جزئیات قتل داماد جوان کرجی با چوب توسط پدر زن عصبانی اش و…
اخیرا پدر زنی داماد جوانش را به قتل رساند. پسر جوانی که از ناحیه سر مصدوم شده بود پس از انتقال به بیمارستان
جان باخت. همسر مقتول پدرش را به عنوان قاتل معرفی کرد. زیرا آن دو بر سر خرید یک ملک اختلاف داشتند و آن
شب پدر زن برای حل این اختلاف به مقابل خانه دامادش رفته بود که باهم درگیر شدند و ضربه چوبی که پدرزن
به داماد زده موجب مرگ او شده است. قاتل صبح جمعه با مراجعه به پلیس کرج خود را تسلیم کرده است.
برای افزایش اطلاعاتتان درباره مرگ داماد کرجی توسط پدر زنش در Niksalehi همراه ما باشید.
مرگ داماد کرجی
مرد میانسال که دامادش را با ضربه چوب در کرج به قتل رسانده بود، خود را تسلیم ماموران پلیس کرد.
متهم در
تحقیقات مدعی شد، ضربه دست چپش قوی است و اگر با دست راست دامادش را میزد، او زنده بود.
شامگاه پنجشنبه مرد جوانی که از ناحیه سر مصدوم شده بود به بیمارستانی در کرج منتقل شد.
پزشکان تلاش
برای نجات جان او را آغاز کردند، اما تلاشها بینتیجه ماند و چند ساعت بعد مرد جوان جان باخت.
با توجه به مشکوک بودن مرگ این مرد، موضوع به پلیس گزارش شد و تیمی از ماموران همراه بازپرس
جنایی در محل
قتل حاضر شدند.
همسر مقتول که در بیمارستان حضور داشت در تحقیقات اولیه پدرش را به عنوان قاتل معرفی کرد و
گفت: پدر و همسرم
بر سر خرید ملکی اختلاف داشتند. شامگاه پنجشنبه پدرم برای حل این مشکل به مقابل خانه ما آمد
و با همسرم
درگیر شد. پدرم عصبانی بود و با چوب ضربهای به سر شوهرم زد که باعث مرگ او شد.
تحقیقات برای دستگیری عامل این جنایت ادامه داشت تا اینکه او صبح جمعه با مراجعه به پلیس کرج
خود را تسلیم
کرد. متهم به قتل وقتی مقابل بازپرس جنایی نشست، با اعتراف به قتل دامادش گفت: به دامادم اعتماد
کامل داشتم.
چند ماه قبل خانهام در اسلامشهر را فروختم و مبلغ آن را به همراه حاصل دسترنج ۳۰ سالهام، به دامادم دادم تا برایم
در کرج آپارتمان بخرد.
جزئیات قتل داماد به دست پدر زنش
دامادم هم سه واحد آپارتمان به نام خودش خرید و قرار شد بعد از کارهای محضری آنها را به نام
من سند بزند. همانموقع بنگاهدارها به من گفتند سند آپارتمانها را مستقیم به نام خودت بزن، اما من
قبول نکردم
و گفتم به دامادم اعتماد دارم.
مرد میانسال ادامه داد: چند روز قبل از او خواستم به محضر برویم تا خانهها را به نام من سند بزند.
اما قبول نکرد و
مدعی شد سه واحد آپارتمان متعلق به خودش است. این موضوع مرا عصبانی کرد و حس کردم دامادی
که خیلی
به او اعتماد داشتم، از من کلاهبرداری کرده است.
شب حادثه چوبی از خانه برداشتم و به مقابل خانهاش رفتم. میخواستم او را بترسانم تا همراهم
به محضر
بیاید و سند آپارتمانها را به نامم کند. با هم درگیر شدیم و از بخت بد من، چوب در دست چپم بود.
دست چپم
خیلی قوی است. با آن یک ضربه به سر دامادم و زدم و بعد هم محل را ترک کردم. چند سال قبل
هم با چوب
به سر پسرم ضربه زده بودم که چند روز بیهوش شد و بعد حالش خوب شد. فکر کردم دامادم هم چند روز
بیهوش میشود. روز بعد وقتی فهمیدم او کشته شده، تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم
اینستاگرام