رفت و آمد زیاد باعث بروز اختلافاتی بین خانواده ها خواهد شد که ممکن است موجب اخلافات زناشویی و طلاق شود
یکی از مشکلاتی که زوج های جوان به ویژه عروس خانم ها خیلی با آن کلنجار می روند دخالت خانواده ها در زندگی شان است. روانشناسان معتقدند یکی از مهمترین علل این مشکل رفت و آمد زیاد با خانواده ها می باشد که ما در این بخش می خواهیم درباره آن توضیح بدهیم. با نیک صالحی همراه باشید
مشکلات رفت و آمد زیاد با خانواده
اگر همسر شما مشکلی با دخالتهای والدینش نداشته باشد و به عبارتی خودش اجازه دخالت را به پدر و مادرش
میدهد کار خیلی مشکل میشود مسلما در چنین وضعیتی شما بسیار اذیت شده، آسیب میبینید و این میتواند رابطه را
هم خراب کند مثلا اگر مادر همسرتان گلهای از شما داشته باشد و همسرتان هم این موضوع را به شما
منتقل کند و پاسخ بخواهد، بحث آغاز میشود.
در این لحظه از همسرتان بخواهید ببیند چه چیز برایش مهمتر است؟ به او بگویید والدینش را دوست نداشته باشد
یا به آنها احترام نگذارد بلکه میخواهید اولویت اولش حفظ و مثبت نگه داشتن رابطه زناشویی باشد وگرنه چرا ازدواج
کردهاست؟! به او یادآوری کنید قرار نیست شما به واسطه همسرتان نه با او بلکه با خانواده او زندگی کنید.
درکشور ایران چون روابط نزدیک و همگرایی بین خانوادهها وجود دارد و با همه حرف زیاد میزنیم به همین دلیل
وقتی زمان دیدنها زیاد میشود، بر همان منوال هم مشکلات نیز زیاد میشود مثلا اگر شما یکی از دوستانتان
را زیاد ببینید، بالاخره یا از هم خسته میشوید یا ممکن است یک دلخوری کوچک بین شما بهوجود بیاید.
وقتی دیر به دیر یکدیگررا ببینید هم حرف بیشتری دارید، هم سعی میکنید آن فرصتهای کوتاه را با حرفهای بهتر
و زیباتری بگذرانید.
این موضوع در مورد ما و پدر و مادرهایمان هم صادق است.
پیشنهاد من این است که رفتوآمد با خانوادهها هفتهای یکبار یا ۲هفتهای یکبار و نهایتا ۲ ساعت باشد.
حالا هر کدام از طرفین اگر میخواهند بیشتر خانواده خودشان را ببینند خوب حق دارند ولی رفتن ۲نفره بهتر است
کمتر باشد.
وقتی قرار باشد هر روز به خانه پدر و مادرها بروید بالاخره دلخوری پیش خواهد آمد.
مثلا مادر شوهر از عروس چیزی میبیند که نمیپسندد مثل اینکه هر روز سفره را جمع میکرد ولی یک روز
این کار را انجام نداده و…
ولی وقتی رفتوآمد کم باشد اصلا صحبتها به این حیطهها وارد نمیشود.
بد نیست ۵ نکته درمورد رفت و آمد زیاد با مادر شوهر بدانید
اشتباه بعضی از زنان این است که در ابتدا با حسن نیت، اما عجولانه و بدون شناخت کامل و کافی، وارد یک رابطه صمیمانه میشوند و خیلی هم برای این صمیمیت تلاش میکنند، اما بعدها به دلیل حساسیتهای فراوانی که به لحاظ عاطفی بین مادرشوهر، شوهر و همسر ممکن است به وجود آید یا به دلیل اختلافات فرهنگی و سلیقهای و یا هر چیز دیگر، به یکباره دلسرد شده و عقب میکشند.
شرکت در مناسبات و مراسمهای مهم، رعایت حرمت و آبروی خانواده همسر در حضور دیگران، رعایت احترام والدین همسر و برخی دیگر از این قبیل از وظایف زنان در مقابل خانواده همسر است که عدم رعایت و عمل به این وظایف میتواند رنجهای فراوانی برای طرفین به ارمغان بیاورد.
اشتباههای زنان در معاشرت با خانواده همسر
اشتباه بعضی از زنان این است که در ابتدا با حسن نیت، اما عجولانه و بدون شناخت کامل و کافی، وارد یک رابطه صمیمانه میشوند و خیلی هم برای این صمیمیت تلاش میکنند، اما بعدها به دلیل حساسیتهای فراوانی که به لحاظ عاطفی بین مادرشوهر، شوهر و همسر ممکن است به وجود آید یا به دلیل اختلافات فرهنگی و سلیقهای و یا هر چیز دیگر، به یکباره دلسرد شده و عقب میکشند. در مقابل، اشتباه برخی دیگر این است که با پیش داوریهای منفی در مورد رابطه با خانواده شوهر، همواره با نوعی سیاست و تکبر، به بهانههای مختلف سعی در گریز از معاشرت با خانواده همسر دارند. در هر دو صورت این نوع رفتارها شامل بدمعاشرتی و سوء معاشرت با خانواده همسر است و نتایج تلخ خود را همواره شامل حال زوجین و همه اعضای خانواده میکند.
اصول رفت و آمد با مادر شوهر
آهسته و پیوسته
بدیهی است که دوستی و رفاقت و داشتن حس همدلی با همه انسانها چیز خوبی است و همیشه این عواطف مثبت نتایج مثبت دارد، اما حقیقتا چنین روابطی در هر موقعیتی و با همه افراد امکان پذیر نیست. چنانچه به هر دلیلی مایل هستید تا از احتیاط بیشتری در معاشرت خود بهره بگیرید، و از دردسرهای افراط و تفریط به دور باشید بهترین نوع رابطه، رابطه ای آهسته و پیوسته است. سعی کنید همواره، احترام و رعایت حقوق یکدیگررا اصل قرار دهید و به اصطلاح نه آب بیاورید و نه کوزه بشکنید. البته گفتنی است که به هیچ وجه این وضعیت، شامل حال همسرتان نیست و او هر چه در خدمت والدین خود باشد حتی اگر هرروز هم با ایشان دیدار و ملاقات کند، خوب و از جوانمردی است.
تاثیر معاشرت زنان بر ارتباط فرزندان با اقوام پدری
متاسفانه در بسیاری از خانواده ها، آن طور که فرزندان با دایی و خاله خود مانوس هستند، با عمه و عموی خود دوست و صمیمی نیستند و این به صلاح بچهها نیست. روابط خونی و خویشاوندی باید قوی باشد و اقوام نزدیک همیشه حامی و دوستدار هم باشند. ناراحتیها و دلگیریهای امروز ما نباید فرزند ما را فرضا از حمایتها و محبتهای عموی خود در آینده محروم کند یا به عکس مانع حمایت و دستگیری فرزندان از مادربزرگ پیرشان شود.
البته در این مورد، لزوما زنان مقصر نیستند بلکه، کم کاری و کم لطفی خود مردان و… میتواند عامل ایجاد این مشکل باشد. اما در این مقاله به این موضوع صرفا از جهت کیفیت معاشرت زنان با خانواده همسر نگاه شده است.
الگوسازی برای فرزندان
علاوه بر اینها رفتار ناسالم یک زن با خانواده همسر بدترین الگوی معاشرت برای فرزندان در زندگی فردای خودشان خواهد بود. معمولا پسرها و دخترانی که در چنین خانوادههایی بزرگ میشوند نمیتوانند روابط خوبی با همسر و اقوام همسر خود داشته باشند این افراد بسیار زودرنج و پرتوقع عمل میکنند و زندگی خود را در معرض خطر جدایی قرار میدهند. پسری که شاهد، بدمعاشرتی مادر خود با خانواده پدر یا شاهد قطع این ارتباط توسط مادر بوده، احتمال اینکه، مردی بسیار ضعیف و بی اراده بار بیاید و در مقابل زیاده خواهیها و بدمعاشرتیهای همسر خود نیز در آینده ساکت بماند، زیاد است. فرزندان دختر نیز در چنین خانوادههایی بدبین و زیاده خواه میشوند. این دخترها با پیش داوریهای منفی در مورد خانواده شوهر وارد زندگی مشترک میشوند وبا همسر و اقوام همسری خود مشکل پیدا میکنند.
آفتاب و فردا