ترسناک ترین رمان برای نوجوانان , برای انجام هر کاری هم راه درست هست، هم راه غلط. مثلا اگر میخواهید هتلی را در شهر قاچاقچیها اداره کنید، باید عادت کنید زیادی سوال نپرسید.
ترسناک ترین رمان برای نوجوانان
ترسناک ترین رمان برای نوجوانان , انتشارات دنیای اقتصاد رمان «خانه سبز شیشهای» نوشته کیت میلفورد را با ترجمه
خاطره کرد کریمی که داستانی بلند برای مخاطبان نوجوان به شمار میرود را روانه بازار کتاب کرد.
این رمان با محوریت مایلو، پسر دوازدهسالهای که فرزند صاحبان یک مهمانسراست شکل میگیرد.
مایلو و خانوادهاش تصمیم گرفتهاند در زمستان سرد و در مهمانخانه به استراحت بپردازند اما در همان اولین شب از
تعطیلات، زنگ مخصوص میهمانان به صدا در میآید و به تدریج میهمانخانه پر میشود از میهمانان عجیب غریب و مرموزی
که هر کدام داستانی در دل خود دارند که هر کدامش به نوعی به گذشته مهمانخانه ربط پیدا میکند.
در این موقعیت مایلو و مدی دختر آشپز مهمانسرا مجبور میشوند پی سرنخ این اتفاقات را بگیرند و گرههای کلاف
در هم پیچیده اسرار مهمانان را یکی یکی باز کنند تا راز بزرگ خانه سبز شیشهای برملا شود.
رمان «خانه سبز شیشهای» ترسناک ترین رمان برای نوجوانان
این رمان پیش از انتشار در ایران و در سال ۲۰۱۵ به عنوان یکی از بهترین رمانهای رمزآلود برای
نوجوانان ، جایزه ادبی ادگار آلن پو را به دست آورد.
در بخشی از فصل ابتدایی این رمان میخوانیم:
برای انجام هر کاری هم راه درست هست، هم راه غلط.
مثلا اگر میخواهید هتلی را در شهر قاچاقچی ها اداره کنید، باید عادت کنید زیادی سوال نپرسید.
و احتمالا برای پول درآوردن نباید سراغ این شعل بروید.
خوب وقتی جیب قاچاقچیها به محض آنکه برای هشت جعبه جوهردان خودنویسی که به زنگ سبزی غیر قانونی مینویسد، مشتری
پیدا میکنند پر از پول نقد میشود ولی آنها هیچ وقت در لحظه پول ندارند.
اگر میخواهید هتلی مخصوص قاچاقچیها را اداره کنید، باید دفتر حساب و کتاب بزرگی داشته باشید و فرض کنید که
صرفنظر از هر آنچه تویش مینویسید و هر آنچه واقعیت است، حساب شما با جوهردان خودنویس تسویه میشود- البته اگر
خوش شانس باشید، چون امکانش هست که با چیزی حتی بیمصرفتر از جوهردان با شما تسویه حساب شود.
مایلو پاین هتلی مخصوص قاچاقچیان را اداره نمیکرد اما مادر و پدرش چرا.
آنجا در واقع یک مهمانسرا بود؛ خانه فرسوده بزرگی با محوطهای وسیع که انگار از سر هم کردن تکههای
دورریزی ساخته شده بود که از یک عالم خانه از شهرهای جورواجور جمع شده باشند.
نامش «خانه سبز شیشهای» بود؛ و در دامنه تپهای قرار داشت که به خلیج کوچکی از یک بندرگاه مشرف بود؛
منطقهای کوچک که نیمی از آن روی ساحل ساخته شده بود و نیم از آن وری اسکلههایی که مانند دندانههای
یک شانه در امتداد رود کشیده شده بودند.
البته این میهمانسرا مخصوص قاچاقچیان نبود اما اغلب اوقات فقط آنها بودند که به آنجا میآمدند و مایلو به همین
دلیل فکر میکرد که آنجا هتل قاچاقچیان است….
این رمان در قالب کتابهای دارکوب از موسسه انتشارات دنیای اقتصاد و با قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.
مهر