نمای اول اخبار «۲۰:۳۰» جزو مجموعههای خبریای است که در بدو شروع به کارش بشدت در کانون توجه بود و این میزان از توجه همان ابتدای کار باعث شد تا تعداد مخاطبانی که برای دیدن این برنامه وقت صرف میکنند، بیشتر شوند و جزو بخشهای خبری جنجالی و پر کشش باشد.این میزان از جنجالی بودن […]
این میزان از توجه همان ابتدای کار باعث شد تا تعداد مخاطبانی که برای دیدن این برنامه وقت صرف میکنند،
بیشتر شوند و جزو بخشهای خبری جنجالی و پر کشش باشد.
این میزان از جنجالی بودن برای یک بخش خبری آن هم در بیشتر حوزهها، خطرهایی را هم به دنبال دارد
که ممکن است در طول زمان و گذشت برهههای مختلف، مخاطبانش تغییر کنند یا از دست بروند.
تیتراژهای بخشهای خبری در جهت دهی مخاطبان، اثر ویژهای دارند و شاید در نگاه اول این تاثیر به چشم نیاید؛
اما میتوان گفت خیلی از بخشهای خبری مستقل که هویت و سبکی مشخص برای خود دارند، بخش عظیمی از این
استقلال را مدیون فرم اجرا هستند که تیتراژ هم در همین بخش میگنجد.
اما تیتراژ ابتدایی این برنامه را نه میتوان یک تیتراژ خوب خبری دانست و نه آن را هویت بخش گفت.
چرا که همبستگی ساختاری در یک اثر ـ که اینجا به طور خاص تیتراژ مد نظر است ـ اهمیت بسیار
زیادی دارد.
برای مثال اگر ابتدای شروع اخبار قرار است یک ساعت مچی از جنس انیمیشن نشان داده شود خیلی اهمیت دارد
با پسزمینه آن که یک فیلم است هماهنگ باشد، در نتیجه تکنیک اجرا به کار میآید تا این عناصر با
هم ترکیب شوند.
ازسوی دیگر، ترکیب رنگهای زرد و مشکی در تیتراژ ۲۰:۳۰ باعث هشدار به مخاطب است.
در صورتی که اگر یک بخش خبری قصد دارد دادههای منتقل شده از برنامه خود را در ذهن مخاطب ماندگار
و او را اقناع کند، به تکنیکهایی احتیاج دارد که اعتمادسازی کند و پیش از شروع انتقال داده، به او
آرامش دهد و فضای امن ذهنی را برایش فراهم کند، چون در درجه اول، با اهمیتترین چیز برای یک سرویس
خبری، میزان اعتماد مخاطبش به آن است.
ازدیگر سو، این تیتراژ مدت زیادی است که ابتدای این بخش خبری پخش میشود، اما نتوانسته هیچ هویت مستقل و
خاصی برای اخبار ۲۰:۳۰ به ارمغان بیاورد.
در صورتی که با کمی تغییر در شیوه اجرای برنامه میتوان به یک ساختار محکم و موثر دست یافت.
حمیدرضا رفعتنژاد