آیا یک زن و شوهر پس از جدایی باید به رابطه شکست خورده شان برگردند یا همدیگر را برای همیشه فراموش کنند ؟! در این مطلب جواب این سوال را خواهید گرفت.
گاهی مواقع بعضی اتفاقات باعث می شود که زندگی زناشویی آنطور که باید پیش نرود و زوجین در رابطه زناشویی خود شکست بخورند . حال در این مطلب می خواهیم به این سوال که آیا باید به رابطه شکست خورده بازگشت یا خیر ؟! پاسخ دهیم.
بازگشت به رابطه شکست خورده
فردی که شریک زندگی اش ترکش کرده، هر کاری می کند تا او را باز گرداند. در واقع این رفتار طبیعی است زیرا او با این کار می خواهد جلوی آسیب های وارده بر خودش را بگیرد. اما آیا این کار عاقلانه است؟ اگر شما هم از طرف شریک زندگی تان رانده شده اید، قبل از هر تلاشی برای بازگرداندن او، خوب با خودتان فکر کنید. اگر نظر ما را بخواهید، پیشنهاد می کنیم که دور او را خط بکشید. می پرسید چرا؟
۵ دلیل این پیشنهاد را در اینجا برایتان آورده ایم.
دلیل۱
شما شوکه شده اید، عصبانی هستید، ناراحت و دل شکسته اید و از این که از سوی عزیزترین فرد زندگی تان رد شده اید، احساس حقارت می کنید. این نشانه ها را «علائم کلاسیک افسردگی» می نامند. اگر خدایی ناکرده عشق زندگی تان در می گذشت، دیگر تلاشی هم برای باز گرداندن او وجود نداشت اما او حال در این جهان زندگی می کند و همین موضوع شما را بیشتر تحریک می کند تا برای ترمیم رابطه تان تلاش کنید.
از نظر شما او مقصر است زیرا او این تصمیم را گرفته اما یادتان باشد که حتما دلیلی برای این رفتار او وجود دارد. مطمئنا رابطه شما به خوبی پیش نرفته است. پس چرا برای رابطه ای ناسالم تلاش می کنید؟ برای فردی که دیگر شما را نمی خواهد؟ به جای این که برای بازگرداندن او تلاش کنید، انرژی خود را صرف بهبود روحیه تان، بدون حضور او، کنید.
بازگشت به رابطه شکست خورده و جدا شده
دلیل۲
حتی اگر شما تمام تکنیک های باز گرداندن شریک زندگی تان را به کار بگیرید و با تمام سختی ها بجنگید و بتوانید بار دیگر او را بر گردانید، آیا این رابطه جدید، رابطه ای درست و کامل خواهد بود؟ شاید برای شما باشد اما برای او هرگز مثل این است که شما روی یک پوست تخم مرغ ترک خورده راه بروید. شاید روزمرگی هایتان همان باشد، به عنوان مثال هر صبح بیدار شوید و به او سلام کنید یا این که با او به سینما بروید، درست است شما او را کنار خود دارید اما مهمترین اصل یک رابطه را از
دست داده اید.
پس بهتر است سرتان را مثل کبک داخل برف فرو نبرید و واقعیت را ببینید. با گول زدن خودتان به هیچ جایی نخواهید رسید.
دلیل۳
درست که شما شوکه شده اید اما اگر ذهن تان را آرام کنید و به واقعیت اطرافتان نگاهی بیاندازید خواهید دید که چقدر نکات منفی رابطه تان زیاد است.
زمانی که ما شکست عشقی می خوریم، مدام نکات خوب رابطه را به یاد می آوریم اما اگر دقیق تر به آن نگاه کنید خواهید دید که نکات منفی زیادی نیز وجود دارند و در واقع آنقدر کفه منفی ترازویتان سنگین تر بوده که موجب جدایی تان شد شاید فکر کنید که می توان همه چیز را از اول آغاز کرد اما این موضوع زمانی امکان پذیر است که شما تمام هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی بدن تان را از نو بسازید که این نیز غیر ممکن است.
باید به رابطه شکست خورده برگشت ؟!
دلیل ۴
آیا فکر می کنید که بازگشت شما به هم می تواند تضمین کننده یک رابطه دائمی برایتان باشد؟
احتمالش خیلی کم است. دلیل آن هم مشخص است زیرا شما همان آدم اید، همان رفتار و عادات را دارید پس باز هم همان اشتباهات گذشته را جبران خواهید کرد. شاید بتوانید خودتان را مجبور کنید که برای چند هفته رفتاری متفات از خود
نشان دهید اما در نهایت، زمانی که تب و تاب جدایی تان خوابید،
شما نیز به همان گذشته خود باز خواهید گشت.
و درست همان جاست که مجبورید تمام این ناراحتی ها را بار دیگر تجربه کنید.
دلیل ۵
شاید شنیده باشید که آنچه بدان احتیاج دارید، کمی زمان است و پس از آن همه چیز به حالت قبل خود باز خواهد گشت. شاید حتی فکر کنید که گذشت زمان، عصبانیت شریک زندگی تان نیز برطرف خواهد کرد و او به اشتباهاتش پی خواهد برد و در این فاصله شما هم می توانید به خوبی در مورد رابطه تان فکر کنید و از خودتان فردی بهتر بسازید اما در واقع این راه حل هم جواب نمی دهد دوری شما به مدت یک ماه یا حتی بیشتر، تنها شما را دلتنگ می کند اما راه حلی برای مشکلات رابطه تان نخواهد بود.اگر در این مدت با دیگران ارتباط بیشتری داشته باشید خواهید دید که رابطه قبلی شما آنقدرها هم که شما فکرش را می کردید، ایده آل و دوست داشتنی نیست.
درباره ترمیم یک رابطه شکست خورده بیشتر بدانید
اگر برای دوستی و رابطه با آن فرد ارزش قائل هستید و آن رابطه برایتان اهمیت دارد،
پس باید به هر طریق ممکن تلاش لازم برای ترمیم آن رابطه را صرف کنید.
سوال اینجاست که چطور باید این کار را انجام دهید؟
اولین کاری که باید بکنید این است که با آن فرد تماس بگیرید و بگویید که برای دوستی با او ارزش قائل هستید و دوست دارید که در این رابطه با او حرف بزنید. برای او توضیح دهید که میخواهید سوءتفاهمات را از بین ببرید، حال تقصیر هر کدام از شما بوده باشد. وقت مشخص کردن مقصر نیست، وقت آن است که درکتان را بالا ببرید و به هر راهی که شده برای برقراری یک گفتگو و ارتباط عمیقتر زمان بگذارید.
اول اجازه دهید طرفمقابلتان نظراتش را مطرح کند.
کاری کنید که بفهمد نظراتش برای شما اهمیت دارد. این را خیلی واضح با گفتن، “واقعاً دوست دارم دوباره نظرت را در مورد این موضوع بدانم و قول میدهم که حرفت را قطع نکنم چون فکر کنم دفعه قبل وقت کافی برای اینکه همه حرفت را بزنی در اختیارت قرار ندادم” نشان دهید. با این روش، باعث میشوید طرف مقابلتان بفهمد که حرفهایش برای شما مهم است. وقتی حرفهای او تمام شد، نوبت شماست که پاسخ دهید.
ترمیم یک رابطه شکست خورده
اولین پاسخ شما باید این باشد که حرفهایش را کاملاً فهمیدهاید و به هیچوجه بعد از آن نباید از کلمه “اما” استفاده کنید. زیرا آوردن این واژه، بخش اول جلمهتان را منفی خواهد کرد. استفاده از کلمه “اما” نشان میدهد که واقعاً به حرفهای او گوش نمیکردهاید و فقط منتظر بودهاید که نوبت حرف زدن خودتان شود.
میتوانید جمله اولتان را با چنین جملهای دنبال کنید:
“چیزی که درمورد حرفهایت خیلی جالب است یا مهم است یا …”
یا “حرفهایت کاملاً درست هستند و دوست دارم اضافه کنم که…”
از به کار بردن کلمات یا جملات منفیکننده مثل “چطور میتوانستی چنین کاری کنی؟” خودداری کنید.
یک روش خوب دیگر این است که سوال بپرسید:
“نظرت درمورد اینکه فردا همدیگر را ملاقات کنیم و درمورد آینده رابطهمان حرف بزنیم، چیست؟”،
“آیا میتوانی جزئیات بیشتری درمورد این موضوع مطرح کنی؟”
و … سوالاتی که به باز کردن و روشن کردن هر چه بیشتر این سوءتفاهم کمک کند.
سعی کنید حرفهایتان را به طور کامل در این گفتگو مطرح کنید.
گاهی اوقات وقتی هر دو طرف فرصت بیان همه حرفهایشان را به دست میآورند، خودبهخود مشکلات و سوءتفاهمات رابطه از بین رفته و رابطه ترمیم میشود. حداقل میتواند شروع خوبی برای ترمیم رابطه باشد.
وقتی همه اطلاعات لازم را در دسترس داشته باشید، راحتتر میتوانید یک راهحل برای داشتن رابطهای بهتر در آینده پیدا کنید.
برترین ها – مردمان