کرد.
او برای اولین بار با فیلم مسافر غریب به کارگردانی یوسف جمادی در سال ۱۳۷۲ جلوی دوربین سینما رفت.
او متولد ۱۳۴۶ تهران و فارغالتحصیل مدیریت بازرگانی از دانشگاه آزاد اسلامی است.
وی پس از گذراندن یک دوره ۶ ماهه بازیگری در تالار محراب فعالیت هنری خود را آغاز کرد.
از دیگر فعالیتهای او میتوان به بازی در نمایش و مجموعه سریالهای تلویزیونی، این خانه دور است، یحیی و گلابتون،
گلهای آفتابگردان، مرگ در سکوت، برگ سبز و معجزه نوروزی اشاره کرد.
حرفهای، جان سخت، نیمه پنهان، شام عروسی و تردید از دیگر کارهای سینمایی اوست.
او از پرخطرترین و تلخترین حادثه زندگیاش برای ما میگوید: من در خیابان الوند زندگی میکنم و سالهاست که از
این مسیر رفت و آمد میکنم.
در تمام این سالها هیچ وقت، خطری من را تهدید نکرده بود تا این که سال ۸۶ ، هفتههای آخر
زمستان بود، یک روز غروب حوالی ساعت ۷ بعدازظهر که هوا تاریک شده بود، من داشتم سربالایی الوند را به
سمت بالا میآمدم، دیدم جوانی به سمتم آمد و بدون هیچ حرفی چاقوی بزرگی را زیر گردن من گذاشت و
به من گفت بدون هیچ سر و صدایی تمام پولها و طلا و موبایلت را به من بده.
من که از شدت ترس و وحشت نزدیک بود سکته کنم، بدون مقاومت و از روی ناچاری هرچی که داشتم
را درآوردم و به او دادم.
شاید باورتان نشود که من چی میگویم ولی واقعا وحشتناک بود و تا به حال یک چنین مرگی را برای
خودم پیشبینی نکرده بودم.
وقتی چاقو را از گردن من برداشت و من را رها کرد، فقط خدا را شکر میکردم که زنده ماندم.
آن جوان بعد از این که همه چی را از من گرفت براحتی سرش را پایین انداخت و به سمت
پایین خیابان رفت و سوار ماشینی شد که ۲ نفر دیگر آنجا منتظرش بودند.
بعد از این ماجرا من کلی دوندگی کردم و از این کلانتری به آن کلانتری و از این دادگاه به
آن دادگاه، اما نتیجه نگرفتم.
رزا آرایش میافزاید: اگر همه ما خودمان را هموطن و متعلق به یک خاک بدانیم جامعه متعالی خواهیم داشت و
از میزان جرم و جنایتها کاسته خواهد شد.
باید قبل از هر چیز اخلاقیات و معنویات را به مردم آموزش بدهیم تا جامعه سالمتر و امنتری داشته باشیم.
گفتوگوها: سولماز خیرخواه و پویا امیری