ولادت حضرت ابوالفضل , شهرت و محبوبیت او نزد مسلمانان به ویژه شیعیان بیشتر به خاطر جنگاوری دلاورانه و همچنین وفاداریش نسبت به حسین بن علی در نبرد کربلا میباشد.
ولادت حضرت ابوالفضل
ولادت حضرت ابوالفضل , عباس بن علی (ملقب به قمر بنی هاشم و کنیه ابوالفضل) (زاده ۴ شعبان ۲۶
هجری قمری و درگذشته ۱۰ محرم ۶۱ هجری قمری) (تقریبا ۱۵ مه ۶۴۷ و درگذشته ۱۰ اکتبر ۶۸۰ میلادی) پسر
علی بن ابیطالب و امالبنین و برادر کوچکتر حسین بن علی است.
شهرت و محبوبیت او نزد مسلمانان به ویژه شیعیان بیشتر به خاطر جنگاوری دلاورانه و همچنین وفاداریش نسبت به حسین
بن علی در نبرد کربلا میباشد.
در ادامه اشعار ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام را خواهید دید.
حضرت ابوالفضل علیه السلام
می آید از بهشت خبرها یکی یکی امشب گشوده شد همه درها یکی یکی وقتی علی دوباره قدم می زند
به خاک مبهوت می شوند نظرها یکی یکی بالا بلندی آمده و پیش قامتش خم می شوند کوه و کمرها
یکی یکی تنها خلیل نیست که یعقوب هم رسید قربانیش کنند پسرها یکی یکی یک قوم از جمالش و یک
قوم از جلال دل نَه که می درند جگرها یکی یکی خورشیدی از قبیله ی هاشم دمیده تا حیران کُنَد
نگاه قمرها یکی یکی نامش حماسه را به غزل بند می زند اُمّ البنین به فاطمه لبخند می زند
حضرت ابوالفضل علیه السلام
ای
جامع جمیع نشانیِّ مرتضی عباس نَه تمام جوانیِّ مرتضی گیسوی توست رشته ی جان امیر عشق ابروی توست طاق کمانیِّ
مرتضی وقت رکوع میرسد از دستهای تو بر دست ما عقیق یمانیِّ مرتضی با تو گدا میان مدینه نیافتم ای
سفره دار سفره ی خوانیِّ مرتضی وقت نبرد بازوی تو ارث برده است حال و هوای ضربه ی آنیِّ مرتضی
زینب به روی خاک محال است پا نهد جز با رکاب حضرت ثانیِّ کربلا توحید، رستگاریِ از تو شنفتن است
آموزش نبرد فقط از تو گفتن است باید برای فرش تو شهپر بیاورند باید برای عرض ادب سر بیاورند باید
برای وصف تو از بین واژه ها هنگام رزم واژه ی حیدر بیاورند خاک زمین تحمل جولان تو نداشت باید
هزار عرصه ی محشر بیاورند باید فقط به خاطر تفریح تیغ تو هر قدر می شود صف لشگر بیاورند قدری
رجز بخوان که همان اول نبرد جنگاوران به پای تو خنجر بیاورند باید میان خیل سیاهی لشگرت صدها سپاه مالک
اشتر بیاورند شب را اشاره ی تو به زنجیر می کشد حتی خدا برای تو تکبیر می کشد ما را
دلی ست بس که خراباتی شماست از آب و خاک صحن سماواتیِ شماست این اشک چشم را به امیری نمی
دهم این قطره قطره ها همه سوغاتی شماست مردم مرا به چشم غلامیت دیده اند این ها هم از عنایت
ساداتی شماست شاید شبی به کوچه ی ما هم گذر کنی با سر رسیده ایم که خیراتی شماست دست مرا
به پای غمت بسته علقمه دستم بگیر حضرت بی دستِ علقمه
شعر ولادت حضرت ابوالفضل
آب آینه اسپند و گل یاس مهیاس امشب توی
ایوون علمدار خبرهاس دارا و ندار آدم آزاد و گرفتار بردن دلارو تو حرم حضرت عباس(ع) مهر عالمین ، حیدر
حسین هدیه کن به ما ، بین الحرمین دل دنبال یاریه ، از سینه فراریه ، کارش بیقراریه ، تنهاس
چند وقته اسیر شده ، سرد و گوشه گیر شده ، از عشق تو پیر شده ، عباس(ع) یابن الحیدر
هیئت داره میگیره دم حضرت عباس(ع) راهی شده سمت حرم حضرت عباس(ع) آزین شده بین الحرمین از گلای یاس جا
داره رو چشما قدم حضرت عباس(ع) ای ماه منیر ، دست ما بگیر ، مائیم فقیر ، هستی تو امیر
حیدر بوده مست تو ، زد بوسه به دست تو ، باشه ناز شصت تو ، آقا ای در کربلا
سپر ، حق داره به تو نظر ، دادی دست و داده پر ، مولا یابن الحیدر خوشحالی مردم توی
شهر این روزا پیداس یاد تو و عرض ادبت رو لب و دلهاس هر جا میری می بینی آقا جشن
تو برپاس عطر گل لاله عباسی زینت دلهاس آرزوی من کف العباسه ، پام که برسه ، واسه من بسه
آقاجون خوش آمدی ، به نوکر سری زدی ، رسم عشقو بلدی ، مولا جونم مددی ، مولا خوش قدّی
و قامتی ، محشری ، قیامتی ، باشم سر سلامتی ، آقا
متن مولودی ولادت حضرت عباس
چارم شعبان شده و/آمده خورشید شرف نور دل
امّ بنین/گل پسر شاه نجف قبله ی حاجات همه/شور مناجات همه مشعر و رُکن و حَجَر و/کعبه و میقات همه
یا ابوفاضل مددی یا ابوفاضل مددی…
آمده دلدار حسین/آن گل بی خار حسین والهِ رُخسار حسین/یار و علمدار حسین آنکه بُوَد رتبه ی او/سَروَر خیل سُعَدا
بوده همیشه ز ادب/نوکرشاه شُهَدا یا ابوفاضل مددی یا ابوفاضل مددی…
گشته بهشتی دلم از/رایحه ی گلشن تو سائل درگاه تو ام/دست من و دامن تو رهرو ِ وادی ِ ولا/همدم
رنجی و بلا قسمت ما کن نجف و/علقم و کرببلا یا ابوفاضل مددی یا ابوفاضل مددی…
گردآوری گروه فرهنگی نیک صالحی