جنجالی شدن سکانس منشوری « سریال یاغی» با نقش آفرینی علی شادمان

علی شادمان که حضور مستمری در سینما و تلویزیون داشته است با بازی در یاغی به اوج بازیهای کارنامه اش رسیده است. جنجالی شدن سکانس منشوری « سریال یاغی» با نقش آفرینی علی شادمان را در ادامه ببینید.
بازی در فیلم میم مثل مادر معرف بازیگر نوجوانی بود که بعد از سریال می خواهم زنده بمانم نشان داد می خواهد بازیگری مستعد و توانمند در سینما و تلویزیون باشد. سکانس منشوری سریال یاغی با بازی درخشان علی شادمان را در نیک صالحی ببینید.
سکانس منشوری سریال یاغی
جنجالی شدن سکانس منشوری « سریال یاغی» با نقش آفرینی علی شادمان
سکانسی از سریال یاغی مورد توجه بسیاری از کاربران فضای مجازی قرار گرفت. در این سریال علی شادمان در نقش جاوید لباس خود را در می آورد و همه را متحیر می کند؛ این سکانس جزو منشوری ترین سکانس ها از سریال های بعد از انقلاب بوده است.
سریال یاغی از سریال های شبکه خانگی است که در میان مردم محبوب بوده است.
در بررسی قسمت ۵ سکانس اول (دزدی گوشی تلفن همراه) به واسطه بازیهای تکنیکال و نمای مستندش خوب از آب درآمده است. پس از آن بیشتر با بازیگرانِ کاراکترهای دوستانِ جاوید آشنا میشویم و بازیهای جذاب و حسیشان مخاطب را تحت تاثیر قرار میهد. سکانس بعدی (تحویل دادن گوشی به جاوید) با دیالوگهای پینگپنگی مارا به این باور میاورد که جاوید در پی صحبت کردن با اَبرا (عشقش) است.
در سکانسِ صحبت جاوید با ابرا شاهد چند پارامترِ حساب شده هستیم. نکته بدیهی و اولیه بازیِ خوبِ علی شادمان است که در هر ۴ نقد قبلی به آن اشاره کردم (نقد قسمت یک، نقد قسمت دو، نقد قسمت سه، نقد قسمت چهار). موسیقی همراهی هارمونیکی با محتوای موردِ نظاره دارد.
عشقِ جاوید به ابرا
عشقِ جاوید به ابرا و بلعکس فعلا تمام نشده و موسیقی در معیت تدوینِ خوب سکانس گفتگوی تلفنی به سلولهای انسان رخته میکند و حس همذاتپنداری را در انسان بیدار میکند. انتقالِ حسِ عشق پشتِ یک مانیتورِ خسته شاید حسی باشد که بعضی از شما آن را تجربه کرده باشید و فاصله کلیدواژهی مشترکِ این درد است.
سکانسهای ورزشی هم با کارگردانی ریتمیک و تدوین جذاب، خوب از آب درآمده است. ملالآور نیست و شما خود را روبروی یک مستند ورزشی نمیبینید. مانند اکثر سکانسها شما، با کاراکتر اصلی (پروتاگونیست) همراه میشوید و از عمق جان میخواهید که او برنده و قهرمان شود.
خطِ داستانی خواهرِ جاوید کُند است و ریتم ندارد. به نظر میرسد محمد کارت باید توجه بیشتر به کاراکترپردازی و خط داستانی خواهر جاوید و دوستپسرش داشته باشد. در ادامه شاهد ایجاد موقعیتهای دراماتیک هستیم که بیشتر به تیریکهای سریالی میماند تا اتفاقِ واقعی: مانند ۴۰۰ گرم اضافه وزنِ جاوید و کش دادن سریال با دویدنِ او دور زمین برا کم کردن وزن و در نهایت درآوردن شورتش میان جمعیت.
در انتها هم نمیتوانم از پی. او. وی مختصر و مفیدِ کارگردان در بازیِ فینال، بگذرم. خط داستان سریال در قسمت پنج با یک شوک تمام میشود. آن هم ورود کارکتر امیر جعفری به شکلِ یکهویی و پر تپمو است که به نظر میرسد در ادامه دردسرهای بیشتر برای جاوید ایجاد کند.
اینستاگرام ـ شما نیوز