زمانی که احساسات شما بر منطق تان پیشی می گیرد قطعا نمی توانید تصمیم عاقلانه و صحیحی بگیرید
تربیت فرزندان یکی از دغدغه های اساسی والدین است . اینکه نمی دانند کی و چگونه با فرزندشان باید چطور رفتار کنند تا مشکلی در تربیت آنها پیش نیاد و صحیح تربیت شوند. امروز می خواهیم درباره آفت تربیت فرزندان که واکنش های احساسی پدر و مادر است با شما صحبت کنیم.
آفت تربیت فرزندان
شکایت از لجبازی، پرتوقعی و طلبکاری بچه های امروزی به طبقه و قشر خاصی محدود نمی شود و بسیاری از
ما از اطرافیان، خانواده، دوستان و آشنایان چنین شکایت هایی را شنیده ایم.
برای همین بلافاصله به یاد جمله بزرگ ترها می افتیم که «قدیم، بچه ها جرأت این کارها را نداشتند» یا
«امان از دست بچه های این دوره و زمانه».
واقعیت این است که والدین ایرانی امروزه به دلیل ناتوانی در ایفای نقش والدی، ندیدن آموزش های فرزند پروری و
ناآگاهی در این زمینه، کوته نگری در اهداف، کم حوصلگی برای یادگیری با مسائلی روبه رو شده اند که در
گذشته کودکی خودشان وجود نداشته است و علت اصلی آن هم تغییرات سریع و چشمگیر جامعه ای است که در
آن زندگی می کنیم.
والدگری آگاهانه والدگری عملی آگاهانه است و لازم است والدین بدانند که تمام رفتارهایشان باید آگاهانه باشد نه از روی
آزمون و خطا.
مسعود هنربخش کارشناس ارشد روان شناسی بالینی با بیان این مطلب به خراسان می گوید: به همین دلیل است که
می گوییم بزرگ ترین آفتی که در بیشتر خانواده های ایرانی در زمینه تربیت فرزندان وجود دارد، غلبه واکنش احساسی
بر واکنش منطقی است.
واکنش هیجانی آفت تربیت فرزندان
والدین به جای نشان دادن واکنش منطقی و صحیح به کودک، واکنش هیجانی نشان می دهند و به این ترتیب
اصل موضوع فراموش می شود و ذهن کودک متوجه چگونگی رویارویی اش با خشم، استرس و ناراحتی والد می شود.
مادر یا پدری که درگیری هیجانی دارد، این هیجان را به کودک منتقل می کند و نمی تواند مانع از
واکنش هیجانی کودک شود.
به عنوان مثال اگر کودک از پدر یا مادر خواسته ای داشته باشد و والدین با اخم و ناراحتی جواب
منفی به او بدهند، کودک هم یاد می گیرد که وقتی جواب منفی می دهد با ناراحتی این کار را
بکند.گاهی پدر یا مادر به دلیل نزدیکی عاطفی بیش از حد به کودک خود نمی تواند پاسخ منفی به وی
بدهد و کودک دست به رشوه گیری هیجانی می زند.
یعنی وقتی پاسخ منفی می شنود از پدر یا مادر دوری می کند و آن قدر به این رفتارها ادامه
می دهد تا والد تسلیم شود و خواسته او را اجابت کند.
به عبارتی این پیام را به پدر یا مادر می رساند که اگر به خواسته من پاسخ مثبت ندهید رابطه
ام را قطع می کنم.
واقعیت این است که در شیوه تربیت فرزندان، بسیاری از ضعف های شخصیتی والدین آشکار می شود و این مسئله
یعنی این که والدین نتوانسته اند در زمینه تربیت فرزندشان تحت تاثیر ضعف های خود قرار نگیرند.
درد، لازمه رشد است به گفته هنربخش سوالاتی که بیشتر والدین از پاسخ دادن به آن ها طفره می روند
این است که آیا جرات دارید به خواسته فرزند خود جواب منفی بدهید و در مقابل پافشاری او مقاومت کنید؟
شناسایی آفت تربیت فرزندان
آیا تا به حال برنامه های خود را به خاطر وی لغو کرده اید؟ چه تجاربی داشته اید که دوست
ندارید فرزندتان آن ها را تجربه کند؟ آیا خدماتی که به کودک ارائه می کنید نیازهای واقعی اوست یا التیام
زخم های خود شما؟ پاسخ دادن صادقانه به این سوالات برای والدین ایرانی بسیار سخت است زیرا یکی از بارزترین
ویژگی های والدین ایرانی «خدمت رسانی به هر شیوه ممکن» به بچه هاست.
نکته این جاست که ویژگی بارز تمام والدین حمایتگری و کمک رسانی است اما این خدمات باید به اندازه باشد
والا نه تنها کمک کننده نخواهد بود، بلکه مانع رشد و تکامل شخصیت کودک خواهد شد.
بسیاری از اوقات والدین حاضر نیستند کوچک ترین ناراحتی بچه های خود را ببینند و یا با وی ابراز همدردی
کنند.
در صورتی که باید اجازه دهند کودک درد ناشی از رشد را تحمل کند.
بعضی محرومیت ها و سختی ها لازمه رشد کودک است و او باید با تحمل آن، به طور مستقیم با
عواقب و پیامدهای رفتارهای خود روبه رو شود.والدگری آگاهانه یعنی والدین اجازه دهند کودک بی کم و کاست نتیجه و
پیامد کارش را ببیند نه این که با دلسوزی بی موقع و دل رحمی غیرمنطقی مانع رشد کودک خود شوند.
آن ها باید بدانند که رشد شخصیت کودک طی مراحل و مقاطع مختلف گاهی دردناک است و او باید این
رنج را تحمل کند.
رفتار نادرست والدین آفت تربیت فرزندان
والدینی که اجازه نمی دهند کودک پیامد رفتار نادرستش را تجربه کند، نمی توانند امیدوار باشند که در آینده فرزندشان
بتواند از پس دشواری های زندگی برآید.
عشق ورزیدن، کمک کردن نکته دیگر این است که در بسیاری از مواقع پدر یا مادر تصور می کنند عشق
ورزیدن و نجات دادن یکی است در صورتی که این ۲مفهوم کاملا متفاوت است و والدین آگاه، والدینی هستند که
تفاوت بین این ۲ مفهوم را می دانند.
تصور کنید کودکی کارنامه اش را که نمرات ضعیفی دارد به مادر نشان می دهد و از او می خواهد
آن را به پدر نشان ندهد.
مادری که حمایتگر، دلسوز و زیاده از حد مهربان است کارنامه را از پدر پنهان می کند.
او در واقع به دلیل عشقی که به فرزند دارد، با این کار او را نجات می دهد و تصور
می کند کار درستی انجام می دهد.
اما مادر آگاه، مادری است که در غیاب فرزند، موضوع را با پدر در میان می گذارد و از او
می خواهد در قبال کارنامه و نمرات ضعیف واکنش هیجانی نشان ندهد.
به این ترتیب زمینه اعتماد بین کودک و پدر توسط مادر ایجاد می شود.
ضمن این که برنامه درسی کودک با مدیریت والدین بهبود پیدا می کند.
هر آنچه باید راجع به اصول تربیت کودک بدانید
آماده کردن یک محیط امن و مورد علاقه
به علت اینکه حوادث خانگی یکی از علل آسیب در کودکان خردسال است، داشتن محیطی امن که کودک بتواند ضمن جست و جو، بازی و سرگرمی از آسیب دیدگی مصون باشد، ضروری به نظر می رسد.
خانه ای پر از اشیاء جالب برای کودک مانند وسایل آشپزخانه، کنجکاوی کودک و رشد زبانی و قوای هوش او را تحریک خواهدکرد و او را سرگرم و فعال نگه داشته و احتمال بدرفتاری او را کاهش می دهد. کودکان نیاز نظارت مناسب دارند بدین معنی که بدانید کودک کجاست و چه کاری انجام می دهد (نظارت غیرمستقیم).
ایجاد محیط یادگیری
والدین لازم است در دسترس کودکان باشند. این بدان معنی نیست که همیشه با کودک خود باشید بلکه منظور آن است که در هنگامی که کودک به کمک یا مراقبتنیاز دارد در دسترس او باشید. در حقیقت کیفیت زمان مهم است نه کمیت بودن با کودک.
انضباط
انضباط به معنی ثبات در رفتار با کودک است. یعنی به یک رفتار کودک در زمان و مکان های مختلف واکنش یکسان نشان دهیم. هنگام بدرفتاری کودک و آموزش به کودکان برای ارایه رفتار قابل قبول، وقتی والدین از انضباط قاطعانه استفاده کنند، کودکان می آموزند مسئولیت رفتار خود را بپذیرند، از نیازهای دیگران آگاه شوند و کنترل بر خویش را افزایش دهند.
اصول تربیت کودک
پدر و مادر شادی باشید
وقتی نیازهای شخصی شما مانند ارتباط صمیمانه، همراهی، تفریح و… برآورده شود پدر یا ماردبودن آسانتر می شود. این به این معنی نیست که کودک بر زندگی شما تسلط داشته باشد. اگر نیازهای شخصی شما به عنوان یک بزرگسال برآورده شود جسور بودن، ثبات داشتن و در دسترس کودکان بودن برای شما آسانتر می شود.
مدیریت رفتار نامطلوب
همه کودکان لازم است یاد بگیرند که حدود و قوانین را بپذیرند و ناکامی خود را هنگامی که به خواسته های خود نمی رسند کنترل کنند. مدیریت این موفقیت ها برای والدین ممکن است پردردسر باشد، اما روش های مثبت و موثری وجود دارد که به کودکان کمک می کند کنترل بر خویش (خویشتن داری) را یاد بگیرند. هنگامی که والدین برای بدرفتاری کودکان از پیامدهای فوری، مستمر و قاطع استفاده کنند کودکان کنترل بر خود را می آموزند.
روش های اداره مشکلات رفتاری کودکان
قوانین واضح وضع کنید: کودکان نیاز به تعیین حدود دارند تا بدانند که از آنها چه انتظاری دارند و چگونه باید رفتار کنند. چند قانون اصلی برای خانه (۴ یا ۵۵ قانون) می تواند کمک کننده باشد. قوانین باید به کودکان بگویند چه کاری انجام دهند نه اینکه چه کاری انجام ندهند.
برای مثال: درخانه آرام راه برو! قوانین اگر ساده باشند، انجام آنها راحت باشد و بتوان پیامدی برای آن درنظر گرفت خیلی نتیجه بهتری خواهدداشت، سعی کنید کودک را در تصمیم گیری برای قوانین خانواده شرکت دهید.
شما می توانید یک جلسه خانوادگی داشته باشید و در مورد برخی قوانین با خانواده خود تصمیم گیری کنید.
در ابتدا برای شروع، تعداد کمی قانون در نظر بگیرد.
اطاعت از قوانین باید آسان باشد.
قوانین باید بصورت مثبت بیان شود.
قوانین باید ساده باشد.
قوانین باید قابل تقویت شدن باشند.
اگر هیچکس در خانه قوانین را رعایت نمی کند انتظار نداشته باشید که کودک شما این کار را انجام دهد.
روزنامه خراسان و دکتر سلام