عوامل مختلفی می تواند باعث شود که زوجین از هم دور شوند و دیگر هیچ کششی به یکدیگر نداشته باشند
مرگ عاطفی همان طلاق است ولی با این تفاوت که زن و مرد فقط زیر یک سقف زندگی می کنند و هیچ حسی به یکدیگر ندارند و فقط همدیگر را تحمل میکنند.. امروز در نیک صالحی می خواهیم درباره عوامل موثر بر ایجاد مرگ عاطفی همسران صحبت کنیم. با ما همراه باشید
مرگ عاطفی همسران در زندگی زناشویی
چه اتفاقی میافتد که زن و مرد هیچ کشش عاطفی به هم ندارند و روزبهروز از هم دور میشوند؟
مرگ عاطفی همسران چهار مرحله دارد:
مرحله ۱: مخالفت
در زندگی زناشویی این مسأله به کرات اتفاق میافتد، زیرا تعداد تعاملات میان فردی
زوجین بیشتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است.
اگر مخالفتهای کوچک خود را بیان نکنید و از خیر مطرح کردن آنها بگذرید،
این مخالفتهای کوچک جمع شده و کمکم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل میشود.
مرحله ۲: رنجش و عصبانیت
در این مرحله شما فرد مقابل را سرزنش میکنید و فرد هم عکسالعمل نشان داده و شما را مورد حمله قرار میدهد. خیلی مواقع که سر موضوع کوچک و بیربطی دعوای بزرگی راه میافتد علت آن را باید در جای دیگر و موضوع دیگری جستوجو کنید. اگر رنجش و عصبانیت مدام تکرار شود، شما برای جلوگیری از آن، با به درون ریختن این عصبانیت و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان پا به مرحله سوم میگذارید.
مرحله ۳: عدم پذیرش و طرد
بعد از یک دعوای مفصل، در را به هم میکوبید و از منزل خارج میشوید. یا زیر یک سقف
هستید ولی به یکدیگر بیتوجهی میکنید. در واقع طرف مقابل را هم از دیده و هم از دل بیرون میکنید.
بیشتر جداییها و طلاقها در این مرحله اتفاق میافتد. این دوره بحرانیترین دوره اختلافات است.
مرحله ۴: سرکوبی
در این مرحله نوعی احساس بیحسی درونتان رخ میدهد. دیگر احساسات منفی خود را
حس نمیکنید اما در مقابل، متوجه احساسات مثبت خود هم نمیشوید. آنچه این مرحله
را فاجعهآمیز میکند نوع رابطهای است که بین زوجین وجود دارد.
بد نیست خانم ها بدانند باید مواظب مرگ عاطفی همسرتان باشند
زن خانواده در قبال همسرش نقش هایی دارد که باید به آن توجه کند چرا که اگر از عهده انجام
این وظایف به درستی برآید به ایجاد فضایی آرام در خانواده کمک شایانی خواهد کرد
(البته مردان هم وظایفی را در قبال همسرشان برعهده دارند که باید حتماً آن را انجام دهند.)
۱. احترام و تکریم شوهر: با توجه به اینکه در زندگی زناشویی، نقش محبت و اظهار عواطف، بیشتر مناسب ساختار روانی و جسمی زن است و احساس دلگرمی و اطمینان خاطر را شوهر باید در فضای خانواده ایجاد کند، زن باید دقت داشته باشد که احترام او نسبت به شوهر هم یک نیاز روانی و عامل علاقه و محبت بیشتر شوهر نسبت به اوست.
۲. همدلی و همراهی با شوهر: زن باید در مسائل و مشکلاتی که شوهر در اداره زندگی در پیش روی خود دارد با او همدلی کند. احساس همدلی که شوهر در همسر خود مشاهد می کند، جرات و شهامت را برای مقابله با سختی ها و نیروی روانی او افزایش می دهد. تشویق نیز یکی دیگر از نیازهای مردان است.
بروز مرگ عاطفی همسران در زندگی زناشویی
۳. مدیر اقتصادی خانه: معمولاً تامین زندگی بر عهده مرد است و گاه اتفاق می افتد که کمبودها و نارسایی هایی از این نظر در زندگی به وجود می آید.
۴. پرهیز از عیب جویی: زن و شوهر در عین حال که باید عیوب و نارسایی های یکدیگر را شناسایی کرده و به یکدیگر تذکر دهند و برای رفع آن تلاش مشترک داشته باشند، باید مراقب باشند که روحیه عیب جویی نسبت به یکدیگر پیدا نکنند، این حالت به ویژه برای زنان در مقابل شوهر باید مدنظر باشد زیرا زن ممکن است به واسطه محدودیت هایی که در زندگی خانوادگی دارد گاه به صورت عیب و ایراد گرفتن از شوهر، عکس العمل نشان دهد، چنین روشی باعثایجاد تنش و کشمکش مستمر در زندگی خانواده و تزلزل در بنیان آن خواهد شد.
۵. کدبانوی شایسته: خانم خانه دار می تواند با تدبیر و حسن سلیقه، خانه را تمیز و لطیف و پاکیزه و زیبا و مرتب نگه دارد و در غذا پختن، خوش سلیقه و کاردان باشد. در نهایت صرفه جویی، اقتصاد و میانه روی را رعایت کند و از اسراف و ولخرجی اجتناب کند. در این شرایط مرد خانه می تواند با آرامش کامل، کلیه امور خانه را به همسر خود بسپارد و از محیط زیبا و تمیز خانه لذت ببرد.
۶. شریک جنسی مناسب: زن باید به نحو احسن خودش را برای همسرش بیاراید، لباس های زیبا به تن کند و بوی خوش دهد. اگر یک زن بتواند غریزه طبیعی خدادادی همسر خود را ارضا کند، همسر خود را از بسیاری فشارها و تنش های روانی رها می کند.
سلامت نیوز و افکار نیوز