حمام افتاده بود.
صحبت های دختر نجفی درباره روز قتل میترا استاد
پس از آن که اظهارات دختر نجفی در جلسه محاکمه پدرش به پایان رسید قاضی کشکولی از علیرضا بدری داماد محمد علی نجفی خواست که در جایگاه حضور یابد و مشاهدات خود از صحنه قتل را تشریح کند.
داماد نجفی با بیان اینکه حدود ساعت ۱۰ صبح روز حادثه در محل کارم مشغول بودم، گفت:
در این زمان همسرم با من تماس گرفت و گفت اتفاق بدی افتاده و باید هرچه سریعتر خودم
را به خانه برسانم، لذا از محل کار به خانه رفتم و دیدم که آقای آقازاده (راننده نجفی)
با حالی پریشان در منزل ماست و همسرم گفت بابا نامهای داده که در آن نوشته انالله و انا الیه راجعون.
وی افزود: به سرعت نامه را ورق زدم و دیدم که آقای نجفی در آخر نامه عذرخواهی کرده و طلب حلالیت کرده است.
داماد نجفی تصریح کرد: پس از خواندن نامه همراه با همسرم و راننده آقای نجفی به منزل خانم استاد رفتیم که حدود ساعت ۱۲ به آنجا رسیدیم و از آقای آقازاده خواستم که در بزند، زیرا گمان میکردم که آقای نجفی دچار مشکل شده و برای خانم استاد هم اتفاقی رخ داده باشد.
علیرضا بدری با بیان اینکه پس از ورود به منزل خانم استاد ابتدا آقای آقازاده به داخل رفت، گفت:
با فریاد او از ماجرا باخبر شدیم و در همان زمان پسر خانم استاد با پوشهای که در دست داشت،
وارد خانه شد و ما فکر کردیم که از ساختمان نامهای آورده است.
وی با بیان اینکه من و همسرم او را نمیشناختیم، ادامه داد: در این هنگام راننده آقای نجفی او را به ما معرفی کرد و مهیار هم گفت بابا، مادرم را کشته است. او خون کف حمام را دید و من هم سعی کردم که او داخل نشود و به او گفتم که حال مادرت خوب است و در نهایت او را از خانه بیرون بردیم.
داماد نجفی با اشاره به سوراخ کوچکی که روی سینه استاد وجود داشت، اظهار کرد:
با توجه به این موضوع ابتدا فکر کردیم که خانم استاد خودکشی کرده است،
لذا با اورژانس تمام گرفتم و گفتم اینجا پر از خون است و اپراتور اورژانس گفت
که او را طوری بخوابانید که سرش در راستای پایش باشد.
بدری با بیان اینکه خانم استاد به وان چسبیده بود و به سختی جابهجا میشد، افزود:
با کمک زهرا او را جابهجا کردیم و اپراتور اورژانس هم گفت که ماساژ قلبی را شروع کنیم
و من در حین ماساژ قلبی متوجه شدم
از سوراخ ایجاد شده بر روی سینه خانم استاد خون بیرون میآید و همسرم هم متوجه شد
که خانم استاد تیر خورده و از من خواست ادامه ندهم و در نهایت تماس ما با اورژانس
به پایان رسید و یک واحد خودرویی و موتوری اورژانس به محل حادثه آمد.
ملاقات عجیب نجفی و برادر میترا در دادگاه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد
در این جلسه محمد علی نجفی و خانواده اش و وکلای پرونده اش در سمت راست سالن روی صندلی نشسته بودند و مسعود استاد برادر مقتول همراه وکلای خانواده اش در سمت چپ دادگاه نشستند.
این جلسه ۳ ساعت طول کشید و افراد مطلع در این پرونده یکی پس از دیگری پشت تریبون قرار گرفته
و مشاهدات خود را مطرح کردند و یکی از وکلای خانواده استاد نیز با حضور در جایگاه با توجه
به کیفرخواست صادر شده تقاضای قصاص و اشد مجازات را برای عامل این جنایت خانوادگی خواستار شد.
در پایان جلسه، محمد علی نجفی و برادر میترا استاد در گوشه ای از سالن اجتماعات دادگاه کیفری
یک استان تهران در کنار هم ایستاده و صبحت هایی را رد و بدل شد.
باشگاه خبرنگاران , رکنا