آواخر دهه هفتاد و تا پایان هشتاد شاهد حضور بازیگرانی بودیم که این نسل حالا پا به سن گذاشته اند. آنها پدیده هایی بودند که اکنون به بازیگران با تجربه ای تبدیل شده اند و نسل جدید هنوز نتوانسته است به محبوبیت بازیگران ان زمان برسد.
سینما بازیگران بسیار زیادی به خود دیده است برخی از آنها محبوبیت خود را حفظ کردند و برخی نیز فراموش شدند. بازیگران مطرح الان با فیلم های مختلف و با ژانرهای متفاوتی وارد سینما شدند. چهره جوان بازیگران ایرانی در اولین فیلم هایشان را در نیک صالحی ببینید.
چهره جوان بازیگران ایرانی
شیرین دختر جوانی است که خانوادهای سنتی و پدری متعصب و سخت گیر دارد. دایی شیرین که مدیر یک آژانس هواپیمایی است، معمولاً با کمک مادر شیرین سعی میکند پدرش حاج ابراهیم سرپولکی را از موضع سفت و سختش کمی پایین بکشد و در مورد کار کردن شیرین هم موفق میشود و اجازه میگیرد که شیرین در آژانس او مشغول شود.
داستان فیلم ازدواج به سبک ایرانی :
جوانی آمریکایی به نام دیوید هاوارد به محض ورود به آژانس، با دیدن شیرین که صورتی شبیه مینیاتورهای ایرانی مورد علاقه دیوید دارد، دل به او میبازد. از طرفی رقیب حاج ابراهیم در بازار فرش هم میخواهد با وصلت پسرش محی الدین با شیرین، زمینه منافع مالی خودش را فراهم کند و وقتی از تماسهای شیرین و دیوید باخبر میشود، به حاجی خبر میدهد و او هم مدتی شیرین را محدودتر میکند.
امیرحسین آرمان در ازدواج به سبک ایرانی
اما دایی و مادر باز حاجی را راضی میکنند و وقتی دیوید به خواستگاری شیرین میآید، حاجی تکلیف همه را معلوم میکند: این عروسی در صورتی سر میگیرد که همه چیزش ایرانی باشد. دیوید مسلمان میشود و تغییرات شدیدتری را هم میپذیرد. اما توطئههای بعدی محی الدین و پدرش که سوابق ناجوری برای دیوید جعل میکنند، عروسی را در آستانه به هم خوردن قرار میدهد تا بالاخره با روشن شدن پاکی و بی گناهی او به دست دایی، عروسی سر میگیرد.
محمد رضا گلزار در سام و نرگس
سام و عبد و امید با هم رفقای صمیمی هستند. با گذشت زمان سام به نرگس، خواهر عبد علاقه مند می شود. عبد که قهرمان ورزشی می شود از سام چاقویی را به عنوان هدیه دریافت می کند و وقتی با چاقو ژست می گیرد سام از او عکس می گیرد. بعد از مدتی مشخص می شود که امید هم به نرگس علاقه مند شده، به همین دلیل برای انتقام از سام ماجرای علاقه مندی او را به نرگس، برای عبد تعریف می کند.
عبد عصبانی به دیدار سام می رود. و آن جا به جای سام، خود را با چاقو مجروح می کند که منجر به فوت او می شود. سام در این میان قاتل شناخته می شود و حکم اعدام او صادر می شود. اما روز عروسی امید و نرگس، با دیدن عکس عبد، واقعیت مشخص شده و پدر نرگس روز اعدام سام، او را می بخشد.
مهتاب کرامتی در مردان آنجلس
امین حیایی در سیب سرخ حوا
ندا حکیمی معتقد است که در زندگی فقط عشق کافی نیست بلکه باید به مسائل مالی نیز توجه کرد. به همین دلیل، نامزدی چهار ساله اش را با فرهاد به هم می زند و با مردی مسن و پولدار به نام محمود فروزش که یک شرکت خصوصی دارد ازدواج می کند، به شرطی که مرد، دارایی اش را به نام او کند. مرد نیز می پذیرد و برای ماه عسل به کیش می روند.
آقای فروزش که طلبکاران بسیاری دارد ناپدید می شود و ندا به تنهایی به اصفهان، شهر محل سکونتشان، برمی گردد. در مراجعه به شرکت همسرش درمی یابد که اموال شرکت به دلیل بدهی های بسیار توسط مأموران ضبط شده است.
چهره جوان بازیگران ایرانی در اولین فیلمشان
حکم جلب ندا نیز صادر می شود و او به زندان می افتد. فرهاد که به تازگی وکیل شده، وکالت نامزد سابقش را بر عهده می گیرد. فرهاد به ندا می گوید که سهیلی طلبکار اصلی شوهرش ـ که در ضمن وکیل فروزش نیز هست ـ قول مساعدت برای آزادی ندا را داده است. با سپردن وثیقه از سوی سهیلی، ندا از زندان آزاد می شود.
ضمن ملاقاتی بین سهیلی و ندا، سهیلی به دروغ به ندا می گوید که فروزش در یک حادثه رانندگی کشته شده و اگر ندا با او ازدواج کند، از شکایتش صرف نظر خواهد کرد. ندا به او جواب منفی می دهد. جسد سهیلی در شرکت پیدا می شود و ندا متهم به قتل او می شود.
دادگاه، فرهاد به عنوان وکیل ندا از او دفاع می کند و شادی محتشمی، منشی شرکت، که در ابتدا اتهام ندا را تأیید کرده، اعتراف می کند که ندا بی گناه است و قتل توسط فروزش انجام گرفته است. مأموران فروزش را دستیگر می کنند. پس از پایان آخرین جلسه دادگاه، زمانی که حکم برائت ندا صادر می شود، ندا به دنبال نامزد سابقش می رود ولی فرهاد خود را از او پنهان می کند و ندا درمی یابد که برای بازگشت به نقطه شروع، خیلی دیر شده است.
رعنا آزادی ور در مارمولک
فیلم سینمایی مارمولک ، رضا مثقالی (پرویز پرستویی) معروف به رضا مارمولک دزد سابقه داری است که بارها دستگیر و زندانی شده، اما در آخرین دستگیری، اتهام او سرقت مسلحانهاست. رضا در حادثهای مجروح شده و به بیمارستان خارج از زندان منتقل میشود. در آنجا لباس یک روحانی بیمار را میرباید و در لباس روحانیت موفق به فرار از زندان میشود. او با مصونیتی که در لباس تازه پیدا کرده به یک شهرک مرزی میرود تا از طریق و با گذرنامه جعلی از کشور خارج شود اما به دلایلی با یک روحانی دیگر اشتباه گرفته میشود و…
اینستاگرام ـ فیلیمو