در ایران هفته منابع طبیعی از ۵ تا ۱۲ مارس برای گرامیداشتِ گیاهان تعیین شده است. روز درختکاری در چندین کشور گرامی داشته میشود.
روز درختکاری
روز درختکاری یکی از روزهای سال است که در آن مردم تشویق به کاشتن نهال میشوند.
این روز معمولاً در روزهای پایانی زمستان یا روزهای نخست بهار است.
در ایران، ۱۵ اسفندماهِ هر سال است.
در ایران هفته منابع طبیعی از ۵ تا ۱۲ مارس برای گرامیداشتِ گیاهان تعیین شده است.
روز درختکاری در چندین کشور گرامی داشته میشود.
مهران رنجبر با انتشار عکس زیر نوشت :
امروز روز شاهکار درختکاری بود به دعوت آیدین نادری عزیز و به نام من درختی کاشته شد…
من و وحید شیخ زاده رفیق شفیق صادق و راستگو شهرداری منطقه پنج استاد عزیزم حسین سهیلی زاده هم کنار
ما بودن و رفیق خوب علی داوری و عکاس خلاق محسن بیده
رامبد جوان نوشت :
سبز سبزم ریشه دارم
پوریا تابان نوشت :
کاش به فلسفه ى وجودى درخت بیاندیشیم عکسهایى که مى بینید متعلق به یک سال قبل است نه امروز و
امسال.
سال قبل درست در چنین روزى براى اولین بار در زندگى، نخستین درخت را کاشتم.
حس عجیبى داشت، شانزدهم اسفند ١٣٩۴ بود.
نمى دانم آن درختى که سال قبل با دستهاى خودم کاشتم اکنون به چه اندازه شده است اما این را
مى دانم درخت یعنى سمبل ایستادگى، مقاومت، اصالت، زندگى و گوشه ایى از عظمت قدرت خداوند بلند مرتبه.
بیاید درختهاى احترام، انسانیت، صداقت، مهر، بخشندگى، بندگى، بزرگى، مهربانى، خیر و خوبى هاى زیادى در زندگى خود و دیگران
بکاریم.
به نظر من درختها بى نهایت نجیب هستند.
بى اندازه نجیب، رازدار، تو دار، مهربان، بى آزار و در کل سمبل بسیار صفات خوب دیگر.
فلسفه ى عجیبى در خلقت درختان وجود دارد.
درختها را که در سکوت تماشا کنى و در احوالاتشان تفکر و تعمق؛ کلى درس زندگى خواهى گرفت.
درختها بى صدا، ذره ذره و روز به روز بزرگتر مى شوند و به سوى آسمان خیز بر مى دارند.
آنهم با صبر و تحمل بدون اینکه زیر پاى درخت دیگرى را خالى کنند یا از هم پله ى ترقى
بسازند.
درختان براى بالا رفتن هیچ درخت دیگرى را پایین نمى کشند یا از کول دیگرى با تخریبش خیز بر نمى
دارند.
راستش چقدر این شعر آقاى “ایرج جنتى عطایى” زیباست:
توی تنهایی یک دشت بزرگ که مثل غربت شب بی انتهاست یه درخت تن سیاه سر بلند آخرین درخت
سبز سرپاست رو تنش زخمه ولی زخم تبر نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم شاخه هاش پر از
پر پرنده هاست کندوی پاک دخیله و طلسم چه پرنده ها که تو جاده ی کوچ مهمون سفره ی سبز
اون شدن چه مسافرا که زیر چتر اون به تن خستگیشون تبر زدن تا یه روز تو اومدی بی خستگی
با یه خورجین قدیمی قشنگ با تو نه سبزه نه آئینه بود نه آب یه تبر بود با تو با
اهرم سنگ اون درخت سربلند پر غرور که سرش داره به خورشید میرسه منم منم اون درخت تن سپرده به
تبر که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم من صدای سبز خاک سربیم صدایی که خنجرش رو به خداست صدایی
که توی بهت شب دشت نعره ای نیست ولی اوج یک صداست نبض دست نرمت ای تبر به دست با
هجوم تبر گشنه و سخت آخرین تصویر تلخ بودنه توی ذهن سبز آخرین درخت حالا تو شمارش ثانیه ها کوبه
های بی امون تبرِ تبری که دشمن همیشه ی این درخت محکم و تناوره من به فکر خستگیهای پر پرنده
هام تو بزن تبر بزن من به فکر غربت مسافرام آخرین ضربه رو محکمتر بزن آخرین ضربه رو محکمتر بزن
پوریا تابان شانزدهم اسفند ١٣٩۵ عکس ها: سرکار خانم هنرمند “هانیه رفیعى” بزرگوار
شبنم قلی خانی نوشت :
روز درختکاری مبارک، من و کوچولوهای دوستدار
محیط زیست در حال درختکاری??? گردآوری گروه فرهنگی نیک صالحی