شعری خواندنی به نام ( تار گیسوی تو ) از احسان افشاری!

تار گیسوی تو درمشت گره خورده ی باد خبر از خانه ی ویران شده در مه می داد
احسان افشاری
در ادامه ی مطلب امروز شعری زیبا و خواندنی به نام ( تار گیسوی تو ) از احسان افشاری شاعر
جوان کشورمان ایران را خواهید خواند.
تار گیسوی تو درمشت گره خورده ی باد خبر از خانه ی ویران شده در مه می داد من همان
نامه ی نفرین شده بودم که مرا بارها خط زد و تا کرد ولی نفرستاد داس بر ساقه ی گندم
زدی و بی خبری آه یک مزرعه در پشت سرت راه افتاد هر چه فریاد زدم ، کوه جوابم می
کرد غار در کوه چه باشد ؟ : دهنی بی فریاد داشتم خواب شفایی ابدی می دیدم که تو از
راه رسیدی مرض مادرزاد بغض من گریه شد و راه تماشا را بست از تو جز منظره ایی تار ندارم
در یاد احسان افشاری گردآوری گروه نیک صالحی
پیشنهادات ویژه